نقد نظریه سید مصطفی طباطبایی پیرامون مسئله عصمت انبیا

  • 1403/03/05 - 11:19

«سید مصطفی طباطبایی» یکی از چهره‌های شاخص جریان انحرافی و افراطی قرآنیون است که با استناد به بخشی از آیه 76 سوره مبارکه انعام، عصمت حضرت ابراهیم علیه‌السلام را منکر می‌شود. این در حالی است که وقتی به صدر آیه و همچنین آیات قبل و بعد این آیه مراجعه می‌کنیم، می‌بینیم که این گفتگوی حضرت ابراهیم علیه‌السلام با مشرکان، از باب مماشات و نشان‌ دادن نرمش در بحث، برای رد عقیده‌ی طرف است، نه اینکه عقیده‌ی قلبی او باشد.

قرآنیون

.

 پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «سید مصطفی طباطبایی » یکی از چهره‌های شاخص جریان انحرافی و افراطی قرآنیون است که منکر بسیاری از ضروریات شیعه از جمله مسئله مهدویت، عصمت انبیا و... شده است. وی در یکی از مناظراتی که با آیت‌الله حسینی قزوینی حفظه‌الله داشتند ادعا می‌کند وی در اعتقادات، بسیار سختگیر است و در مسئله‌ای تا به‌ یقین نرسیده، به آن مسئله اعتقاد پیدا نمی‌کند و به همین دلیل است که وی اکثر روایات را فاقد حجیت می‌داند. [1]

این رویکرد سخت‌گیرانه مصطفی طباطبایی تنها زمانی صورت می‌گیرد که وی با باورها و اعتقادت شیعی مواجه شود. بنابراین در مواجهه با باورهای شیعی هرگز قانع نمی‌شود؛ حتی اگر صدها روایت وجود داشته باشد، حتی اگر قرآن گفته باشد؛ اما همین طباطبایی در مواجهه با مسئله عصمت پیامبران بدون در نظر گرفتن آیات و روایات، خیلی راحت، پیامبر اولوالعزم، حضرت ابراهیم علیه‌السلام را مشرک و بلکه مشرک‌تر از قوم کافرش معرفی می‌کند.

وی در جلسه تفسیری خود با عنوان «جلسه تفسیر آیات مشکله» که صوت آن در صفحه شخصی او در فضای مجازی نیز منتشر شده، با استناد به بخش پایانی آیه: «فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي  فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ» [2]؛ «پس چون ماه تابان را دید گفت: این خدای من است. وقتی آن هم ناپدید گردید گفت: اگر خدای من مرا هدایت نکند همانا من از گمراهانم.»[3] می‌نویسد: «ابراهیم هم که آن موقع ستارگان و خورشید را می‌گشته خدا را پیدا کند و بالاخره فهمیده خدا وراء همه چیزها است. گفت: «اگر خدای من مرا هدایت نکند همانا من از گمراهانم.»[4] پس وقتی خداوند به پیامبر برجسته‌اش این‌گونه خطاب کرده ما نباید زورمان بیاد و بگیم نه همه اینها (پیامبران) عصمت مطلق داشتند، اگر عصمت مطلق داشتند، نباید خداوند این‌گونه می‌فرمود.» [5]

طباطبایی با استناد به بخشی از این آیه و رها کردن صدر آیه و همچنین آیات قبل و بعد که مرتبط به این آیه است، سعی دارد که عصمت انبیا را انکار کند. در این آیات، خداوند چگونگی دعوت مشرکان به توحید توسط حضرت ابراهیم علیه‌السلام که در مقام اثبات توحید است را بیان کرده. ماجرا این است هنگامی که حضرت ابراهیم علیه‌السلام (برای دعوت به توحید) در میان ستاره‌‌پرستان حاضر می‌شود و هنگام شب با دیدن ستاره‌ای، می‌پرسد: «هَذَا رَبِّی» [6] «(آیا) این خدای من است؟!» و سپس هنگام روز و پس از ناپدید شدن ستارگان، باز هم برای تذکر، به آنها می‌گوید: «قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِینَ» [7]؛ «من خدایی را که غروب کرده و ناپدید می‌شود، خدای خویش نمی‌دانم».

 حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی در تفسیر این آیات و این گفت‌وگوی حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) با مشرکان می‌نویسد: «مجادله و گفت‌وگوی حضرت ابراهیم با مشرکان، از باب مماشات و نشان‌ دادن نرمش در بحث، برای رد عقیده‌ی طرف است، نه اینکه عقیده‌ی قلبی او باشد». [8]

حضرت ابراهیم علیه‌السلام به قومی که ماه و خورشید را می‌پرستیدند مانند همین تذکرات را می‌دهد و با لحنی انکاری می‌گوید: «هذا رَبِّی» [9]؛ «این خدای من است.؟!» به عبارت دیگر این سؤال حضرت از روی انکار و با لحنی تذکری بوده؛ به‌گونه‌ای که به مشرکان تذکر دهد که مگر می‌شود چنینی چیزی (ستاره، ماه و خورشید) پروردگار ما باشد؟

در نتیجه باید گفت این ادعای مصطفی طباطبایی علاوه بر اینکه خلاف آیات قرآن است؛ همچنین در تضاد با ادعای وی مبنی بر سخت‌گیری در اعتقادات است؛ زیرا وی بدون توجه به سایر  آیات و روایات خیلی راحت عصمت حضرت ابراهیم علیه‌السلام را انکار کرده است.

پی‌نوشت:

[1]. سایت دکتر سید محمد یزدانی، « سخت‌گيری طباطبائی در اعتقادات در بوته نقد»
[2]. سوره مبارکه انعام آیه 77.
[3].همان.
[4]. صفحه شخصی سید مصطفی طباطبایی در یوتیوب یا عنوان««جلسه تفسیر آیات مشکله»، تاریخ 29 دیماه 1396.
[5]. سوره مبارکه انعام آیه، 76.
[6]. همان.
[7]. همان.
[8]. مکارم شیرازی، ناصر، برگزیده تفسیر نمونه، ج2، ص495.
[9]. سوره مبارکه انعام، آیه77و 78.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.