اهل سنت
ماتریدیه از فرقههای اسلامگرای اهلسنت است که نقش امام را تنها به امور دنیوی تنزیل داده و از جایگاه وی در تقرب الهی غفلت کرده است. این در حالی است که از دیدگاه شیعه، امام هم در امور دنیوی و هم در امور اخروی دارای نقش است.
علت همراهی وهابیت با اهل سنت در چند دهه اخیر راهبرد کوتاه مدت وهابیت است، تا ابتدا شیعه را از بین ببرد و بعد به سراغ اهل سنت برود و آنان را نیز نابود کند.
در منطق اسلام کسانیکه حق را بیان دارند، جایگاه ویژهای دارند، اما اگر این حقایق، به ضرر فرقه و مذهبی خاص باشد، یقیناً مورد هجمه و سب و ناسزا قرار میگیرد، آن شخصی که انصاف را بیان داشته است، که ابن ابی الحدید یکی از این افراد است.
شیعیان در روایات صریح پیامبر ذیل برخی از آیات، به کسانی اطلاق میشود که دارای مناقب و فضائلی هستند، ازجمله اینکه این گروه، از پیروان اهل بیت پیامبر و در رأس آنان، حضرت علی(علیهالسلام)، کسانی هستند که در دنیا و خصوصاً در آخرت جایگاه ویژهای دارند.
اهلسنت با توجه به روایت فرقه ناجیه و استدلال به عبارت "جماعت" در انتهای روایت، خود را گروه نجاتیافته میدانند. این در حالی است که معانی کلمه "جماعت" بر این ادعای اهلسنت خط بطلان میکشد. افزون بر این باید بیان داشت که چگونه اهلسنت که خود به گروههای مختلف تقسیم میشوند، یک فرقه بوده و ناجیه هستند.
مسالهی لفظ قرآن از عجیبترین گرفتاریهای مسلمانان در طول تاریخ بوده است؛ گروهی قائلند لفظ قرآن، مخلوق خداوند است و همهی مخلوقات، حادث و غیر ازلیاند، پس لفظ قرآن نیز حادث و مخلوق است. در این میان، چون بخاری پیرو یکی از این دو نظریه (حادث و مخلوق بودن) بوده، لذا از سوی علمای مخالف به شدت مورد طعن و بدگویی قرار گرفته است.
اهل سنت واژهای است که در دوران معاصر، هر مذهبی از آن به نفع خود استفاده میبرد. سلفیه و وهابیت، فقط خود را اهل سنت مینامند، در حالیکه اشاعره و ماتریدیه نیز فقط خود را اهل سنت میدانند. بنابراین واژه اهل سنت دارای کاربردهای متعددی است.
تقیه یعنی ابراز عقیده یا انجام دادن کاری بر خلاف نظر قلبی شخص که با دلایلی خاص که صورت میگیرد. در دین اسلام ادله قرآنی، روایی و عقلی بر جواز تقیه دلالت دارند. بحث تقیه در سدهی نخستین دین اسلام یکی از مباحث متداول کلامی و فقهی بوده است. همچنین بعد از آن هم مثلاً در ماجرای محنت در عصر مأمون، بنا به نقل مورخان اسلامی به سبب تهدید و ارعاب خلیفه انجام میشد.
مذهب تشیع هیچگاه در اعتقادات خود دچار انحراف نگشته است، چرا که تابع و دنباله رو عقاید اهل بیت پیامبر است و اشتباه اعتقادی در این مذهب به مراتب کمتر از فرق و مذاهب دیگر اسلامی است. این مذهب در برخی از اعتقاداتش با دیگر مذاهب اسلامی اختلاف اساسی دارد، که آن در اکثر مسائل اصول دین نیست، بلکه در برخی از آن و در فروع دین است و در رأس آن میتوان به موضوع امامت و ولایت اشاره کرد که از مباحث بسیار داغ و مهم در این مقوله است.
برخی گمان کردهاند که شهرت تفسیر المیزان در مجامع علمی مرهون تلاشهای کشور ایران است و این تفسیر خالی از مباحث دقیق و علمی است. این در حالی است که به اعتراف علمای جهان اسلام (اهل سنت) این تفسیر با بیان شیوا در بردارنده محتوایی خلاقانه و پویاست.
وقتی که ابومصب زرقاوی رهبر القاعده عراق حمله به شیعیان را به عنوان موضوع کاری خود قرار داد و تعدادی از شیعیان نیز کشته شدند آیت الله سیستانی فرمود اگر نصف شیعیان عراق هم کشته شوند وارد جنگ طائفهای نمیشویم.
یکی از احادیثی که به صورت متواتر نقل شده و دلالت بر خلافت و جانشینی حضرت علی میکند، حدیث غدیر است. این روایت در منابع زیادی از اهل سنت نقل شده است. در کتاب مسند احمد و کتاب نسائی این حدیث با تفصیل بیشتری بیان شده است.
در وجوب امامت بعد از نبی شکی نیست، همه معتقدند که باید بعد از نبی خلیفه وجانشینی باشد. شیعه با توجه به تعریف امامت معتقد است که امامت از اصول دین است، زیرا همان کارکرد نبوت را دارد ولی اهل سنت امامت را فرع فقهی میدانند.
عذر به جهل یکی از موانع مهم تکفیر است. سلفیان این عذر را بسیار محدود و در موارد زیادی آن را مورد توجه قرار نمیدهند. این در حالی است که در اهل سنت با اتکا به منابع اسلامی آن را به عنوان مصداقی برای عذر به جهل میدانندد. استنادات ایشان به داستان حواریان یکی از مواردی است که میتواند شاهدی برای این ادعا باشد.