عرفانهای نوظهور
بعضی فرقهها از مقولهی خواب به عنوان پنجرهای برای اثبات ادعاهای خود استفاده کردهاند. مدعی یمانی، احمد بصری نیز یک از کسانی است که از این امر برای اثبات ادعاهایش استفاده کرده است. دلیلهایی که وی برای حجیت داشتن خواب ارائه میدهد، آیاتی از قرآن است. اما بحث ما در تشخیص حجت الهی به وسیلهی رؤیاست؛ و این آیات خارج از موضوع بحث است.
سیاست تفرقه، سیاست اسلام نیست و اتفاقا ضد اسلام است. اگر شعار معروف نخست وزیر انگلیس مبنی بر «تفرقه بینداز و حکومت کن» را در نظر بگیریم متوجه خواهیم شد این جریانات تفرقهانگیز از کجا نشأت میگیرند و هدایت این افراد برای ایجاد تفرقه و اختلاف با چه اهداف شومی صورت میگیرد.
ادعای احمد بصری بر حجیت داشتن خواب، و دلایلی که برای آن میآورد نهتنها بیپایه و اساس است، بلکه سخنان او خلاف روایات رسیده از اهلبیت (علیهمالسلام) است. آنها میگویند: رؤیای یوسف (علیهالسلام) نه تنها برای خود او، بلکه برای پدرش یعقوب، راهی برای شناخت حجت بود!
دیپاک چوپرا نویسنده و سخنران انگیزشی و از مروجان تفکر نوین میباشد. وی علی رغم اینکه فرقهی خاصی را ترویج نمیکند، اما نوشتهها و سخنانش آمیخته با معنویت شرقی و غربی است، که هیچگونه مطابقتی با دین، مذهب و فرهنگ ایرانی اسلامی ما ندارد. به گفته خود چوپرا، از یوگا و مدیتیشن متعالی «TM» برای طب روحانی خود استفاده میکند.
یکی از استدلالهای باطل مدعی یمانی در حقانیت خود، استناد به خواب است. وی با چشمپوشی از استدلالهای معتبر دیگر باتوجه به جو حاکم در بین مردم عراق میکوشد آنها را به گمراهی بکشاند و از عشق و محبت آنها به اهلبیت عصمت و طهارت سوء استفاده کند. این موضوع در حالی توسط این مدعی دروغین رواج پیدا کرده که در اسلام ناب محمدی هیچ جایگاهی ندارد.
با بررسی مختصری در طول تاریخ به مدعیان دروغینی بر میخوریم که برای اثبات ادعاهای خود به مقولهی خواب استناد کردهاند. آنها خواب را دلیلی برای کشف حقیقت میدانستند. احمد بصری نیز از این ترفند به عنوان ابزاری برای اثبات ادعاهای خود استفاده کرده است. اما رؤیا و خواب در جایگاهی نیست که در تشخیص مصداق حجت الهی بتوان به آن استناد کرد.
در عرفان نوظهور اکنکار خدا همانند یک انسان عمل میکند و ویژگی انسان تربیت شدهای را دارد که تنها اشخاصی را هدایت میکند که وارد حلقه پذیرش او شدهاند. این خدای جسمانی هر چند وقت یکبار به زمین میآید تا به بررسی حوادث زمینی بپردازد. این دیدگاه باعث شده افرادی که جذب آنها میشوند از لحاظ بحث توحید دچار انحراف شدیدی شوند.
در آیین یوگا با اعتقاد به تناسخ، پیروان آنها به قیامت و رستاخیز اعتقادی ندارند و از این طریق به گمراهی کشیده میشوند. این آیین امروزه در کشورهای اسلامی به عنوان یک ورزش برای رسیدن به آرامش معرفی شده است در صورتی که یک عرفان کاذب است.
محمدعلی طاهری در شبهه عرفان خود اینچنین مطرح میکند که: «هیچکس قادر نیست درک و فهمی از خداوند داشته باشد، و این خداوند است که عاشق انسان میشود و انسان معشوق او واقع میشود.» ولی واقعیت این است که هرکس به اندازهی وسع و ظرفیت خود میتواند از اقیانوس بیکران خداوند بهرهمند شود.
یکی از راههای شناخت مکتب انحرافی زئوس ازدواجهای صورت گرفته توسط وی میباشد. ازدواجهای زئوس با خواهر و محارم خود مهر بطلانی بر تفکرات این مدعی دروغین میباشد به نحوی که امروزه جوامع غربی شدیدا از این تفکر انحرافی دوری میکنند.
بىتوجهى به اسرار و روح هستی و تعاليم معنوى، تربيتى و به طور کل، غفلت از خالق هستی، انسان را به وادی پوچی هدایت میکند که باعث پناهبردن به ارزشهايى چون يوگا مىشود. بايد بدانيم كه يوگا تنها يک ورزش براى تقويت بعدى از ابعاد درونى انسان است و براى عبادات و نيايش و شكرگزارى آفريدگار نيست.
محمدعلی طاهری سرکردهی عرفان حلقه، شیطان را اولین موحد عالم معرفی میکند و اذعان میکند که شیطان فریب خورده درگاه خداوند است زیرا خداوند بوده است که دستور داده تا شیطان به آدم سجده نکند. این سخنان طاهری با نص صریح قرآن مغایرت دارد و این به معنی افترا به ساحت قرآن است.
عرفان در زبان عربی به معنای شناخت دقیق است. در اندیشه عارفان مسلمان عرفان، راه و روشی است که طالبان حق برای رسیدن معرفت حق بر میگزینند. حال اگر یافتههای سالک یا عارف صرفا درونی و بر اساس توهمات و فعل انفعالات شیمیایی در مغز نبود؛ بلکه در ارتباط با واقعیتهای معنوی هستی تجربه شده، عرفان او حقیقی است.
«NLP» به معنای برنامهریزی عصبی کلامی میباشد. ابداع کنندگان این روش میگویند: انسان علاوه بر حواس پنجگانه، حس ششمی دارد که همان زبان درونی مغز ماست و به صحبتها و گفتوگوهای ذهنی که با خود انجام میدهیم گفته میشود. یکی از مشکلاتی که از این دست مباحث در بررسی علمی آنها وجود دارد، عدم شفافیت آنان است.