مکاتب اهل سنت
یکی از شاخصههای فکری و اعتقادی برخی غلو این فرقه درباره پیشوایان خود است. از باب نمونه: صدقه مقابری میگوید: «نسبت به احمد بن حنبل بدبین بودم. شبی در خواب دیدم که پیامبر اکرم دست او را گرفته، همچون دو رفیق، با محبت در کنار هم راه میروند. هنگامیکه از خواب بیدار شدم، بغضی که در دل نسبت به احمد بن حنبل داشتم از بین رفت.»
سخنان حنابله در مورد پیشوای خود، احمد بن حنبل به نحوی است که یکی از مصادیق بارز و روشن غلو در اعتقادات میباشد. از باب نمونه اسحاق بن راهویه میگوید: اگر احمد بن حنبل جان خودش را فدای اسلام نمیکرد، دین اسلام از بین میرفت. و یا اینکه میگویند: اگر احمد بن حنبل نبود، دین اسلام از مسیر واقعی خارج شده و دین جدیدی به وجود میآمد.
هر فقیهی در هر فِرَقی و هر عالِمی در هر علمی جیره خوار امیرالمومنین علی بن ابیطالب است. از ابوحنیفه و اصحابش گرفته تا شافعی و یارانش. چون کسی با پیامبر اکرم خلوتی نداشت، جز مولا علی (علیه السلام) و ناگفته پیداست که در آن خلوتها و نجواها پیامبر خدا، آنچنان حضرتش را از زلال علوم الهی سیراب کرد که باب مدینه علم او گردید.
در کتب تاریخی فریقین واقعه ارسال و ابلاغ آیات سوره برائت وارد شده است، که در بار اول پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آن را توسط ابوبکر فرستاد، تا آن را برای مردم در مکه بخواند؛ اما بلافاصله از طرف جبرئیل به پیامبر دستور داده شد که قرائت این آیه یا توسط خودت یا از طرف یکی از نزدیکانت برای مردم مکه خوانده شود.
مذهب تشیع یکی از مذاهب مهم در میان فرق و مذاهب اسلامی است. این مذهب برگرفته از تفکرات عالی و عقاید منسجم و قابل قبول از طرف امامان معصوم شیعه (علیهم السلام) میباشد که مانند نور خورشید در میان تمام مذاهب اسلامی میدرخشد و لبان تشنه و خشکیده هر انسان ره یافته را سیراب میکند و در حریم امن الهی قرار میدهد.
عایشه همسر پیامبر، در مورد رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در آغوش حضرت علی (علیه السلام) و وصی بودن امیرالمؤمنین گفت: چه کسی این سخن را گفته است؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگام مرگ به سینهی من تکیه داده بود، و در همان حال از دنیا رفت، من متوجه این معنی نشدم، پس چگونه علی را وصی خود قرار داد.
پیامبر اکرم در وصیت خود نسبت به حضرت علی فرمود که عهدهدار حوائج و دیون او بعد رحلتش باشد لذا در زمان رحلت پیامبر، حضرت علی در کنارشان حضور داشت و روحشان در کنار وصی و جانشینش به ملکوت اعلی پر کشید و اهل بیت خود را داغدار نمود و این در حالی است که برخی مانند همسر ایشان به خاطر کینهای که داشت منکر این حقیقت تاریخی گشت.
شعرا با اشعار زیبا، واقعیات تاریخ را به رشتهی تحریر در آوردند و برای آیندگان به یادگار گذاشتند، اما افراد مغرض که در عقیده و عمل مخالف پیامبر و اهل بیت بودند، در این بین کم نبودند؛ اما از جایی که حق همیشه تجلی میکند، در اشعارشان خواسته یا ناخواسته وقایعی را ذکر کردند، که دوست و دشمن را به تحسین واداشتند.
از ابن عمر نقل شده: در زمان حیات پیامبر میگفتیم افضل امت ابوبکر سپس عمر و عثمانند و باقی صحابه بعد آنان یکسانند و بر دیگری برتری ندارند؛ ابن حجر میگوید: اجماع این است که این حدیث با اینکه سندش صحیح است، حدیث غلطی است، در حالیکه ابن عمر حساب امیرالمؤمنین را جدا دانسته و حدیثی در این زمینه را ابن حجر نقل کرده و صحیح میداند.
یکی از شاخصههای اعتقادی حنابله، غلو این فرقه درباره پیشوایان خود است. از مصادیق بارز و روشن آن، اعتقادات و سخنان حنابله در مورد پیشوای خود، احمد بن حنبل است. حنابله از محمد بن ادریس شافعی نقل میکنند که وی در مورد احمد بن حنبل میگوید: هر کس نسبت به احمد بن حنبل بغض داشته باشد و با او دشمنی کند، کافر است.
یکی از مصادیق بارز و روشن غلو، اعتقادات و سخنان حنابله در مورد پیشوای خود، احمد بن حنبل است. آنان میگویند: حبیش بن ورد از حضرت موسی در مورد احمد بن حنبل پرسید. حضرت موسی پاسخ دادند: احمد بن حنبل در سختیها و گرفتاریها آزمایش شد و از امتحانات الهی سربلند بیرون آمد و خداوند او را با صدیقین در یک جایگاه قرار داده است.
امام معصوم علاوه بر مشروعیت الهی که از جانب خدا به واسطه انتصاب بهدست آورده برای عینیت یافتن حکومتش نیازمند پذیرش حکومتش توسط مردم و بیعت و همکاری آنان است و این حکومت انتصابی امام معصوم نه دیکتاتوری و استبداد است و نه انتخابی چراکه انتخاب مردم نقشی در حاکمیتبخشی او ندارد و تنها عینیت به حاکمیتش میبخشد.
یکی از مصادیق بارز و روشن غلو، اعتقادات و سخنان حنابله در مورد پیشوای خود، احمد بن حنبل است. آنان میگویند: حضرت خضر نبی به احمد بن حنبل سلام میرساند. همچنین میگویند: شخصی چهار صد فرسخ راه را پیموده و نزد احمد بن حنبل آمده و میگوید: در خواب به من گفتند: نزد احمد بن حنبل برو و به او بگو: خداوند و ملائکه از تو راضی هستند.
ابن جوزی حدیث بسته شدن درب تمام خانهها به مسجدالنبی غیر درب خانه امیرالمؤمنین را جعلی دانسته و گمان کرده که شیعیان این حدیث را در برابر حدیثی در همین زمینه درباره ابوبکر ساختهاند؛ ابن حجر خطای او را زشت شمرده و گفته این حدیث طرق زیادی دارد و احادیث صحیح با گمان به تعارض، در حالیکه جمع بین دو حدیث ممکن است، رد نمیشوند.