تاریخ
منابع اروپايی با وجود تعصبات ضد صفوی، اقرار دارند كه [پيش از توطئه زرتشتيان عليه ملت ايران] زرتشتيان در حكومت صفوی از آرامش نسبی برخورد بودند، و تمايلی نداشتند كه به خارج از ايران مهاجرت كنند. اما پس از خيانت زرتشتيان به ايران، آن هم در وضعيتی كه كشور از غرب و جنوب و حتی شرق، تحت تازش و هجمه دشمنان بود، ورق برگشت.
دكتر شریعتی: اعتقاد به قیامت در اسناد اولیهای که از مذهب زرتشت داریم، وجود ندارد، اما در اسناد دوره ساسانی پیدا میشود و من فکر کنم که مساله قیامت و تقسیم دنیا به گیتی و مینو... و بعد مساله ترازو و دوزخ و بهشت مسائلی باشند که بعدها در تماس با فرهنگ اسرائیلی، در بین النهرین، و فرهنگ اسلام، به تدریج پیدا شده است و این درست بر خلاف گفته مستشرقانی است که با حقه بازی عجیبی تاریخ تولد زرتشت را عقب میبرند.
دكتر شریعتی هم به مانند چندی از مورخین، تاریخ تولد و ظهور زرتشت را 660 قبل از میلاد می داند و دلیل او را می توان یکسان بودن و یکی بودن تولد و ظهور زرتشت با دیگر افرادی چون لائوتسو و کنفوسیوس و بودا بیان کرد که بنابر نظر نویسنده، اگر تنها دلیل انتساب تاریخ 660 قبل از میلاد برای تولد زرتشت را همین بدانیم، درست نیست.
دکتر ژاله آموزگار: منشور کوروش منشوری صرفا سیاسی و برای فتح بابل است و منشوری قانون نامه ای نیست. دکتر آموزگار اشاره میکند که کوروش بارها در اعلامیهاش خود را برگزیده مردوک - خدای بابلیان - مینامد و آزادی دین را محترم میشمارد. خانم آموزگار هم معتقد به این نیست که حکومت کوروش اولین امپراتوری ایرانی است.
زمانی که قرآن و احادیث و روایت های اسلامی بررسی می شود، بدست میآید که کوچکترین مجوزی برای سوزاندن کتاب وجود ندارد. ولی برعکس این مطلب دارای شواهد و دلایل روشنی است که همه بر حرمت آثار مکتوب علما توصیه دارند و برای علم و علما و آثار آنها ارزش خاصی را قائلند و نظر تبعیض آمیزی در این مورد برای مسلمان و غیر مسلمان وجود ندارد.
در قاموس کتاب مقدس، ذیل کلمه مجوس آمده است که «علم ایشان بر قواعد صحیحه بنا نشده بود». برخی باستانگرایان نیز مدعی شدهاند که در کتاب دانیال نبی، باب 1 آیه 20، مجوسیان بر حکمت و دانش توصیف شدهاند! لیکن حقیقت این است که وقتی به فَقَره مذکور از کتاب دانیال نبی (در عهد عتیق) مراجعه میکنیم دقیقاً خلاف این را مییابیم و علم آنان را در مقابل دانش پیامبران و اولیای بنی اسرائیل ناچیز شمرده است.
کریستن سن در مورد انوشيروان چنین مینویسد: اصلاحات خسرو در امور مالیه، بدون شک، بیشتر به نفع خزانه دولت بوده تا به نفع رعیت. طبقه عامه، مثل قرون گذشته، با نادانی و تحمل مصائب می زیست. فیلسوفان رومی، که به ایران پناه آوردند، بهزودی آزرده شدند چون انتظار داشتند که در کشور انوشیروان، چیزهای دیگری ببینند!
تبعیض طبقاتی در زمان ساسانیان، یکی از عوامل گسترش اسلام در ایران بود، به خصوص تبعیضی که نسبت به کسبه و پیشهوران هم از لحاظ حکومتی و هم از لحاظ آیین زرتشتي در مورد آنها صورت میگرفت. حمايت اسلام از پيشهوران و بازرگانان از جالبترين عوامل رشد ديانت اسلام در سرزمين ايران بود.
در دوران ساسانیان، چهار طبقه اجتماعی وجود داشت که از بالا به پایین بر تعداد افراد آن افزوده می شد. شاه در رأس هرم طبقات بود. نکته مهم، ممنوعیت عبور از طبقه ای به طبقه دیگر بود. طبقه اول تمام تحت الحمایه نظیر شاهزادگان، امیران، خاندان شاهی و حاکمان ایالات بزرگ نظیر سیستان، کرمان و ممالک مفتوحه بودند؛ طبقه دوم هفت رئیس خاندانهای بزرگ...
در مورد سقوط و شکست ساسانیان از اعراب، بسیار بحث شده و به نوعی میتوان گفت آن تاریخی که ساسانیان از اعراب شکست خوردند را، تاریخ انقضای آن حکومت هست. دانشمندان غربی درباره فروخشکیدن کیش زرتشتی در این دوره، بسیار نوشتهاند و برداشت اغلب آنها این است که تا سدهی هفتم میلادی، این دین باستانی، چنان با آیینها و تشریفات متحجر...
یان ریپکا میگوید: نحلههای مختلف و فرقههای گوناگون مذهبی متکلمان رسمی را بر آن داشتند که در آن احکام اوستایی دست به اصلاحات و تغییراتی بزنند. بنا بر سنت، شرایع در دوران ساسانیان بیست و یک «نسک» (فصل، بخش) داشته که فقط قسمت کوچکی از آن برای ما به جای مانده است. کهنترین دستنویسهای اوستا که امروز در دست است، فقط از...
نتیجهای که به دست می آید اینکه، اگر قرار باشد گروهی به این روز به اصطلاح جهانی بپردازند، زرتشتیان هستند که باید در این زمینه پیش قدم باشند، ولی بعد از بررسیها مشاهده میشود که این مراسم و روز جهانی به تازگی و توسط عده ای جهانی شده، و زرتشتیان نیز به جهانی بودن این روز به تازگی و در سالیان اخیر دست پیدا کرده اند. ادعا میشود که این روز تنها در تقویم ایران...
این حقیقت را نباید نادیده انگاشت که اسلام آوردن ایرانیان به همان سرعتی که مجاهدان اسلام پیش میرفتند، نبوده است. فتوحات حیرت انگیز و خیره کننده مسلمانان، برق آسا صورت گرفت و در اندک مدتی سلطنت ساسانی به حکومت خلف تبدیل یافت. لیکن اسلام آوردن ایرانیان به همان درجه که اسلام رفتهرفته در دلهای ایرانیان جا باز میکرد، به همان نسبت، آیین زردشتی از رونق میافتاد و از پیروانش کاسته میشد...
بسیاری از روی اشتباه "زردشت" را پیغمبر مجوس دانستهاند و برای پیغمبر بودن زردشت از نظر اسلام، به آیات و روایاتی استناد کرده و دلیل آوردهاند. در صورتی که اگر کمی دقت کنیم خواهیم دید که "مجوس" غیر از "زردشت" است. البته ناگفته پیدا است در تطبیق زردشت با مجوس، موبدان بیش از همه کوشش داشتند تا...