مکاتب اهل سنت
از آنجایی که آینده بشر و انتهای حیات اجتماعی انسانها همیشه مورد تفکر بوده و انسانها همیشه دنبال عدالت بودهاند، لذا درک کردهاند که انتهای عالم بشریت، به ظلم و جور نیست، بلکه روزی مصلحی از تبار نیکان خواهد آمد و صلح و امنیت را برقرار خواهد کرد، منتها این مصلح چه زمانی ظهور میکند، سئوالی است که ذهنها را به خود مشغول کرده است.
بعد رحلت پیامبر اکرم (ص) بعد از 23 سال تلاش برای هدایت و سازندگی جامعه اسلامی، مسائل انحرافی فراوانی پیش آمد و نقل و تدوین احادیث پیامبر اکرم ممنوع شد و به بهانههای واهی، آن را به آتش کشیدند. با اینوجود کسانیکه جلوی ترویج سخنان رسول اکرم را گرفتند، بهانههایی آوردند تا بتوانند بدون هیچ مشکلی این عمل را پیش بگیرند.
اکثریت مسلمانان کنونی که به اهل سنت شهرت دارند معتقدند که پیامبراکرم پس از خود، کسی را به عنوان جانشین انتخاب نکرده است و تعیین خلیفه را بر عهده امت گذاشته است. در مقابل آنها شیعیان هستند که معتقدند امام باید منصوب از جانب خداوند باشد و نه تنها امت بلکه پیامبر نیز نمیتواند بدون اذن خداوند، کسی را به عنوان جانشین خود انتخاب کند.
مولوی عبدالحمید امام جمعه اهلسنت: «الحمدلله ما از افراطگرایی و تکفیر مسلمانان دور هستیم. نباید اهلسنت فکر کند، اهل تشیع برای آنان خطرناک است و نباید اهل تشیع از اهلسنت احساس خطر کنند و آنها را دشمن خود بدانند. نباید فرقهای فکر کنیم. امروزه اصل اسلام با خطر مواجه است. خطر اصلی استکبار جهانی و صهیونیزم بینالملل است.»
قرآن کریم سرشار است از آیاتی که در منزلت و منقبت حضرت علی(علیه السلام) نازل شده است. این آیات بعضا صراحت بر خلافت بلافصل حضرت و برخی دیگر نشان از افضلیت ایشان دارد. یکی از این آیات، آیه ششم سوره مبارکه حمد است که مفسران در ذیل این آیه روایات بسیاری را نقل کردند که مراد از صراط مستقیم حضرت علی(علیه السلام) است.
قرنهاست که مسلمین به خاطر دوری از تعالیم الهام بخش اسلام، روی خوشبختی را ندیدهاند. در کشورهای اسلامی ناأمنی و فقر بیداد میکند، که مهمترین علت آن ایجاد شکاف و تفرقه در امت اسلام است. چنانچه رشید رضا در این باره مینویسد: از بزرگترين بلاهايي كه ملّت اسلامي گرفتار آن است، متّهم ساختن هم ديگر به فسق و كفر ميباشد.
روایتی وارد شده که در مورد داستانی از پایین کشیدن عمر از منبر، توسط امام حسین (علیه السلام) میباشد و سخنانی که در میان آنها رد و بدل شده است. با توجه به این روایت و ذکر سخنان عمر، میتوان فهمید که عمر معترف به امر ولایت اهل بیت (علیهم السلام) میباشد و همینطور برخی از بزرگان اهل سنت هم، سند این روایت را تایید کردهاند.
از ظریفترین و جامعترین کلمات در خصوص برتری نداشتن خلیفهی اول و دوم بر امیرالمؤمنین، گفتگو و مناظره بین فضّال، از شاگردان مکتب امام صادق(ع) و ابوحنیفه است، که در آن، به بهترین شکل، بر غصبی بودن مکان دفن عمر و ابوبکر، اشاره شده است، و این استدلال که این دو، چون در کنار پیامبر مدفونند، برتری دارند، را به چالش کشیده است.
قرآن تنها کتاب الهی است که از تحریف در امان مانده و به اتفاق همه مذاهب اسلامی هیچگونه خدشهای بر آن وارد نیست. در این کتاب آسمانی آیات فراوانی وجود دارد که در وصف اهلبیت عصمت (علیهم السلام) و تخصیصا حضرت علی (علیه السلام) نازل شده است که این ادعا در منابع مهم اهلسنت نیز بیان شده است و محدثین بزرگ به این امر اعتراف کردند.
برخی از فرق مسلمین، بهزعم خودشان ایمان و عقیده به ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) را از اختصاصات شیعه میدانند، و این در حالی است که در کتب بزرگان اهل سنت، احادیث وارده به مراتب بیشتر از کتب شیعه وارد شده است، و همچنین در قرآن بیش از 200 آیه وجود دارد، که ذیل هر کدام احادیثی، در مورد حضرت مهدی (علیه السلام) آمده است.
علی(ع) اعجوبهی تاریخ خلقت، که فضایل و مناقبشان بهحدی است، که کسی را یارای انکار آن نیست. با توجه به پيوند بسيار نزديک امام علی با پيامبر اکرم، در صورتى كه امام على در هر روز تنها يك حديث از پيامبر مىآموخت، بايد حدود دوازدههزار حديث از ايشان نقل مىكرد، اما اكنون در منابع حديثى اهل سنت، تنها 50 حديث صحيح از ايشان نقل شده است.
در کتب روایی به روایات بسیاری برخورد میکنیم که در آنها، گفتار صریح پیامبر اکرم (ص) و دستور آن حضرت به مسلمانان آمده، که امام زمان خود را بشناسند و از او پیروی کنند، تا گمراه نشوند، شیعه معتقد است که منظور از امام زمان در روایات، امامان معصوم (علیهم السلام) هستند، که پیامبر مستقیماَ در برخی از روایات از آنها نام برده است.
شیعیان و بسیاری از علمای اهل سنت، معتقدند حضرت مهدی(ع) به دنیا آمده و هماکنون در پس پرده غیبت است، که این غیبت پس از شهادت پدر بزرگوارشان آغاز گردیده و هنوز هم ادامه دارد. اما در میان علمای اهل سنت، اختلاف نظر وجود دارد که او هنوز بهدنیا نیامده است و این اختلاف اساسی باعث شده که به دو گروه موافق و مخالف تقسیم شوند.
مشهور بین علمای اهل سنت و برخی از علمای تشیع این است که عایشه هنگام عقد ازدواج با پیامبر(ص) ششساله و هنگامیکه نُه ساله بوده، به خانه پیامبر(ص) رفته است، و طبق این نقل در زمان رحلت پیامبر اکرم، 18 ساله بوده است، ولی علمای اهل سنت از او 2210 حدیث نقل کردهاند؛ در حالیکه از همسران دیگر پیامبر تعداد کمی حدیث نقل نمودهاند.