شبه معنویت های روانشناختی
«NLP» به معنای برنامهریزی عصبی کلامی میباشد. ابداع کنندگان این روش میگویند: انسان علاوه بر حواس پنجگانه، حس ششمی دارد که همان زبان درونی مغز ماست و به صحبتها و گفتوگوهای ذهنی که با خود انجام میدهیم گفته میشود. یکی از مشکلاتی که از این دست مباحث در بررسی علمی آنها وجود دارد، عدم شفافیت آنان است.
الگوی رفتاریای که قانون جذب آموزش میدهد، مبتنی بر تنگنظری و محدودنگری است. به این معنا که شما باید روی آرزویتان به طور شفاف و مشخص متمرکز شوید؛ خانهای با خصوصیات الف تا جیم. حتی بهتر است از آن تصویری تهیه کنید و جلو چشمتان قرار دهید و هرروز به آن نگاه کنید تا قانون جذب عمل کند.
شاید کاستی در تبیین علمی قانون جذب باعث شده است که مروّجان این ایده، به نشان دادن شواهد عینی برای درستی قانون جذب رو آوردهاند. ولی این شواهد به روش علمی و با تعیین گروه آزمون و گروه شاهد ارائه نمیشوند و شواهد آنها بیشتر شبیه داستانسرایی است. در اینجا نمونهای از داستانسراییهایی را که در کتاب و فیلم راز مطرح شده، بررسی میکنیم.
پیامدهای مثبتی که برای قانون جذب گفته میشود، معلوم نیست که به دست آید یا نه. زیرا نه نظریات روشن و اثبات شده علمی این به اصطلاح قانون را تأیید میکند و نه شواهد واقعی برای آن وجود دارد. اما بسیاری از پیامدهای منفی که بر ضد سعادت و خوشبختی هستند، از آن بر میآید. پیامدهای نظیر گرفتار شدن به آرزوهای دراز، فراموشکردن زندگی ابدی در آخرت، تباه شدن فرصتها و تحریف آموزههای دینی.
ذهنیات و افکار ما گاهی از دیگران پوشیده نمیماند. دیگران با دیدن خود ما، رفتار ما و سخنان ما، از ذهنیاتمان آگاه میشوند و گاهی ذهنیات ما میتواند، افکار و احساسات آنها را تغییر دهد. کسی که خود را محبوب و دوستداشتنی میداند، البته در صورتی که کبر و غرور نداشته باشد، دوست داشتنی خواهد شد، کسی که خود را زشت یا زیبا تصور میکند، تاحدودی همانگونه به نظر میرسد.
برای روشن شدن اثباتناپذیری علمی قانون جذب میتوانیم بپرسیم که آیا به راستی انسان هرچه را میاندیشد و احساس میکند، میتواند خلق یا جذب کند؟ آیا انرژی ذهنی ما بیش از انرژی متراکم در یک اتومبیل چند صد کیلویی است و میتواند آنرا جابجا کند؟ شما برای جذب یک دوچرخه به انتفال چقدر نیرو نیاز دارید؟ در واقع انرژی ذهنی و مغزی شما با چه طول موجی و به چه اندازه باید به سوی یک دوچرخه در کائنات ارسال شود، تا آن را جذب کند؟
قانون جذب بر تصور و احساس تأکید میکند، و عمل را کنار میگذارد. البته برخی از افرادی که این قانون را ترویج میکنند، میکوشند تا نشان دهند این قانون با عمل در پیوند است. اما به راستی توجه به حقیقت و ماهیت قانون جذب نشان میدهد که ربط دادن آن به عمل بیمعناست و حتی کسانی که به عمل اشاره میکنند، عامل موفقیت و رسیدن به آرزوها را همان ذهنیات میدانند.
وقتی شما احساس میکنید، دستتان در معرض برخورد با یک جسم داغ است، سیستم عصبی این داده را به مغز مخابره میکند و مغز فرمان میدهد که باید دست را از آن جسم دور کرد. تصویر گرما و تصویر خطر ناشی از برخورد با جسم گرم در ذهن، روندهای شناخته شده و ناشناختهای را طی میکند، که نتیجهی آن رفتار خاصی در ارگانیسم است.
قانون جذب روی یکی از ویژگیهای منحصر به نوع انسان دست گذاشته، اما به درستی آنرا نشناخته و با توهمات پوچی آمیخته است. بنابراین چون واقعیتی را میگوید، که فطرتا انسانها با این واقعیت آشنا هستند، به آن اعتماد میکنند؛ ولی چون آن واقعیت را تحریف کرده، به خرافه پوچ تبدیل شده است.
روند تحریفات در افکار و گفتار مبلغان قانون جذب ادامه پیدا میکند، تا به طور طبیعی به تحریف مفهوم دعا میرسد. وقتی خدا فراموش شود و جز نامی از آن باقی نماند و همه نیروهای الهی اعم از خلق، ارادهی نافذ، ربوبیت و تدبیر کائنات به انسانی که خدا انگاشته میشود، نسبت داده شد، و دعا تبدیل به «جملات تأکیدی» میشود که برای تلقین به نفس گفته میشود.
راز قانون جذب، مخدّری فکری است که مردم را در اوهام و آرزوها فرو میبرد، تا دزدان هوشیار، با آسودگی، تمام هستیِ مردم را به تاراج برند. اگر قانون جذب از سوی مردم جهان پذیرفته شود، آنگاه هیچ نیرویی برای مقابله با ظلم و ستم در جهان باقی نخواهد ماند و آنچه باقی میماند، پلیدی، ستم و تباهی است و مردمی که هر روز چشم بر هم میگذارند...
تنها چیزی که به خوبی آشکار است و میتوان با اطمینان از آن سخن گفت این است که: قانون جذب مردم را در آرزوهای دنیایی فرو میبرد و آرزوهای دنیایی را در عمیقترین لایههای ذهنی و احساسی آنها درونی میسازد. این وضعیت نوعی احساس کاذب خوشی و کامیابی را ایجاد کرده و بر اساس فرایند تفکر اولیه که شامل تخیل و توهم میشود، شکل میگیرد.
چیزی که در قانون جذب اهمیت ندارد ارزشهای انسانی و اخلاقی است. کائنات به این نگاه نمیکنند که شما انسان مهربانی هستید یا نه، خوددارید یا نه، راستگویید یا نه، مهم این است که آرزویتان را باور و تجسم کنید. حتی اگر آرزو دارید که اسلحهای بسازید و با آن مردم بیگناهی را بکشید، قانون جذب به شما نه نمیگوید، هرچه بخواهید پاسخش آری است و راه را به شما نشان میدهد.
قانون جذب نه به عنوان یک قانون دنیوی و برای ساختن بعد مادی زندگی بلکه به عنوان یک قانون جاری در تمام هستی و کائنات و در ارتباط با عرفان و معنویت معرفی میشود. در واقع مروّجان قانون جذب به صراحت اعلام میکنند که « این مباحث نوین که به گونهای عرفان مدرن است، در واقع آمیزهای از علم و تکنولوژی و مباحث اعتقادی و عرفانی است.»