«قانون جذب» تئوری برای ناديده گرفتن ظلمها
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قانون جذب میگوید برای کامیابی باید به آنچه میخواهید فکر کنید. اگر چیزی را نمیخواهید، اصلا به آن فکر نکنید، حتی به اینکه آنرا نمیخواهید، هم فکر نکنید؛ زیرا زمانیکه خواستهی خود را با فعل منفی بیان میکنید در واقع موضوع را تصور کرده و در مسیر خلق شدن قرار دادهاید.[1] ذهن بر اساس تصویر عمل میکند و کائنات انعکاس تصویر ذهنی شما را باز میگرداند. اگر بگویید من نمیخواهم عصبی باشم، کائنات ارتعاش عصبی بودن را بازتاب میدهد.[2] بنابراین برخواستههای مثبت خود متمرکز شوید و آرزوهایتان را به صورت مثبت بیان کنید.
برای تغییر آنچه نمیخواهید، نباید به آن فکر کنید، «باید به درون بروید و علائمی جدید از طریق افکار و احساسات خودت برای خلق تصاویری جدید بیرون بفرستید.»[3] با رها کردن افکار و احساسات منفی نسبت به ناخواستهها و برگرداندن توجه به آرزوها و رؤیاهای خوشایند، میتوانید روی واقعیت تأثیربگذارید و آنرا تغییر دهید. پرداختن به ناخواستهها و مبارزه با آنها، چون با اشتغال فکری و احساسی نسبت به آنها همراه است، در واقع آن ناخواسته را نیرومند و پایدار میکند. دستورالعمل قانون جذب این است که «در قبال چیزهایی که از آن خوشت نمیآید، جواب منفی نده. چون جواب منفی همان را به سوی تو میکشاند.»[4]
کسی که به قانون جذب پایبند میشود، باید ستمها و سیاهیهای موجود را ندیده بگیرد و با آنها مبارزه نکند. حتی به مبارزه با آنها فکر هم نکند. باید باور کند که اگر به آنها فکر نکند، از بین میروند و متقابلا خود را به آرزوهای رنگارنگ دلخوش و سرگرم کند، تا در اثر تأثیر ذهن و ضمیر ناهشیار بر کائنات آنها جذب شوند و آن آرزوها تحقق یابند. براساس آموزشهای قانون جذب هر چیزی را بخواهی از بین ببری، تقویت میشود. «ما روی هر چه تمرکز کنیم، همان را خلق میکنیم... وقتی در برابر آنچه ظاهر شده مقاومت به خرج دهی، در واقع انرژی و قدرت بیشتری به تصاویری که دوستشان نداری افزودهای و بیامان مقادیر بیشتری از آنرا به سوی خودت آوردهای.»[5]
بنابراین مبارزه با ظلم و فساد موجب افزایش آنها میشود. بهترین کار برای ساختن دنیایی بهتر این است که در برابر همه ستم و فسادها سکوت کنید، چشمتان را به روی آنها ببندید و نگذارید که به عنوان یک تصویر منفی در ذهن شما جا بگیرند. این در حالی است که دیگرانی هستند که برای دستیابی به آرزوهای ظالمانهی خود دست به هر کاری میزنند و زمین را از فساد و ستم پر کردهاند. همان افرادی که با سرمایهگذاری روی قانون جذب از طریق مؤسساتی نظیر «هی هاوس»، «انجمن تفکر نوین جهانی»، «بنیاد دیپاک چوپرا»، «مؤسسه گفتوگو با خدا» و دهها مؤسسه دیگر آنرا از هزار زبان و با هزاران چهره به مردم دنیا مینمایند و میآموزند، تا بدون مزاحمت به کار خود ادامه دهند. آنها میگویند به بدیها ننگرید و نیندیشید، که این بهترین راه مبارزه با آنهاست؛ در حالیکه نمیگویند با کسانی که به این بدیها میاندیشند و بدی میکنند، چه باید کرد؟ لوئیز هی و افراد دیگری که قانون جذب را آموزش میدهند، میگویند: حتی به اخبار هم گوش ندهید.[6] تا ذهن و زندگیتان زشت نشود! و چه پیامی بهتر از این میتواند برای توام فساد و ستم شرایط مناسب را فراهم کند.
اسپانسرهای این مؤسسات و افراد، سازمانهایی هستند نظیر اندیشکده رم، باشگاه بوداپست، اندیشکده رند، مؤسسه استنفور، شورای روابط خارجی آمریکا، از یک سو جنگ و شبکههای فساد را در جهان طراحی و هدایت میکنند و از سوی دیگر با حمایت از افراد مؤسسات مروج قانون جذب شعار صلح و معنویت و آینده زیبا را مطرح میکنند. مروّجان قانون جذب میگویند بدیها را نبینید، به جنگ فکر نکنید و به ظلم و ستمهایی که در جهان میشود، نیندیشید. به راستی چه کسانی از این سخنان بیش از همه منفعت میبرند؟
نویسندهی کتاب راز برای نوجوانان که سعی کرده مطالب و آموزههای فیلم راز را برای نوجوانان که پذیرش بیشتری نسبت به آموزشها و فراگیری مطالب دارند، ارائه دهد، مینویسد: «وقتی شما در مخالفت با جنگ تظاهرات کنید، در واقع در برابر جنگ مقاومت بورزید و به شدت از جنگ متنفر شوید، بیشتر آن را خلق میکنید زیرا فکری که با موضوعی مخالفت کند، اغلب همان را خلق میکند... حتی مقاومتهای بشردوستانهی مهاتماگاندی و دکتر مارتین لوتر کینگ هم به خشونتهایی فراوان منجر شد. دلیلش این است که مقاومت در برابر خشونت، خشونت بیشتری را به خودش جذب میکند.»[7]
این تئوریها به نفع سلطهگران و ستمپیشگان است یا مظلومین جهان؟ و مگر امام علی (علیهالسلام) به امام حسن (علیهالسلام) و امام حسین (علیهالسلام) توصیه نفرمود که: «دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید؟»[8] آیا جنگهایی که در دنیا به راه میافتد به خاطر این است که مردم بیگناه و صلح دوست و آزادی خواه به جنگ فکر میکنند؟ یا تجاوزگری عدهای سلطهگر که ناگاه به کسانی حمله میکنند که نه به جنگ فکر میکردند و نه آمادگی جنگیدن داشتند؟
راز قانون جذب، مخدّری فکری است که مردم را در اوهام و آرزوها فرو میبرد، تا دزدان هوشیار، با آسودگی، تمام هستیِ مردم را به تاراج برند. اگر قانون جذب از سوی مردم جهان پذیرفته شود، آنگاه هیچ نیرویی برای مقابله با ظلم و ستم در جهان باقی نخواهد ماند و آنچه باقی میماند، پلیدی، ستم و تباهی است و مردمی که هر روز چشم بر هم میگذارند و دنیایی زیبا و زندگی گوارا را در خیال خود میبینند و به امید روزی که به آن رؤیاها برسند، لبخند میزنند. هم از اینرو امام علی (علیهالسلام) فرمود: «آرزو، سلطهی شیاطین بر دلهای غافلان است.»[9]
پینوشت:
[1].قانون جاذبه، مایکل لوسیر، تهران، الماس دانش، 1388، ص 23.
[2]. شاه کلید، جک کنفیلد، تهران، نسل نواندیش، 1387، ص 51.
[3]. قدرت، راندا برن، تهران، لیوسا، 1389، ص 167.
[4]. همان، ص 106.
[5]. همان، ص 166-167.
[6]. شفای زندگی، لوئیز هی، 1375، تهران، دنیای مادر، ص 166.
[7]. راز قدرت برای نوجوانان، هرینگتون، پل، 1389، تهران، لیوسا، ص 150.
[8]. نهج البلاغه، سید رضی، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، نامه، 47.
[9]. غررالحکم و دررالکلم، آمدی، انتشارات دانشگاه تهران، 1373، ح 1828.
برای اطلاع بیشتر: نگاهی متفاوت به قانون جذب، مظاهری سیف، صهبای یقین، ص 96.
افزودن نظر جدید