انحرافات و بدعتها
«سید مصطفی حسینی طباطبایی» یکی سردمداران فرقه قرآنیون معاصر است که در برخی از آثار خود به بررسی و نقد روایات شیعه پرداخته است. وی در مسئله وضو مانند وهابیت و سلفیت عمل میکند و در هنگام وضو به جای مسح پا، پا را به صورت کامل میشوید. این در حالی است که خداوند متعال در قرآن تصریح کرده است که وظیفه مسلمان مسح پا است.
«سید مصطفی طباطبایی» یکی از چهرههای شاخص جریان انحرافی و افراطی قرآنیون است که با استناد به بخشی از آیه 76 سوره مبارکه انعام، عصمت حضرت ابراهیم علیهالسلام را منکر میشود. این در حالی است که وقتی به صدر آیه و همچنین آیات قبل و بعد این آیه مراجعه میکنیم، میبینیم که این گفتگوی حضرت ابراهیم علیهالسلام با مشرکان، از باب مماشات و نشان دادن نرمش در بحث، برای رد عقیدهی طرف است، نه اینکه عقیدهی قلبی او باشد.
سید مصطفی طباطبایی ادعا میکند مخالف خشونت و اعمال افراطی و تکفیری داعش و سایر گروهکهای تکفیری است. این ادعای متناقض و مخالف است با آنچه که در کتب و سخنان این شخص آمده است. زیرا او در یکی از آثارش به صراحت حکم به مشرک بودن شیعه کرده و بدترین فتواها را نسبت به شیعیان داده است. صدور این سخنان و فتاوا از جانب وی، در حالی است که امروزه گروههای افراطی و تکفیری نظیر داعش، به خاطر صدور اینچنین سخنانی حکم به کافر بودن شیعیان کرده و کشتن شیعیان و همچنین تجاوز به مال و ناموس شیعیان را حلال میدانند.
«سید ابوالفضل برقعی»، کسی است که رسانههای وهابیت با بزرگنمایی در مورد شخصیتش، از وی با عناوینی همچون علامه یاد میکنند؛ این اقدام رسانههای فارسیزبان وهابیت، صرفاً اقدامی است از سر ناچاری. این رسانهها برای پیشبرد برنامههای خود، دست به دامن هر شخصی که اندک اختلافی با اعتقادات شیعه داشته باشد، میشوند.
«سید مصطفی طباطبایی» یکی از چهرههای شاخص جریان انحرافی و افراطی قرآنیون است که ادعا میکند کوچکترین اثری از روضه خوانی و دو ماه دیوارها را سیاهپوش کردن و بر سر و سینه کوبیدن در قرآن نیست. این در حالی است که بحث عزاداری و گریه کردن در قرآن مطرح شده است.
«مصطفی طباطبایی» در مناظره با «آيتالله حسینی قزوینی» تصريح كرد كه شيعيان را به خاطر نذر و قربانی كه برای امامان میكنند، مشرک نمیداند. اين سخنان را هم از روی «تقيه» و يا «شيرين زبانی» به زبان نرانده است…اما همین شخص، در ديگر سخنرانیها و آثار خود، به صراحت شيعيان را به همين دلیل مشرک دانسته است.
یکی از مسائلی که سید مصطفی طباطبایی در آن دارای آرای غیرهمسو با علمای شیعه و سنی است، بحث عزاداری و گریه بر مصائب اهل بیت عصمت و طهارت بوده و عزاداری برای سیدالشهدا علیهالسلام است؛ زیرا وی عزاداری را از مصادیق شرک و بت پرستی میداند. این در حالی است که در روایات معتبر شیعه و اهلسنت بر گریه بر اهل بیت علیهمالسلام تأکید شده است.
«سید ابوالفضل برقعی قمی» یکی از چهرههای شاخص جریان انحرافی، افراطی «قرآنیون» است که متأسفانه در رسانههای وهابیت با بزرگنمایی، در مورد شخصیت وی، او را فردی علامه و مورد تأیید مجتهدین شیعه اعلام میکنند، این درحالی است که خود برقعی دیدگاه برخی از علمای معاصر نسبت به خودش را ذکر و عدم تأییدش توسط برخی از علما را تأیید کرده و آن را خارج از انصاف دانسته است.
«سید ابوالفضل برقعی» از بزرگان جریان «قرآن بسندگی» منکر شرعی بودن زیارت قبور است. برقعی سعی دارد که با استناد به یکی از خطبههای نهجالبلاغه حضرت علی علیهالسلام که در تبیین برخی از آیات سوره تکاثر ذکر شده است، زیارت قبور را بدعت بداند؛ این در حالی است که خطبه مربوطه که در تفسیر برخی از آیات سوره «تکاثر» آمده، هیچ ارتباطی با مسئله بدعت بودن زیارت قبورندارد.
برخی از دشمنان شیعه این شبهه را مطرح میکنند که چرا در جنگ جمل که «عایشه» دختر ابوبکر مردم را علیه خلیفه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله تحریک و آتش جنگ را شعلهور کرد و بیش از بیست هزار نفر از مسلمانان را به کام مرگ فرستاد، ولی توسط حضرت علی علیهالسلام کشته نشد. سرخسی در کتاب المبسوط خود این مطلب را اینگونه پاسخ میدهد که وقتی زنی از اهل بغی دستگیر شود، اگر جنگیده باشد حبس میشود تا هیچیک از اهل بغی باقی نماند؛ ولی کشته نمیشود.
یکی از استدلالهای جریان «قرآنیون» برای اثبات مدعای خود، یعنی «قرآنبسندگی و نفی حجیت سنت» این است که قرآن کامل است؛ آنان با استدلال به این بخش از آیه «وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْء» میگویند که قرآن، همه شریعت را بیان کرده است و مردم با عمل به قرآن، به کمال دین میرسند. این در حالی است که مراد و مقصود از عبارت «تِبْياناً لِكُلِّ شَيْء» این است که هر چیزی كه بیان آن ضرورت داشته، بیان شده است.
دکتر «احمد صبحی منصور» یکی از چهرههای شاخص جریان افراطی «قرآنیون» برای اثبات مدعای قرآنبسندگی خود استدلال میکند که:«قرآن شریعت خدا است و سنت (روایات)، تفسیر و شریعت بشر و بر ضد شریعت خدا (قرآن)است؛ زیرا وظیفه پیامبر (ص) فقط ابلاغ «ما انزل الله» (قرآن) بوده». اما این برداشت، خلاف خود آیات قرآن است؛ زیرا خداوند در قرآن، وظیفه تعلیم، تزکیه، تبیین، را برعهده پیامبر (ص) قرار داده است.
بسیاری از مفسرین، ذیل تفسیر آیه 33 سوره توبه مینویسند که مصداق کامل برای این آیه، حکومت جهانی امام عصر (عج) است. «سید ابوالفضل برقعی»، با فهم ناصحیح از این آیه، فکر میکند که مراد از غلبه بر سایر ادیان، محو و نابودی آنها است؛ در حالی که مطابق آنچه که مفسرین ذکر کردهاند، مراد از واژه «اظهار» در این آیه، محو ادیان نیست، بلکه غلبه اسلام است.
«سید ابوالفضل برقعی» از بزرگان جریان «قرآنبسندگی» که منکر بسیاری از ضروریات شیعه شده، در آثارش، «مهدویت» و «موعود باوری» را ساخته دست روحانیت شیعه میداند؛ در حالی که اعتقاد به ظهور مصلح آخرالزمان که نامش «مهدی» و از اولاد پیامبر (ص) است، مورد اتّفاق همه فرق و مذاهب اسلامی است.