پیامدهای منفی عمل به قانون جذب
پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ پیامدهای مثبتی که برای قانون جذب گفته میشود، معلوم نیست که به دست آید یا نه. زیرا نه نظریات روشن و اثبات شده علمی این به اصطلاح قانون را تأیید میکند و نه شواهد واقعی برای آن وجود دارد. اما بسیاری از پیامدهای منفی که بر ضد سعادت و خوشبختی هستند، از آن بر میآید. پیامدهای نظیر گرفتار شدن به آرزوهای دراز، فراموشکردن زندگی ابدی در آخرت، تباه شدن فرصتها و تحریف آموزههای دینی.
الف) پیروی از تحریف معنوی آموزههای دینی:
قانون جذب با غوغا و تبلیغات گستردهای در دنیا ترویج شده و بسیاری از نظرها را به سوی خود جلب کرده است. هم از این رو گروهی از افراد علاقهمند به اسلام و علاقهمند به ترویج قانون جذب، در جامعه اسلامی میکوشند قانون جذب را هماهنگ با اسلام نشان دهند و با تحریف معنوی بخشهایی از آیات و گاه روایات، مؤیدی برای پنداشتههایشان ارائه نمایند، یا از مطالبی که در آیات و روایات بیان شده، نتایج دلخواه را بگیرند. این کار یکی از علل نفوذ آنها در جامعه و فرهنگ اسلامی ما بوده است. تحریف معنوی جابجایی معانی و تفسیر آموزهها و گزارههای دینی است. به طوری که همان الفاظ درست به کار برده میشود، ولی در معانی نامربوط و نادرستی که مراد خداوند و اولیای دین نبوده است. این گونه تحریف در آثار و افکار متعلق به مروّجان قانون جذب در جامعه ما به فراوانی دیده میشود. مانند یکی خواندن دعا، تفکر و... با این قانون.
ب) تباهی زندگی ابدی:
در میان آیات قرآن یک آیه است که در نگاه نخست و بدون دقت، تا حدودی موافق با قانون جذب به نظر میرسد. «کسی که دنیا را میخواهد، آنچه را ما بخواهیم و برای هرکه بخواهیم؛ در این دنیا به او میدهیم. سپس دوزخ را جایگاه او قرار میدهیم، تا با ذلت و بیچارگی آنرا فراگیرد.»[1] در این آیهی شریفه تأیید میشود که طالبان دنیا ممکن است به آنچه میخواهند برسند، البته به آنچه خدا بخواهد، در دنیا دست پیدا میکنند. در مقابل این دستاورد دنیوی، با ذلت و بیچارگی در دوزخ جای میگیرند. به نظر میرسد که در این آیه نیز قانون جذب نقض میشود و اینطور نیست که اگر کسی هرچه خواست به او داده شود، بلکه آنچه خدا بخواهد و به هرکس که او بخواهد داده خواهد شد. از همه مهمتر چنین کسی که خداوند او را به دنیا واگذار کرده، در مقابل برخورداریهای دنیوی آخرتش تباه میشود، زیرا فلسفه وجودی و قابلیتهای سعادتمندی و شکوفایی ما کسب مال و دنیا و رفاهطلبی نیست. چه بسا که قابلیتهای عظیم بشری در سختیها و تنگناها بهتر شکوفا شود و انسان بتواند به هدف خلقتش دست یابد. بنابراین آنچه ما نیاز داریم، تغییر نگرش به رنجهای زندگی است، نه غرق شدن در رؤیا پردازی و آرزوهای دراز.
آرزوهای دراز
ماهیت اصلی قانون جذب گرفتاری در آرزوهای دراز است. عدهای آرزوهای دراز داشتن را با بلند همتی اشتباه میگیرند. همت بلند یعنی داشتن اهداف بزرگ در زندگی، که با ایمان به لطف الهی و تلاش و تکاپو سازگار است. اما آرزوهای دراز که در فرهنگ دینی «طول امل» نامیده میشود، یکی از رذیلتهای اخلاقی است. قانون جذب به عنوان یک روش برای رسیدن به آرزوها، دقیقا به معنای غرق شدن در رؤیاهای دنیوی و لذت ذهنی از نداشتههاست که پس از پایان رؤیاپردازی و مواجهه با زندگی واقعی موجب مشغولیت ذهن به مقایسه وضع موجود با وضع مطلوب و افزایش احساس فقدان، حسرت و احساس نیاز کاذب میشود. نتایج و پیامدهای تباه کنندهی آرزوهای دراز از این قرار است:
1. کوتاهی در عمل: غرق شدن در آرزوها و تخیل و تجسم آنها، انسان را از عمل و تلاش باز میدارد. «هر که آرزویش گسترده شود، عملش محدود و کوتاه میشود.»[2] زیرا نوعی رضایت خاطر وهمی ایجاد کرده و انگیزهی حرکت و تلاش را میکاهد.
2. بدکاری: وقتی آرزوها تمام فکر و قلب انسان را فرابگیرد از تمام امور دیگر مهمتر و ارزشمندتر میشود، و انسان برای دستیابی به آن هرکاری را انجام میدهد. به این علت «کسی که آرزوهایش دور و دراز شود، عملش بد و ناشایست میگردد.»[3] چنین فردی به جای تلاش و حرکت درست میخواهد از راههای کوتاه و کم زحمت به نتیجه برسد و به این منظور دست به هرکاری میزند.
3. بیچارگی: آرزوها انسان را در خیالات خوش فرو میبرد و او منتظر میشود تا از آسمان برای او پول و خوشی ببارد و اینها خوابهای تعبیر نشدنی است؛ زیرا انسان تنها با عمل و کوشش میتواند به موفقیت برسد. «کسی که از رؤیاها و تخیلات کمک بگیرد، بیچاره میشود.»[4]
توصیه طرفداران قانون جذب به احساس نیاز هرچه بیشتر به دنیا برای برانگیختن عشق به اهداف دنیوی، زهر مهلکی است که دل را میمیراند و احساس بیچارگی و نداری را تقویت میکند. «وقتی تو به پول نیاز داری احساس قوی درون تو هست و البته از طریق قانون جذب به جذب پول مورد نیاز ادامه میدهی.»[5] در حالی که اگر کسی رغبت به دنیا نداشته باشد، بسیاری از غم و غصههایش از بین میرود و آسوده خاطر میشود.
4. رنج و اندوه: غرق شدن در آرزوها و رؤیاها دنیایی دروغین را برای انسان میسازد که با دنیای واقعی متفاوت است و انسان با تجسم خود در دنیای آرزوها و سپس دیدن خویش، در دنیایی واقعی بسیار افسرده و رنجور میشود. «کسی که آرزوهایش را دنبال کند، رنجش بسیار میگردد.»[6]
آرزو پروری دربارهی دنیا و مشغول کردن ذهن و دل به رؤیاهای دنیوی نه تنها موجب رضایت از زندگی نمیشود، بلکه اسباب ناکامی را فراهم میسازد و اندوه و ناکامی را به جای رضایت و شادکامی مینشاند. امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «رغبت به دنیا غم و اندوه به دنبال میآورد و دلبریدگی از آن، آسودگی تن و روان را در پی دارد.»[7] یعنی کسی که رغبت به دنیا داشته باشد و آزمندانه به سوی آن برود، جسم و روحش را در سختی و عذاب قرار میدهد.
5. از دست دادن بصیرت: آرزوها به ویژه اگر با تجسم و تخیل همراه شود، انسان را در دنیایی موهوم و دلپذیر فرو میبرد که مانع از درک جهان واقعی و رویدادهای آن میشود. «آرزوها، چشم انسان را کور میکند.»[8] شیفتگی و رؤیاپردازی در باب دنیا، انسان را نسبت به درک آخرت و زندگی ابدی که همهی دنیا در برابر آن ناچیز است، نابینا میکند و انسان سعادت و خوشبختی حقیقی و جاودان را به کامیابیهای موهوم در دنیای ناپایدار میفروشد و روزی که همه در پیشگاه خداوند حاضر شوند، پشیمان و پریشان خواهد بود.
پینوشت:
[1]. اسراء، آیه 18.
[2]. الارشاد، شیخ مفید، تصحیح محلاتی، تهران، علمیه اسلامیه، ج1، ص 304.
[3]. نهج البلاغه، سید رضی، ترجمه شهیدی، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، حکمت 36.
[4]. غرر الحکم و دررالکلم، تمیمی آمدی، انتشارات دانشگاه تهران، 1373، ح 9208.
[5]. راز، راندا برن، 1386، نشر پیکان، ص 120.
[6]. غرر الحکم و دررالکلم، تمیمی آمدی، انتشارات دانشگاه تهران، 1373، ح 8449.
[7]. میزان الحکمه، ری شهری، دارالحدیث، قم، ح 3767.
[8]. نهج البلاغه، سید رضی، ترجمه شهیدی، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، حکمت 275.
برای اطلاع بیشتر: نگاهی متفاوت به قانون جذب، مظاهری سیف، صهبای یقین، ص 87.
افزودن نظر جدید