عبدالحمید
عبدالحمید با سوء استفاده از قسمتهایی از تاریخ قصد دارد عملکرد حکومت اسلامی را مخالف سیره پیامبر (ص) و اسلام جلوه دهد؛ وی در استدلالهایش همیشه سخن از رحمت و رأفت اسلامی به میان میآورد، در حالیکه اسلام فقط جنگ بدر و فتح مکه نیست، بلکه قاعده «أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ» نیز دارد و وظیفه حکومت، برخورد شدید با افرادی است که در زمره کفار داخل میشوند.
عبدالحمید در هجدهمین خطبه خود که به دنبال آن عدهای جوگیر شده و شعارهایی علیه نظام و رهبر میدهند، مانند گذشته گفت معتقدم حکم اعدام نباید باشد و ازجمله اعدامهای بیاثر اعدام به جرم مواد مخدر را مثال زد؛ به او باید گفت قانون، سخت گیرانه نیست ولی اجرای رحیمانه قانون، هرج و مرج به دنبال دارد و اتهام ناعدالتی و تبعیض هم از همین گذشتهاست.
عبدالحمید در سخنان اعتراضی و با ژست خیرخواهانه به مسئولین ارشد نظام پیشنهاد کرد که مسالمت آمیز و به دلخواه خود، از قدرت کناره بگیرند؛ جهت منطقی نشان دادن سخنش، صلح امام حسن (ع) را مطرح کرد و گفت، امام با اینکه حکومت بزرگ و توان مقابله با معاویه را داشت، به دلیل اینکه بین مسلمانان، اختلاف نشود، از حکومت کنار کشید؛ اما عبدالحمید جهت مقابله با نظام، تاریخ را تحریف کرد.
عبدالحمید که در سالهای قبل گفته بود، صلح و سازش با اسرائیل فایدهای ندارد و کسی که سخن از صلح با اسرائیل میگوید، گمراه است، هفته گذشته بر خلاف نظرات قبلی خود از ضرورت صلح بین فلسطین و اسرائیل سخن گفت و در راستای نشان دادن روحیه صلح و سازش، در جنایات و ظلمهای اسرائیل علیه مسلمانان شریک شد.
عبدالحمید با حمایت از مجرمین اغتشاشات گفت، ملت ایران اعدام را نمیپذیرد؛ اعدام را برای هیچ کجای دنیا نمیخواهند. مگر در صدر اسلام چه تعداد انسان اعدام شده است. در اسلام اعدام نیست، مگر در قصاص و بعضی موارد بسیار نادر؛ اشتباه وی این است که ابتدا اعدام را به طور مطلق رد کرده و خود را با مخالفین همراه نشان داده، سپس استثنائاتی را پذیرفته؛ به جرأت میتوان گفت، به اندازهای که در ایران در مورد نریختن خون به ناحق رعایت و احتیاط صورت میپذیرد، در هیچ کشور دیگری در دنیا، این اتفاق نمیافتد.
عبدالحمید با اعتراض به ممنوع المنبر شدن و فشار بر علمای اهل سنت، خواستار حفظ حرمت علما شد؛ در حالی که افرادی که وی مد نظر دارد، عالم نمایانی هستند که باعث گمراهی مردمند و وظیفه نظام اسلامی جلوگیری از گمراهی مردم توسط این افراد است؛ نمونههایی شدیدتر در صدر اسلام صورت گرفته که حتی عالمی از نقل حدیث نبوی ممنوع میشد.
عبدالحمید اغتشاشات علیه نظام را به انقلاب 57 تشبیه کرد و گفت بین معترضین اتحاد و انسجام ایجاد شده، اما در انقلاب 57، مردم به رهبری امام خمینی (ره) برای آزادی از یوق استکبار، استبداد شاهنشاهی و سربلندی اسلام و حفظ احکام اسلامی قیام کردند؛ در حالیکه خواسته اغتشاشگران، کنار نهادن احکام اسلامی و اطاعت محض از آمریکا و انگلیس بود.
یک سال پیش محمد حسین گرگیج بعد از توهین به مقدسات مسلمانان، از امامت جمعه منع شد؛ وی دو هفته قبل، نماز جمعه را اقامه کرد؛ دادگاه ویژه از وی خواست در دادگاه حاضر شود؛ اما مریدانش نگذاشتند؛ مقامات امنیتی به وی اعلام کردند که حق «امامت و ایراد خطبه جمعه» و «هرگونه فعالیت رسانهای» ندارد؛ عدهای در مقابل منزلش تجمع کردند. وی با این سخن که امام جمعه را مردم انتخاب میکنند، با تصمیم نظام مخالفت کرد؛ عبدالحمید هم از وی حمایت کرد.
عبدالحمید در موقعیتی قرار گرفته که به عنوان سردمدار مخالفین علیه نظام مطرح شده است؛ سیاستمداران با تجربه، توصیههایی به او میکنند؛ ازجمله رئیس اسبق کمیسیون امنیت ملی مجلس در نامهای به وی این سؤال را پرسیده که آیا میدانید جمهوری اسلامی برای عملکرد شما در مسجد مکی و حضور صدها طلبه غیر قانونی خارجی، مورد اعتراض رؤسای جمهور برخی کشورها قرار گرفته و هزینه سیاسی پرداخت کرده است؟ چرا ناشکری کرده و قدردان نظام نیستید؟
جمعی از تشکلهای دانشجویی استان سیستان و بلوچستان، با صدور بیانیهای خواستار حضور عبدالحمید در جلسه پرسش و پاسخ با نمایندگان تشکلهای دانشجویی استان شدند؛ پس از یک هفته، دفتر دانشجویی دارالعلوم به این نامه با فرافکنی پاسخ داد و هماهنگی این جلسه پرسش و پاسخ را در مسجد مکی فراهم نکرده و فقط به باز بودن درب مسجد مکی به روی همه اشاره کرده است.
عبدالحمید در خطبه نماز جمعه از حقوق زنان حمایت کرد و گفت: حکومتها وظیفه دارند برای زنان و مردان زمینه تحصیل را فراهم کنند؛ شنیدم شصت درصد شرکت کنندگان کنکور، زن هستند؛ زنان تلاش بیشتری میکنند؛ باید همه به زنان توجه کنند. راهشان را نبندید؛ همه جوانان ما باید درس بخوانند.
مولوی عبدالحمید در انتقاد اخیر خود گفته است که فرد هشتاد، نود ساله، نمیتواند برای جوانان تصمیم بگیرد؛ وی در این سخن بی اساس خود، خلاف عرف بین المللی و مخالف معارف اسلامی نظر داده است تا مخالفت جدیدی علیه نظام اسلامی توسط او مطرح شده باشد.
برخی از سیاسیون اهل سنت، از اتفاق اخیر در افت فشار گاز در یکی از شهرهای استان خراسان جنوبی، سوء استفاده کرده و به مسئولین کشور اهانت کرده، با این مقدمه که امروز در کشور، امر به معروف و نهی از منکر ترک شده و امر به معروف و نهی از منکر، بیشتر متوجه زمامداران است، خواستار استعفای مسئولین از جناح مخالف شده است که نهایت بیانصافی و استفاده ابزاری از اصطلاحات دینی است.
عبدالحمید میگوید:«نه ائمه جمعه و خطبا میتوانند مشکلات کشور را با وعظ و تبیین حل کنند و نه این مشکلات، با مداحان حل میشود»؛ اما خود او که از وعاظ و خطبا است، بنا بر نظر کارشناسی خودش، حلّال مشکلات نیست؛ بنابراین باید لطف کند و در مسائل سیاسی و امور حکومت داری که به مغز متفکر و صاحب تجربه و فرد دلسوز نیاز است، دخالت نکند.