قانون جذب و از دست دادن فرصتها
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ الگوی رفتاری که قانون جذب آموزش میدهد، مبتنی بر تنگنظری و محدودنگری است. به این معنا که شما باید روی آرزویتان به طور شفاف و مشخص متمرکز شوید؛ خانهای با خصوصیات الف تا جیم. حتی بهتر است از آن تصویری تهیه کنید و جلو چشمتان قرار دهید و هرروز به آن نگاه کنید تا قانون جذب عمل کند.
در این صورت ذهن خانه، اتومبیل یا هرچیز مشخص دیگری را میخواهد و دیگر امکان دیدن خانهای دیگر، شغلی بهتر، ماشینی مناسبتر وجود ندارد، یا دستکم از کانون توجه ما دور میشود و ما فرصتهایی را که برای به دست آوردن آنها داریم از دست میدهیم؛ زیرا داشتن ذهنی باز و توجه به فرصتهای متنوع شرط درک و بهرهبرداری از آنهاست. ممکن است شما بتوانید شغل، خانه یا اتومبیلی بهتر از آنچه تصور میکردید داشته باشید، اما قانون جذب به شما میگوید روی یک موضوع خاص عمیقا تصور و تجسم کنید تا در زندگیتان جذب شود و به همان خواهید رسید.
به این ترتیب فرمول پیشنهادی قانون جذب و الگوی رفتاری آن، ذهن ما را محدود میکند و مانع از درک فرصتها و امکانات بینهایت و بیشماری میشود که رحمت بیکران الاهی در زندگی ما فراهم کرده و ما با وارستگی از آرزوها و تسلیم و توکل در برابر خداوند، میتوانیم به آنها برسیم.
امام علی (علیهالسلام) در یک جملهی طلایی و بسیار هوشمندانه که دقیقا در برابر الگوی رفتاری محدود کنندهی قانون جذب قرار میگیرد و آن را رد میکند، میفرمایند: «مبادا برای خود چیزی برگزینی پس به راستی که بیشتر کامیابیها در چیزی است که تصور نمیشود.»[1] قانون جذب ما را در یک آرزوی خاص محدود میکند و مانع درک فرصتها و امکانات دیگر میشود؛ در حالی که نگرش معنوی و الهی با این باور که خداوند بسیار داراتر و مهربانتر و تواناتر از آن است که در تصور ما بیاید و خیرخواهی او برای ما بسیار بسیار بیشتر از خیر خواهی ما برای خودمان است، هرگونه تصویرسازی و تخیلپردازی را کنار میگذارد و نتیجه کارها را به خدا میسپارد. اینجاست که گنجینههای بیپایان لطف الاهی گشوده میشود و آنطور که به صلاح انسان است بر او میبارد و خیر و برکت و بینیازی را به زندگیاش سرازیر میکند.
یکی از اصول مهمی که دین اسلام بر آن تأکید میکند، اندیشه و خردورزی است. اسلام به ما میآموزد که هر چیز هوشمندانه بیاندیشیم و اگر درست بود، بپذیریم و زندگی خود را بر پایهی اوهام قرار ندهیم. قرآن کریم انسانی را که به افکار سست و ظن و گمان عمل میکنند، مورد سرزنش قرار میدهد.[2]
اثبات ناپذیری و غیر عقلانی بودن ادعاهای قانون جذب آنرا با آموزههای قرآن ناسازگار مینماید، مگر زمانی که شواهد علمی و آزمونهای حساب شدهای روی آن صورت گرفته باشد. پذیرش کورکورانهی آنچه تبلیغ میشود و حتی ممکن است گروهی از مردم به آن روی بیاورند، شبیه کار مردمی است که در مقابل پیامبران میایستادند و میگفتند که همه مردم و پدران ما این بتها را میپرستیدند؛ چطور از آنها دست برداریم. در واقع آنها بدون تفکر و تنها به علت پیروی از جو جامعه، ادعاها و باورهایی را پذیرفته بودند که هیچ دلیلی برای آن نداشتند.[3]
البته در میان آنها کسانی نیز بودند که میگفتند ما از این تنها حاجت گرفتهایم و به خواستهها و نیایش در برابر بتها وجود دارد، پرسشی بیپاسخ بود. طبیعی است که انسانها آرزوهایی دارند و در طول زندگی به برخی از آنها میرسند و به برخی نمیرسند. وقتی منطق و اندیشه در میان نباشد، آنگاه هر چیزی ممکن است علت دستیابی به بخشی از خواستهها که برآورده شده، پنداشته شود. بنابراین در درجه اول خرد و اندیشه و درمرحله بعد آزمون تجربی کنترل شده میتواند ما را از اشتباه بیرون آورد و به یک باور درست درباره زندگی و عملکرد جهان هستی برساند. از این رو قرآن کریم میفرماید: «خداوند به شما قدرت شنوایی و بینایی و اندیشه داد تا شکرگذار باشید.»[4] و از آن به خوبی استفاده کنید.
پینوشت:
[1]. غررالحکم و دررالکلم، تمیمی آمدی، 1373، انتشارات دانشگاه تهران، ح 3862.
[2]. انعام، آیه 116.
[3]. اعراف، آیه 70؛ هود، آیه 62.
[4]. نحل، آیه 78.
برای اطلاع بیشتر: نگاهی متفاوت به قانون جذب، مظاهری سیف، صهبای یقین، ص 72.
افزودن نظر جدید