سلفیت و وهابیت
وهابی ها بسیار ظاهر گرا هستند. آنان به جهت ظاهر گرایی و جمود در دین فتاوایی صادر میکنند که باعث خنده دشمنان و گریه دوستان میشوند. مثلا آنان فتوا به حرمت نشستن زنان بر صندلی میدهند و نشستن زن بر صندلی را مثل زنا میدانند.
صحابه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، تابعین و تمامی علمای اهلسنت اعم از فقها و محدثین، حضرت علی (علیه السّلام) را پس از عثمان، از بقیه صحابه افضل میدانند و معتقد به خلافت آن امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) بعد از عثمان هستند، اما ابنتیمیه حرّانی حنبلی سرکرده وهابیت در خلافت آن حضرت تشکیک کرده و آن را انکار میکند.
یکی از نمادها و جلوههای دشمنی وهابیت با حضرت علی (علیه السّلام)، اعتقاد به نظریه تثلیث خلفا، تبایغ و انتشار آن در میان جامعه اسلامی و مسلمانان است. ابنتیمیه حرانی در راستای تنقیص حضرت علی (علیه السّلام) نظریه تثلیث خلفا را تبلیغ کرده است. این در حالی است علمای بزرگ اهلسنت نظریه تثلیث خلفا را نپذیرفتهاند.
مفتیات وهابی عمل به آنچه شعار شیعه است را حرام و غیر جایز میشمارند و از همین رو پس از ذکر نام اهل بیت، از عبارت «علیهالسلام» استفاده نمیکنند در حالیکه نمیدانند بزرگان و متقدمان اهل سنت به وفور برای احترام به اهل بیت از عبارت «علیهالسلام» بهره میبردند و این نیز نشانهای دیگر بر جهل و بیسوادی و تعصب جاهلی وهابیت است.
یکی از نمادهای دشمنی وهابیان با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهلبیت آن حضرت، جرم دانستن محبت اهلبیت (علیهم السّلام)، تحمل نکردن فضائل آنان، برخورد فیزیکی و خانهنشین کردن ناقلین فضائل آن حضرات معصومین و جلوگیری از نقل و انتشار فضائل اهلبیت (علیهم السّلام) و تحمل نکردن انتقاد از امویان است.
با توجه به مستند بودن ورود اسرائیلات و نقل آن در کتب مقبول وهابیت سزاوار این است که برای اطمینان از پیروی دینی به کتاب خدا و عترت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که برگرفته از حدیث ثقلین است تمسک جوییم.
ابن کثیر میگوید: اینگونه مضامین و روایات گرفته شده از یهود و نصارا میباشد که توسط کعب الاحبار و وهب بن منبّه از صفحات کتابهای تحریف شده بنیاسرائیل گرفته و با تحریف و تبدیل نقل شده، در حالی که مسلمانان هیچ نیازی به این روایات نداشته [است.]
کعب الاحبار ... دانشمند یهودی مذهبی بود که پس از وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و در دوران حکومت عمر بن خطاب از یمن به مدینه آمد و مسلمان شد و از اسرائیلیات خود برای صحابه نقل روایت کرد.
ابن تیمیه زیارت قبر پیامبر را حتی برای اهل مدینه جایز نمیداند. این در حالی است که وهابیان، زیارت قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله) را برای اهل مدینه مستحب میدانند و علمای اهل سنت نیز بر استحباب زیارت قبرپیامبر(صلی الله علیه و آله) از دور و نزدیک اجماع کردهاند.
علمای عربستان نه تنها عالم به فقه وعقاید سایر مذاهب نیستند بلکه به اندیشه احمدبنحنبل، ابنتیمیه و محمدبن عبدالوهاب نیز وفادار نمانده و صرفا با تاکید بر بخشهایی از اندیشه محمدبنعبدالوهاب که بر غلواندیشی، افراط گرایی و بویژه تکفیر تاکید دارد، محدود ماندهاند.
بررسی فتواهای غلو اندیش و افراط گرایی علمای عربستان، گویای این حقیقت است که آنچه در تفکر وهابیت عربستان تجلّی دارد نوعی تقلیلگرایی و محدوداندیشی نسبت به فقه و اعتقادات اسلامی است که با مطلق گرایی علمای عربستان همراه شده و آنان با احساس استغنا و ناآگاهی از فقه سایر مذاهب به طور یک جانبه براندیشههایی تاکید میکنند که مخالف و در مقابل تفکرات اسلامی مذاهب گوناگون قرار دارد.
به طور کلی بررسیهای نویسنده کتاب، گویای این حقیقت است که آنچه در تفکر وهابیت عربستان تجلّی دارد نوعی تقلیل گرایی و محدوداندیشی نسبت به فقه و اعتقادات اسلامی است که با مطلق گرایی علمای عربستان همراه شده و آنان با احساس استغنا و ناآگاهی از فقه سایر مذاهب به طور یک جانبه براندیشههایی تاکید میکنند که مخالف و در مقابل تفکرات اسلامی مذاهب گوناگون قرار دارد.
علمای عربستان نه تنها عالم به فقه وعقاید سایر مذاهب نیستند بلکه به اندیشه احمدبنحنبل، ابنتیمیه و محمدبن عبدالوهاب نیز وفادار نمانده و صرفا با تاکید بر بخشهایی از اندیشه محمدبنعبدالوهاب که بر غلوگرایی، افراط اندیشی و بویژه تکفیر تاکید دارد، محدود ماندهاند.
کهب الاحبار که جزء تابعین به شمار میرود و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را ندید و در زمان عمر اسلام آورده بود روایت میکرد و اصحابی مانند ابوهریره و معاویه از او نقل روایت میکردند. او نیز فرصت را مغتنم شمرده و یهود را در قالب اسلام به خورد جامعه داد که به اسرائلیات معرون گشتند.