عرفانهای نوظهور
احمد بصری تقلید را جایز ندانسته و به پارهای از آیات تمسک میکند. اما غافل از اینکه این آیات توسط معصومین (علیهمالسلام) بر تقلید مردم یهود از علمایشان تفسیر است و تقلید از فقیه جامعالشرایط جایز بوده و اگر فقیهی که از شرایط اخلاقی مذکور در روایت برخوردار نباشد، قابل تقلید نمیباشد.
یوگا قبل از اینکه ورزش باشد در واقع طریقت عرفان هندوئی است. در سالهای اخیر ترویج یوگا در کشور عزیزمان با هجومی بیسابقه روبرو بوده است. متأسفانه افرادی سعی کردهاند این اندیشه مشرکانه را در بین فرزندانمان به هر طریقی مثلا تدوین کتاب داستانهایی ترویج دهند.
در عرفان حلقه برای نفی توصیف خداوند در همهجا از جملهی «به نام بینام او» استفاده میکنند. اما این برخلاف آیات و روایات است. و درثانی حقیقت چیز دیگری است؛ آنها در واقع فرد را از ذکر و یاد اسماء خداوند منع میکنند تا به راحتی بتوانند به وسیلهی قوای شیطانی بر فرد غالب شده و آن را تسلیم محض شبکه شعور کیهانی یا همان شیطان کنند.
اجتهاد یکی از مسائلی است که احمد بصری آن را رد کرده و حرام دانسته است! این در حالی است که چه در زمان معصومین (علیهمالسلام) و چه در زمان غیبت، علمای شیعه اجتهاد را برای تحصیل حکم شرعی جایز دانستهاند و کتابهایی را در اینباره تألیف کردهاند. بله ائمه اطهار (علیهمالسلام) اجتهاد به رأی را جایز ندانستهاند و بین ایندو اجتهاد تفاوت بسیار است.
احمد بصری تقلید را برای اتباع خود ممنوع کرده و آن را فعلی حرام دانسته است. اما تقلید از راههای زیادی قابل اثبات است. مثلا؛ شخص مکلف در زمان غیبت یا به اجتهاد خود و استنباط احکام شرعی عمل میکند و یا تقلید میکند، راه اول برای عموم مردم میسر نیست، پس عقل حکم میکند که باید تقلید کرد و به مجتهد رجوع نمود.
احمد بن اسماعیل بصری ادعا دارد که تعداد امامان و اوصیاء پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) بیش از 12 نفر است. او حتی خود را امام سیزدهم معرفی میکند. اما این در حالی است که تعداد امامان معصوم توسط پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) طبق دستور خداوند متعال به مردم ابلاغ شده است. و در تمام روایات مربوطه بر جانشینی 12 وصی اشاره شده است.
یکی از مکاتبی که عرفانهای نوظهور از آن به شدت تأثیر پذیرفته اند، مکتب لیبرالیسم است. راهآورد این جریان، آزادی، بیبندباری، مادیگرایی و دینگریزی است، که به نام انسانمحوری به مخاطبین خود القاء میکند؛ سرکردگان عرفانهای نوظهور با این ویژگیها به دنبال جذب حداکثری مخاطبین شدهاند.
بسیاری از عرفانهای نوظهور با این شعار که سلوک معنوی کار دل است و فعالیت ذهن کار قوای عقلانی و محاسبهگر انسان است، عقل را منشأ تشویشهای ذهنی و پراکندگی حواس معرفی کرده و قبل از آنکه مددکار و یاور ببینند، با دیدهی مانع و مزاحم به آن مینگرند تا از این طریق بدعتهای به وجود آمده در سلوک پوشالی خود را توجیه کنند.
پس از اقدامات اطلاعاتی فردی با ادعای خدایی و پیامبری با اخذ دستور مقام قضایی، توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) دستگیر شد. این شخص با پخش شبنامه و معرفی کتب مختلف بهدنبال جذب دانشآموزان و مریدهای جوان بوده است.
مکاتب و مذاهب گوناگون کوشیدهاند تا با تحلیل چیستی انسان و مبداء و غایت او، به پرسش اساسی وجودی خود پاسخ دهند. ازاینرو مسیحیت نیز از این وادی دور نماند، ولی عرفان مسیحی، عرفانی استکه در آن به الوهیت عیسی(علیهالسلام) و اتحاد در تثلیث معتقد است. واین باعث نزول جایگاه خداوند است که با توحید سازگار نمیباشد.
یکی از مهمترین اعتقادی که بر هر مسلمانی واجب است آن را قبول داشته باشد، بحث شاهدان اعمال است، که خود این در سورهی توبه به روشنی ذکر شده است. طاهری در شبهه عرفان خود با تکذیب شاهدان اعمال آنها را جزء شبکهی منفی قلمداد میکند و این عمل را خلاف اخلاق ذکر میکند.
محمد ملکی طی مصاحبه با شبکه اینترنتی فرقه عرفان حلقه ضمن ابراز ارادت به محمدعلی طاهری تحرکات هواداران فرقه حلقه را مورد ستایش قرار داد و بیان کرد: حرکت شاگردان محمدعلی طاهری را پسندیده و خواستههای آنها را منطقی میدانیم.
از دیرباز دشمنان اسلام براین بودهاند تا با طرحهای مختلف ازجمله ایجاد جریانهای منحرف به این دین ناب آسیب برسانند. لذا عرفان کیهانی (حلقه) نیز جزء این جریانهای شبه معنوی است که با ممزوج کردن حق و باطل با استفاده از ظواهر دینی و نمایشهای جذاب، موجب گمراهی و بهرهگیری از عدهای شده است.
متاسفانه یکی از مدعیانی که همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد، و افراد سادهلوح زیادی را به دور خود جمع کرده است، آقای علی یعقوبی است. وی خود را جزء یکی از کسانی میداند که از امام زمان انتفاع خاص میبرد و بر همین اساس ادعاهای خاصی را برای خود مطرح میکند.