فرقه ناجیه و خدشه در ملاک اهل سنت
طبق نص حدیث فرقه ناجیه تنها یک گروه از تمام فرقههای اسلامی راه نجات را یافته و در آن گام برمی دارد. پیامبر در این باره فرمودند: «بنی اسرائیل به 72 فرقه تقسیم شدند و این امت [اسلام] به زودی به 73 فرقه تقسیم خواهد شد. همه فرقهها در آتشند جز یک فرقه و آن فرقه جماعت است.»[1]
فراز آخر این روایت با نقلهای متفاوت به دست ما رسیده، که این نگاشته وظیفه بررسی عبارت "جماعت" را در انتهای روایت به عهده دارد. اهلسنت با توجه به انتهای این روایت، و عبارت «جماعت» مدعی تطبیق فرقه ناجیه بر خود هستند. مناوی از علمای اهلسنت مینویسد: «فرقه ناجیه، اهل سنت و جماعت هستند. دلیل بر این مطلب نقل کلام بزرگان حدیث همچون شیخین (که اهل مشرق و مغرب بر آنها اتفاق نظر دارند) و ثقات دیگر است. چرا که ایشان احادیث صحیحه نسبت به افعال و حرکات پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) داشتهاند.[2]
در نقد این کلمات باید بیان داشت که نخست دو معنا برای فراز «جماعت» در روایت است.
معنای اول: این معنا را شهرستانی بیان کرده است: جماعت، یعنی اتفاق مردم بر شریعت.[3]
معنای دوم: اکثریت در مقابل اقلیت مراد است.
معنای اول که خلاف نص روایت فرقه ناجیه است. چرا که این روایت در مقام رد همه فرق و قبول یک گروه است.
اما در رابطه با معنای دوم، باید گفت که اکثریت دلیل بر حقانیت نیست. این مساله در آیات قرآن همچون «وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ.[یوسف/21] اما اکثریت مردم نمیدانند.» اشاره شده است.
اما کلام مناوی نیز خالی از اشکال نیست. مناوی در عبارت مذکور کلام بزرگان اهل سنت را مقبول پنداشته (اهل مشرق و مغرب بر آنها اتفاق نظر دارند) و این در حالی است که برخی از عالمان جهان اسلام همچون شیعیان، ایشان را قبول ندارند. افزون بر این، اهل سنت و جماعت خود مشتمل بر گروههای متفاوتی هستند که امکان جمع آنها در یک گروه میسر نیست.
پینوشت:
[1]. ابن عبد ربه، شهاب الدین، العقد الفرید، 1978مصر، الازهر، 1978، ج 1، ص 350. سیوطی، الدر المنثور، ج 2، ص 61. هیثمی، مجمع الزوائد، 1407، ج 7، ص 258..
[2]. مناوی، عبدالرروف، فیض القدیر، مصر، مکتبه التجاریه الکبری، چاپ اول، 1346ق؛ ج 2، ص 20.
[3]. شهرستانی، محمد عبدالکریم، الملل و النحل، تحقیق: محمد سید گیلانی، بیروت، دار المعرفه، 1404ق؛ ج 1، ص 38 و 39.
افزودن نظر جدید