مکاتب اهل سنت
علمای اهلسنت به طور خاص برای کتاب موسوم به صحیح بخاری و صحیح مسلم اعتبار ویژهای قائلند که از آن جمله فضایل این است که میگویند: «کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم صحیحترین کتاب پس از قرآن کریم است.» همچنین میگویند: «هر راوی که در کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم، از او روایت نقل شود، از پل وثوق و اعتبار عبور کرده است.»
برخی از اهلسنت میگویند: «اعتقادات شیعیان برخلاف آموزههای قرآن است؛ مثلا قرآن به صورت واضح و آشکار میفرماید که خداوند در قیامت قابل رویت است؛ اما شیعیان آن را انکار میکنند» آیه قرآن: «در آن روز چهرههائی شاداب و شادانند.» و «به پروردگار خود مینگرند»؛ در این مقاله با دو دلیل این دیدگاه را نقد میکنیم.
شیعه به پیروی از روایات نبوی (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت عصمت و طهارت، نمازهای یومیه (ظهر و عصر و مغرب و عشاء) را به صورت جمع اقامه میکند. زیرا وقت این نمازها به صورت مشترک است و در هر حالی (سفر، حضر، مرض، مطر و...) هیچ معذوری ندارد و روایات زیادی از منابع شیعه و سنی، در جواز جمع بین صلاتین وارد شده است.
از تتبع روایات تاریخی به دست میآید که «حی علی خیر العمل» جزء اذان بوده و پیامبر اکرم (ص) آن را به بلال آموزش داد، ولی در عصر خلیفه دوم از آن منع شده است. امام باقر (ع) در این زمینه میفرماید: این جمله در زمان پیامبر اکرم (ص) و ابوبکر و اوایل خلافت عمر گفته میشد، تا اینکه عمر دستور داد، این جمله از اذان و اقامه حذف بشود.
امالمومنین عایشه، بعد هر نماز، معاویه را نفرین میکرد. کتب اهل سنت نقل میکنند: «وقتی خبر کشته شدن محمد بن ابی بکر به عایشه رسید، بسیار ناراحت شد و بعد از هر نماز معاویه را نفرین میکرد.» حال تکلیف چیست؟ آیا دربدگویی و نفرین از عایشه پیروی کنیم یا نه؟ اگر نفرین صحابه، گناه بزرگ است. آیا میتوان این حکم را به عایشه نیز نسبت داد؟
ممکن است سؤال شود كه چگونه باور كنیم كه باوجود تصريحات و تأكيدات پيامبر (صلی الله علیه و آله) بر جانشينى على (عليه السلام) در غدير، صحابه آن حضرت، آن را زير پا نهادند؟ بهویژه آنکه ياران پيامبر، افراد باعظمتی و کمالاتی بودند كه درراه خدا بسیاری سختیها را تحمل كردند. از طرف ديگر، اینهمه تغییر در این فاصله زمانی کم ناممکن است
حسن بن مسلم میگوید: «مردی از طاووس یمانی پرسید که از چه زمانی «الصلاه خیر من النوم» گفته شده است؟ او در جواب گفت: این جمله را کسی در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در اذان نمیگفت، ولی بلال پس از وفات رسول الله و در زمان ابوبکر آن را از شخص غیر مؤذنی شنید و آن را از او گرفت و در اذان گفت.»
بیشتر اهل سنت بر این باورند که پیامبر (صلی الله علیه و آله) برای آگاهی دادن مردم به حضور وقت نماز، دچار شگفتی و سردرگمی شد و هریک از اصحاب راهی را پیشنهاد نمودند، تا اینکه شخصی به نام عبدالله بن زید در خواب دید که منادی به او اذان را آموزش میداد و بعد جریان خواب خود را به پیامبر اطلاع داد و حضرت هم آن را پذیرفت.
از ابوایوب سؤال کردند با توجه فضيلتهایت سؤالى از تو داريم و آن اين است كه علت حضور تو در ركاب على (عليه السّلام) چه بوده است؟ ابوايوب گفت: شنیدم از رسول خدا که به عمار گفت: اى عمار هر گاه على را ديدى كه به راهى میرود و تمامى مردم به راهى ديگر، تو راه على را بگير وانتخاب کن زيرا على تو را از راه هدايت خارج نمیکند.
یکی از آیاتی که در وصف و منقبت حضرت علی(علیه السلام) نازل شده است، آیه 56 سوره مبارکه مائده است. سیاق آیه به خوبی میفهماند که مقصود از کلمه "الذین آمنوا" در این آیه همان است که در آیه قبل بوده است. بنابراین همانگونه که مقصود از الذین در آیه قبلی حضرت علی(علیه السلام) بود، در این آیه هم مراد، امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) است.
برخی از اهلسنت با توجیه مقدس بودن همه صحابه، چشم خود را بر روی اشتباهات آنان میبندند. مثلا اگر کسی بخواهد خروج طلحه و زبیر را بر علی (علیه السلام) مورد نقد قرار دهد و از آن واقعه عبرت تاریخی برداشت کند او را توهین کننده به مقدسات اهلسنت معرفی میکنند. یا نقد اشتباهات خلیفه سوم که بهوسیله دیگر صحابه کشته شد را ممنوع میدانند.
پس از آنکه جعل حدیث بعد رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) باب شد و مذاهب و فرقههای کلامی و فقهی بیشمار به وجود آمد، اختلافات نیز در جامعه گسترش یافت و هر روز بیشتر از روز گذشته، هر کس و یا گروهی که از فرد دیگر خوشش نمیآمد و اختلاف سلیقه پیدا میکرد، با جعل حدیث، از آنان جدا میشد و گروه جدیدی را تأسیس میکرد.
در حیطه افکار کلامی، افکار ابوحنیفه و مکتب ماتریدی که در واقع همان شکل مبسوط و نظام یافته اندیشههای اعتقادی ابوحنیفه است، اشتراکهای بسیار گسترده روشی و محتوایی در عرصه کلام با امامیه دارد. با قطع نظر از مواردی نادر به جد میتوان ماتریدیه را در مقایسه با دیگر مذاهب کلامی اهل سنت نزدیکترین فرقه به شیعه دانست.
درباره علائم ظهور، بحثهای گوناگونی مطرح شده است، اما آنچه در احادیث آمده است که در آخرالزمان فتنهها بالا میگیرد و هرج و مرج همه جا فراگیر میشود، و این چیزی جز علایم و نشانههای پیش از ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) نیست، و این یک قاعده و قانون کلی است که در روایات متعدد از آن سخن به میان آمده است.