مکاتب اهل سنت
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در مناسبتهای مختلف فضائل اهل بیت (علیهم السلام) را بازگو میکرد تا همگان به عمق وجودی ایشان پی ببرند و چنگ در ریسمان اینان بزنند تا گمراه نشوند، لذا دوست و دشمن، اهل بیت پیامبر را به عنوان معیار در تمام اعمال خود میدانستند، از جمله عایشه امیرالمؤمنین را سنگ محک میداند.
برخی میگویند احادیث غدیر ضعیف هستند و قابل استناد نیستند. مرحوم شرف الدین در کتاب المراجعات در نامه 54 احادیث فراوانی را نقل میکند که مورد توجه و اهمیت نزد اهل سنت است. وی میگوید: روایات آن قدر در این زمینه زیاد است که قابل شمارش نیست. همه این روایات نصوص صریحی هستند که با زبان گویا، ولایتعهدی حضرت علی را ثابت میکنند.
برخی می گویند حدیث غدیر از احادیث ضعیف است. این در حالی است که حدیث غدیر در منابع مورد وثوق و اعتماد اهل سنت ذکر شده است. یکی از منابع معتبر نزد اهل سنت، کتاب مسند احمد بن حنبل است، که مورد توجه اهل سنت است. احمد بن حنبل در این کتاب، روایت غدیر را به نقل از براء بن عازب نقل میکند. که عمر نیز به حضرت علی تبریک میگوید.
برخی میگویند اگر حدیث غدیر واقعیت میداشت، باید گذشتگان به آن استدلال میکردند، در حالیکه چنین چیزی را مشاهده نمیکنیم. در پاسخ به چنین افرادی باید گفت: حدیث غدیر، از احادیث متواتر و معروف است و بزرگان اهل سنت این حدیث را روایت کردهاند. آیت الله شرف الدین، اشخاص زیادی از اهل سنت را نام میبرد که این روایت را نقل کردهاند.
حدیث غدیر که پیامبر اکرم آن را در آخرین حج خود برای مسلمانان بیان کرد از نظر شیعه به معنای امامت و جانشینی است و از نظر اهل سنت به معنای دوست و ناصر برداشت شده است و بر آن پافشاری میکنند، در حالیکه این حدیث را پیامبر اکرم طی سؤالی که مطرح شد توضیح و تشریح نمود و مولای در آن را به پیشوا و رهبر بعد از خودش بیان نمود.
در جریان غدیر خم پیامبر در حضور حجاج خانه خدا در هنگام بازگشت حضرت علی را به عنوان جانشین بعد از خود از طرف خدا منصوب نمود و از مسلمانان اقرار و بیعت گرفت، اما اهل سنت سخن پیامبر را به ولایت و جانشینی قبول نمیکنند و این در حالی است که از قرینه و سیاق سراسر خطبه پیامبر فهمیده میشود که منظور حضرت چه بوده است.
حدیث غدیر از احادیثی است که امت اسلامی بر آن اجماع دارند، چرا که متواتر است و همگان به این حدیث یقین دارند؛ ولی چون به مذاق برخی خوش نمیآید با استدلالهای واهی و پوچ سعی دارند تا اذهان مسلمانان را منحرف کنند تا غصب خلافت از طرف غاصبین نمایان نشود، کسانیکه خود از نظر اعتقادی دچار مشکل هستند، از جمله ابن حزم اندلسی.
معاویه بن ابی سفیان نه تنها هیچ فضیلتی در طول تاریخ اسلام ندارد بلکه با جعل احادیث ساختگی سعی شده او را حامل علوم الهی بدانند، و این در حالی است که با روحیات او فرسنگها فاصله دارد، چرا که رذائل اخلاقی و هوا و هوس دنیایی او باعث گردید که صفات فردی او به مانند افشای راز و بردن آبروی مسلمانان، او را به یک انسان پست تنزّل دهد
ضرورت وحدت امت اسلامی بر کسی پوشیده نیست. افزون بر قرآن کریم و سنّت پیامبر اکرم سخنان و راه و روش پیشوایان معصوم (علیهم السلام) ندای روح بخش و طراوت آفرین «وحدت» را طنین انداختند. این رفتارها، از روح بلند وحدت و یکپارچگی حکایت دارد. عملکرد امام علی (علیه السلام) سراسر اهتمام به مصالح اسلام و پایداری وحدت امت اسلامی بوده است.
جابربن عبدالله نقل میکند که پیامبر بر دوش علی دست گذارده بود و با صدای بلند فرمود: «هَذَا أَمِيرُ الْبَرَرَةِ، قَاتِلُ الْفَجَرَةِ، مَنْصُورٌ مَنْ نَصَرَهُ، مَخْذُولٌ مَنْ خَذَلَهُ؛ این امام نیکان و کشنده بدان و فاجران است. کسی که یاریش کند پیروز و آن که خوارش نماید سرافکنده خواهد بود.» این حدیث بر امامت حضرت علی دلالت دارد.
روزی عمر به مهاجرین گفت: آیا به من تبریک نمی گویید! گفتند: به چه جهت به تو تبریک بگوییم؟ عمر گفت: به خاطر ازدواج من با ام کلثوم دختر علی و فاطمه. از پیامبر شنیدم که فرمود: هر نسب و سببی در روز قیامت قطع میشود، مگر کسی که با من از راه سبب یا نسب متصل باشد. به همین جهت دوست داشتم که بین من و بین رسول خدا نسب و سببی برقرار باشد.
یکی از احادیث در کتب فرق و مذاهب اسلامی حدیث غدیر است، حدیثی که آن قدر معروف و مشهور است که به اصطلاح علمای بزرگ دین از حدّ تواتر خارج شده است و همگان به صحت و سقم این حدیث از پیامبر باور و اعتقاد دارند. اما برخی از متعصبان و افراد لجوج با جوسازی و اشکالات واهی سعی دارند تا این حدیث را به هر طریق ممکن از اعتبار ساقط کنند.
حادثه غدیر که در آخرین حجی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) انجام داد و در آن صحرای سوزان حجاز خلافت و وصایت بعد خود را به مردم معرفی کرد، این روز مهم را مسلمین عید قرار دادند هر چند برخی از مغرضین خدشههایی به آن کردند اما آن قدر این روز مهم بوده است که اهل کتاب و ادیان دیگر الهی را هم تحت شعاع خود قرار داده است.
در کتب شیعه و اهل سنت در روایاتی از ارتداد صحابه سخن آمده که بعضی از آن احادیث بهطور کلی عدهای از صحابه را مرتد خوانده و مستحق دوزخ و در برخی همه صحابه را مرتد میشمارد و چند نفر استثناء میکند؛ منظور از ارتداد در این روایات، مخالفت كردن در يك امر واجب و اساسی كه پيامبر اكرم به آن دستور داده بود و صحابه مخالفت كردند، میباشد.