اقرار عبدالحمید به موفقیت نظام در تحصیل زنان
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عبدالحمید بیش از سه ماه است که هر هفته در آتش اغتشاشات میدمد و در موقعیتی قرار گرفته که از او انتظار دارند که در سخنرانی نمازجمعه، از نظام اسلامی انتقاد کند؛ وی در خطبههای نماز جمعه خود، هر هفته مطالبی ازجمله عدم آزادی بیان، تبعیض، مشکلات زیاد، لزوم تغییر حاکمیت و دفاع از حقوق زنان را مطرح میکند.
زن، زندگی، آزادی و حمایت از زنان، شعاری است که هنوز عبدالحمید از آن دست برنداشته و خطبهای نیست که از حقوق زنان حمایت نکند. (در حالی که حکومت طالبان، از حضور زنان در دانشگاهها جلوگیری کرده است و عبدالحمید این حکومت را بهترین حکومت اسلامی میدانست!)
عبدالحمید در خطبه نماز جمعه 30 دی نیز مجدداً از حقوق زنان حمایت کرد و گفت: «حکومتها وظیفه دارند برای زنان و مردان زمینه تحصیل را فراهم کنند. برای هیچ حکومت و نظامی شایسته نیست که جلوی تعلیم زن یا مرد را بگیرد. اینها جزء واجبات زمانه هستند.» اگر شخص بیطرف به کلام عبدالحمید نظر اندازد، گمان میکند که منظور از این جملات، انتقاد از طالبان است؛ در حالیکه وی به گونهای سخن میگوید که گویی جمهوری اسلامی، از حضور زنان در دانشگاهها جلوگیری کرده است!
مخالفان جمهوری اسلامی در انتقاد به نظام از شعار حمایت از زن و زنان استفاده میکنند و چنین وانمود میکنند که حقوق زنان در این کشور پایمال شده و در باقی کشورها، بهشتی برای آنان فراهم است؛ در حالیکه جمهوری اسلامی برای زنان بیشترین حق و حقوق را قائل است و حتی عبدالحمید نیز در همین خطبهها مجبور به اعتراف شد.
وی گفت: «این ایام، کنکور در کشور ما برگزار میشود و من از یک نفر سؤال کردم و آمار داد که شصت درصد شرکت کنندگان کنکور، زن و چهل درصد، مرد هستند؛ معلوم میشود که در زمینه فراگیری علم، زنان جلوترند. گفتهاند که نمره هم همینطور تفاوت دارد و قبولی زنان بیشتر از مردان است. معلوم است که هم زن و هم مرد استعداد دارند و زنان تلاش بیشتری میکنند؛ باید همه به زنان توجه کنند.»
البته گمان نشود که عبدالحمید با اینکه به این موفقیت نظام اقرار میکند، قصد تعریف از جمهوری اسلامی را داشته است، بلکه وی منظورش را در قسمت بعدی سخنرانی خود اینگونه مشخص کرد و گفت: «صحبت از کنکور کردم و عرضمان این بود که جوانان باید به دانشگاه بروند و درس بخوانند. دانشجویانی که در زندان هستند، باید آزاد شوند و اگر تعلیق شدهاند، بگذارید علم کسب کنند. راهشان را نبندید؛ همه جوانان ما باید درس بخوانند. آینده متعلق به کسی است که دارای علم باشد؛ چه دانش دینی و چه دانش روز. همه اینها نیاز و ضرورت بشر هستند.»[1]
همانگونه که مشخص شد، با اینکه وی به موفقیت نظام در زمینه حقوق زنان، آزادی زنان و تحصیل آنان نسبت به باقی کشورهای اسلامی و غیر اسلامی واقف است، همین پیروزی را در راستای مخالفت با جمهوری اسلامی استفاده میکند و آن را به اغتشاشات مرتبط میکند و از بیفرهنگهایی که درخواست غیر منطقی و غیر شرعی داشتهاند، حمایت میکند.
این نمونه، یکی از تناقضات این شخصیت است که دولت مطبوعش (طالبان)، زنان را از آموزش خواندن و نوشتن منع میکند و دولت آرمانیش (عربستان) خانم «سلمی الشهاب»، فعال سعودی و دانشجوی دکترا را به دلیل توئیتهای مسالمت آمیز در حمایت از حقوق زنان، دو سال است که بازداشت کرده و پس از یک محاکمه به شدت ناعادلانه، حکم حبس الشهاب را از ۶ سال به ۳۴ سال افزایش داده که پس از آن نیز، به مدت ۳۴ سال از سفر منع خواهد شد،[2] ولی وی با وجود اقرار به پیشرفت زنان ایرانی، باز هم به جمهوری اسلامی ایران خرده میگیرد.
پینوشت:
[1]. مولوی عبدالحمید، 30 / 10/ 1401
[2]. خبرگزاری ایلنا، «درخواست عفو بین الملل برای آزادی فعال زن شیعه در عربستان»، کد خبر: 1320469، ۲۶ دی ۱۴۰۱.
افزودن نظر جدید