عرفانهای نوظهور
باور به تناسخ یکی از اعتقادات شبهعرفانهای شرقی مانند یوگاست. علیرغم تعارض با پندارهای ما در مورد معاد، مشاهده میکنیم این پندار در جامعه ما رو به افزایش است. هدفی که جامعهی لیبرالسرمایهداری با ترویج آن به دنبالش این است که بتواند بهراحتی به اهداف خود دست یابد.
اتفاق دردناک آتنا، عواملی داشته است و آن مرد شیطان صفت یک شبه اینطور نشده است، اگر عواملی که باعث شده آن شخص به این شکل در بیاید، پیدا نشود، و بعد از بین نرود، دوباره مشابه این اتفاقات را خواهیم دید.
احمد الحسن انتخابات را باطل میداند و شرکت در هرگونه انتخابات را جایز نمیداند. اما علاء سالم که یکی از نزدیکترین افراد به وی میباشد و از سران مکتب نجف است، خلاف این را بیان میکند. و به صراحت انتخابات را جایز میداند؛ حال این بام دوهوا چگونه حل خواهد شد؟ آیا علاء سالم حرف امام خود را قبول ندارد؟!
یکی از ادعاهای احمدالحسن بصری عصمت است وی میگوید: «من معصوم هستم، اما نه به آن معنا که خطا نمیکنم. زیرا به تحقیق ثابت شده است که معصومین خطاهای زیادی مرتکب شدهاند.» وی با این سخن خود مقام عصمت برای خود قائل شد و مقام عصمت ائمه و پیامبران را تنزل داده و تفسیری جدید از عصمت کرده است.
محمدعلی طاهری در شبهه عرفان حلقهی خود، آموزههایی خلاف شریعت اسلام مطرح میکند. یکی از این مبانی اعتقاد به بیقبلگی است. وی تفسیر و برداشت غلطی از آیه قرآن میکند و میگوید: «فأینما تولوا فثمَّ وَجهُ اللهِ» و اینگونه ترجمه میکند: «به هرجا که نگاه کنیم روی او را خواهیم دید»...
جریان یوگا که به عنوان ورزش در کشور ما مرسوم است؛ تنها 100 سال است که به عنوان ورزش معرفی شده است و تا پیش از آن به عنوان مسلکی عرفانی شناخته میشد. اولین باشگاه یوگا در ایران در سال 1345 توسط سیاست مدار فراماسون پهلوی به نام «مجید موقر» افتتاح شده است.
تفکرنوین جریانی شبه معنوی است که از اواخر قرن 19 میلادی در آمریکا شکل گرفته است. حقیقت آموزههای این جنبش ترکیبی از باورهای هندوئیسم نوین یا قرائت خاصی از مسیحیت است. قانون جذب، تجسم خلاق، قدرت ذهن و ... برخی از برجسته ترین آموزههای رایج در این شبه جنبش معنوی هستند.
معمولاً کسانی که با یوگا آشنا میشوند، در مراحل اولیه آن را به صورت حرکات جسمی میشناسند و ممکن است برای لاغری یا زیبایی اندام و حتی رسیدن به آرامش از آن استفاده کنند، اما به تدریج آن را به عنوان یک ورزش ذهنی و سپس به عنوان یک راه معنوی به کار میگیرند و به مسیری وارد میشوند که از ابتدا تصوری از آن نداشتهاند و بهتر است بگوییم آن را آگاهانه انتخاب نکردهاند.
یکی از ادعاهای احمدالحسن بصری، ادعای نیابت خاصه از امام عصر(علیهالسلام) است. وی میگوید: «هرگز نگفته و نمیگویم که من امام مهدی(علیهالسلام) هستم، بلکه من مهدی اول از اولاد امام و فرستاده و جانشین او و یمانی هستم.» با بررسی روایات مشاهده میکنیم، کسانی که ادعای نیابت در عصر غیبت داشته باشند دروغگو شمرده میشوند.
یکی از ادعاهایی که احمدالحسن بصری مطرح میکند، خلافت مهدیین پس از امام دوازدهم(علیهالسلام) است. و همچنین رجعت ائمه(علیهمالسلام) را روحانی و در آسمان اول دانسته. این درحالی است که روایات زیادی در مورد رجعت ائمه(علیهمالسلام) بعد از امام دوازدهم(علیهالسلام) وارد شده و در مورد مهدیین سخنی وارد نشده.
یکی از توصیههایی که وین دایر برای عبادت به مخاطبین خود میدهد، یوگا و مدیتیشن است. وقتی جامعهی غربی با خلاء معنوی مواجه شد، سردمداران غربی یوگا و مدیتیشن را در قالب عرفان به خورد مردم خود دادند. این درحالی است که غایت چنین مراقبهای تعالی معنوی و رشد ابعاد مختلف روح نیست و ارتباطی با معنویت ندارد.
محمدعلی طاهری در شبه عرفان کیهانی خود از مبانی مبهمی نام میبرد که یکی از آنها شعور کیهانی است. وی تعبیرات مختلفی از قبیل هوشمندی کیهانی، روحالقدس، شعور و آگاهی خداوند، جبرئیل و غیره بیان میکند که ناسازگاری زیادی در هماهنگی بین این تعبیرات وجود دارد که با این تعبیرات حقیقت آن مبهم است.
محمدعلی طاهری در کتاب عرفان حلقهی خود میگوید: «انسان نمیتواند عاشق خدا شود، زیرا انسان از هیچ طریقی قادر به فهم او نیست». وی به روشنی شناخت خدا را خارج از توانایی بشر معرفی میکند. این درحالی است که معصومین(علیهالسلام) و خداوند در قرآن کریم به کرّات به شناخت صفات خداوند پرداختهاند.
چندی پیش در برنامهی سیمای خانواده مشاور زنان رئیس سازمان میراث فرهنگی طی سخنان عجیبی گفت: «دانشمندان خارجی برای کسب انرژی و آرامش میگویند «یوگا»، «هیپنوتیزم» و «مدیتیشن»، ما پکیج کامل آن را در قالب «نماز» داریم.» این درحالی است که مقام نماز، مقام الهی است و قیاس آن با یوگا و غیره کاری ناپسند است...