اهلسنت: «خداوند در قیامت قابل رویت است!»
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ برخی از اهلسنت که قائل به رویت خداوند هستند[1] میگویند: «اعتقادات شیعیان برخلاف آموزه های قرآن است؛ مثلاً قرآن بهصورت واضح و آشکار میگوید که خداوند در قیامت قابل رویت است؛ اما شیعیان آن را انکار میکنند: «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَّاضِرَة.[قیامة/22] در آن روز، چهرههائی شاداب و شادانند.» و با تصریح واضح و آشکاری میفرماید: «إِلَی رَبِّهَا نَاظِرَهٌ.[قیامة/23] به پروردگار خود مینگرند.»
با دو دلیل عقلی این شبهه را پاسخ میگوییم:
1- لازمه رؤیت حسی یک شیء، قرار گرفتن آن در یک جهت خاص است؛ بنابراین باید جهت و مکان داشته باشد، حال آنکه خداوند از نیازمند بودن به جهت و مکان مبراست.
2- اگر خداوند قابل دیدن باشد، یا تمام ذات او، یكجا دیده میشود، و یا آنكه رؤیت ما به بخشی از ذات تعلق میپذیرد. فرض دوم، آشكارا باطل است؛ زیرا مقتضی تركیب در ذات خداوند بوده و تركیب نشانه نیاز است، مثلاً وقتی ما یک انسان را در نظر میگیریم، این انسان از ترکیب چند عضو تشکیل شده، مثل دست و پا و سر، که هر کدام از این اعضاء یک سری نیازها و ملزوماتی دارند؛ اما درباره خداوند متعال نمیتوان این اعتقاد را داشت. اما فرض اول نیز معقول نیست، زیرا لازمه آن محدود بودن ذات الهی است، در حالیكه، ذات خداوند نامحدود و غیر متناهی است.[2]
شیعیان مفتخرند که از مفسرین حقیقی قرآن، یعنی اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) معارف قرآنی را برداشت میکنند؛ کسانیکه یکی از دو ثقل به امانت گذاشته شده توسط پیامبرند و به تصریح خداوند در قرآن، از خطا و اشتباه محفوظ و مصونند.
در حدیثی از امام رضا (علیه السلام) آمده است، كه در تفسیر آیات 22 و 23 سورهی قیامت فرمود: «ناظرة یعنی مشرفه تنتظر ثواب ربها.[3] چهرههای آنان نورافشانی میكند، در حالیكه در انتظار پاداش پروردگارشان بهسر میبرند.» مثل اینکه بگوییم شخصی نگاهش به کرم شخصی دیگر است. در اینجا منظور از نگاه به کرم، نگاه به چیزی قابل رؤیت نیست؛ بلکه منظور، نگاه به نشانههای کرم است، که میتواند در بخشش مال یا کالایی ظهور و بروز پیدا کند.
پینوشت:
[1]. صحيح بخاري، طبع:دار طوق النجاة ، مصورة عن السلطانية بإضافة ترقيم ترقيم محمد فؤاد عبد الباقي،الطبعة: الأولى، 1422هـ، ج9 ، ص127
[2]. سبحانی، محاضرات فی الالهیات، موسسه امام صادق، قم، ص 206-204
[3]. شیخ صدوق، التوحید، جامعه مدرسین؛ قم؛ باب 8، حدیث 19، ص116
افزودن نظر جدید