عرفانهای نوظهور
یکی از مروجین جنبش شیطانپرستی، «مرلین منسون» خواننده آمریکایی موسیقی راک میباشد. وی که افتخار کشیش کلیسای شیطان را در کارنامهی خود دارد، در سال 1996 میلادی انجیل را پاره کرده و در بین جمعیت پرتاب کرده است. وی نیز مورد اعتراض برخی از جوامع مسیحی آمریکایی قرار گرفته است.
ترویج کتاب خوانی خوب است ولی در این کار باید کتابی را انتخاب کرد که از جنبههای مختلف دارای صلاحیت باشد. متأسفانه در این بین دیده میشود بعضی افراد ندانسته دست به ترویج بعضی تفکرات غلط میزنند. تفکراتی که توسط یکی از رسانههای فرهنگی به اسم کتاب از جامعهی لیبرال غربی وارد کشور ما میشود.
یکی ازاهدافی که فرقههای نوظهور به دنبال آن هستند دینزدایی و از بین بردن دین اصیل الهی است و این کار با ترویج آیینهای پوشالی مانند: آیین اشو و یا پائولو کوئلیو و غیره... در ایران است. سران فتنه و فساد به تازگی با ترویج چهارشنبهی سفید میخواهند با نماد شال سفید به مقابلهی با چادر سیاه بانوان بپردازند.
یوگا یا همان مدیتیشن جزء مکاتب معنوی هند به شمار میآید. برای یوگا فوایدی از قبیل: کاهش سردرد، داشتن اندامی مناسب و غیره است که مهمترین آن آرامش فکر است. موضوعی که بسیار مهم است و آن را در قالب عرفان مطرح میکنند، این است که یوگا با عرفان هیچ سنخیتی ندارد. زیرا یوگا سوای عرفان نگاه مادی دارد.
یکی از مبانی فکری اشو که بسیار بر آن تأکید دارد، عشق است. وی براین باور است که با سکس میتوان به معنویت رسید. روشی را که وی تشریح میکند، روابط آزاد و بیقید و شرط بین زن و مرد است که هیچ تعلقی به هم نداشته باشند. خطری که این نوع تفکر دارد تنها بنیان خانواده را نشانه گرفته است که جز هرزگی حاصلی ندارد.
وین دایر جزء نویسندههای معنویتگراست که کتابهای وی، با تیراژ بالا در ایران منتشر شد. نکتهای که باید در مورد اندیشههای ویندایر مورد توجه قرار داد این است که اندیشههای وين داير بهرغم نقاط قوتی كه دارد؛ ادامهی همان معنویتهای دینستیز در دنيای امروز است كه از پيش خود ، نسخههای سعادت ابدی و سلامت روانی را به بشر سرگردان امروز عرضه میکنند.
فلورانس اسکاول شین نویسندهای امریکایی بود، وی با عنوان شفا بخشی برای مردم سخنرانی میکرد. در کتابهایش در چندین بخش در مورد ظلم پذیری سخنان به میان آورده است. سؤالی که مطرح است این است که آیا هیچ عاقلی میپذیرد در مقابل یک انسان تجاوزکار و ظالم با مهربانی رفتار کند و هرچه خواست، تقدیم کند؟
یکی از اصولی که اشو در مکتب انحرافی خودش بر آن تاکید بسیار دارد، نفی ذهن است. وی پیروانش را از استدلال بر خدا نفی میکند و معتقد است که ذهن نمیتواند کلی نگر باشد. یکی از شگردهای که در فرقههای انحرافی دنبال میشود نفی هرگونه تعقل و تفکر است. تا بتوانند به حیات خود ادامه دهند.
یکی از مبانی نظری عرفان حلقه، بحث دوآلیستی یا همان نگرش دوگانه به جهان هستی است که در آن جهان هستی را مجازی میپندارد و وجود خارجی برای آن قائل نیست. درحالی که باید از نظریهپردازان شبهه عرفان حلقه پرسید که بر چه اساسی آنچه که از حرکت آفریده شده را شما مجاز میپندارید در حالی که وجود خود از موجود است.
ابهام گویی موضوعی است که پائولو کوئلیو در داستانهایش از آن استفاده میکند. وی با مطرح کردن «افسانهی شخصی» رضایت خداوند و سعادت را در تحقق آرزوها قلمداد میکند. سؤالی که مطرح است، این است که چه دليلی وجود دارد با تحقق رؤیاهای کودکی، خداوند از انسان راضی شود و وصول به رتبه «شهود و اشراق» حاصل شود؟
مهمترین مبحثی که در شبه معنویت ذن بودیسم به چشم میخورد، جمع نقیضین است. زیرا در این آیین عقلانیت و منطق به شدت نفی میشود. سوال اینجاست، اگر کسی بخواهد وارد این آیین شود با چه ملاکی باید این آیین را انتخاب کند؟ آیا برای انتخاب اصلح راهی جز عقلانیت و منطق وجود دارد؟
مکتب ذن برگرفته از آیین بودا است که غالب فرهنگ هندو در آن جریان دارد. این آیین مخالف هرگونه منطق و عقلانیت است و در آن جایی برای خدا و نبوت و معاد نیست. مخاطبین آن در انزوای مطلق به سر میبرند. عمده هدف این مکتب کسب آرامش است که آن را توسط یوگا به مخاطبین خود میدهد.
بی اطلاعی احمد بصری از بعضی مطالب باعث میشود که ما بیشتر به دروغگو بودن او پیببریم. وی ادعا کرده است که هیچ کسی قبل از او مدعی مهدی در حدیث وصیت نشده است ولی غافل از اینکه قبل از او مدعی مهدویت دروغین دیگری به نام، علی رضا پیغان به این حدیث تمسک کرده و خود را همان مهدی دانسته است.
یکی از دلایلی که مبنای فکری عرفان حلقه را خدشه دار میکند، تسلیم بودن در عرفان حلقه است که اگر شخصی تسلیم نباشد باید از توان خود استفاده کند که آن هم محدود است. در صورتی که اینگونه وانهادگی و سرسپردگی در هیچ مکتبی قابل قبول نیست و دین اسلام بشر را از بی فکری و عدم تعقل باز میدارد.