نظام طبقاتی، عاملی مهم در فروپاشی حکومت ساسانیان
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در مورد سقوط و شکست ساسانیان از اعراب، بسیار بحث شده و به نوعی میتوان گفت آن تاریخی که ساسانیان از اعراب شکست خوردند را، تاریخ انقضای آن حکومت هست. دانشمندان غربی درباره فروخشکیدن کیش زرتشتی در این دوره، بسیار نوشتهاند و برداشت اغلب آنها این است که تا سدهی هفتم میلادی، این دین باستانی، چنان با آیینها و تشریفات متحجر شده بود که برای فروپاشیدن تنها به ضربهی شمشیر یک فاتح نیاز داشت.[1]
یکی از عواملی که سبب شد تا مردم ایران، به خصوص رعایا در پذیرش اسلام تردید نکنند، رهایی از نظام سخت طبقاتی عصر ساسانی است که عملا عبور از یک طبقه به طبقهی دیگر در آن ناممکن بود. در راس نظام شاهنشاه قرار میگرفت و به دنبال آن، چهار طبقه در طول هم قرار میگرفتند[2]. در این نظام طبقاتی، کشاورزان و کارگران و رعایا جایی نداشتند و مجبور بودند با حداقل درآمد، بار مخارج سنگین حکومت را با دادن مالیات بدوش کشند و با فقروفلاکت شدید حاصله از آن نظام، به حیاتشان ادامه دهند. چه بسا استثمار رعایا مبتنی بر نظام طبقاتی، مبنای آیینی نیز داشت و آنها وظیفه داشتند که زمینهای کشاورزی را برای روحانیان کشت کنند[3]. آن لمبتون بخشی از دلیل سرعت فتوحات را به ایدئولوژی اسلام نسبت میدهد که توده مردم را از طبقه پایینی که در ساختار طبقاتی داشتند رها میکرد[4].
پس بیان شد که در ایران و بخصوص در بین کشاورزان و دهقانان، که اصلا در نظام طبقاتی قرار نمیگرفتند، فشاری بسیاری وجود داشت. چون علاوه بر اینکه درآمد کمی داشتند، باید خراج و مالیات بالایی را پرداخت میکردند.
در چنین شرایطی، وقتی که مردم ایران با اسلام و تعالیم آن مواجه شدند و در آن فضای سنگین طبقاتی اثری ندیدند، طبیعی است که شیفتهی آن شده، باتمام وجود و از سر تفکر و تعمیق آن را پذیرفتند[5]. اسلام آوردن افسران و سربازان آن هم در میدان جنگ و در شرایطی که هنوز نظام شاهنشاهی باقی بود، در همین راستا قابل تحلیل است. در اسلام آوردن آنان حتی گفته شده که صرفا برای یکسانی و برابری اجتماعی و نظامی و اقتصادی اسلام آوردند[6].
مورخین گزارش میدهند که نمایندگان مسلمانان که به درخواست رستم فرمانده سپاه ساسانی، در اردوگاه ایرانیان حضور مییافتند و از جمله تعالیم اسلامی که نمایندگان سعد بیان میکردند، نظام برابری انسانها و عدم عبودیت بندگان در برابر اشراف و پادشاهان بود. این امر در منظر رستم امری نیک تلقی میشده و شخص رستم، به اعتراف خودش حاضر به رضایت دادن به دین عربها میشود، اما فرماندهان و بزرگان حاضر در سپاه رستم از این امر خودداری میکنند[7]. رستم فرخزاد سپهسالار کل سپاه ایران در زمان پادشاهی ساسانیان بود.
خلاصه اینکه، یکی از عوامل بسیار مهم که حتی فرمانده سپاه ایران نیز، آن رو موجبات برتری سپاه اعراب بر سپاه ایران می دانست، مورد نظام طبقاتی بود که به نوعی موجبات برتری سپاه اعراب شد. نظام طبقاتی یکی از مواردی بود که تماما به ضرر مردم کشاورز و دهقانان بود، چون آنها جزو هیچ کدام از نظام طبقاتی نبودند و با درآمد کمی که داشتند باید خراج و مالیات حکومت را نیز تامین کنند و وقتی متوجه عدم وجود چنین نظامی در دین سپاه اعراب شدند، موجب شد که این افراد به دفاع از سپاه ایران کاری را انجام ندهند و حتی دین کهن خود را براحتی کنار بگذارند و دین جدید را بپذیرند.
پینوشت:
[1]. بویس، مری، زرتشتیان باورها و آداب دینی آنها، ترجمه عسکر بهرامی، تهران، انتشارات ققنوس، سال 1381، صفحه 174
[2]. وکیلی، هادی، تعامل اسلام و ایران در گستره تاریخ، پژوهشگاه فرهنگ و معارف، 1385، صفحه 39
[3]. داعی الاسلام، سید محمد، وندیداد، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، 1370، صفحه 25 و 36
[4]. آن لمبتون، مالک و کشاورزان در ایران، صفحه 17
[5]. وکیلی، هادی، تعامل اسلام و ایران در گستره تاریخ، پژوهشگاه فرهنگ و معارف، 1385، صفحه 40
[6]. اشپولر، برتولد، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ترجمه جواد فلاطوری، انتشارات علمی و فرهنگ،ج 1، صفحه 1689
[7]. وکیلی، هادی، تعامل اسلام و ایران در گستره تاریخ، پژوهشگاه فرهنگ و معارف، 1385، صفحه 40
افزودن نظر جدید