برخی از ادعاهای پوچ علی یعقوبی!؟
متاسفانه یکی از مدعیانی که همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد، و افراد سادهلوح زیادی را به دور خود جمع کرده است، آقای علی یعقوبی است. وی خود را جزء یکی از کسانی میداند که از امام زمان انتفاع خاص میبرد و بر همین اساس ادعاهای خاصی را برای خود مطرح میکند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یک از جریانهایی که در سالهای پایانی دههی هفتاد شمسی شکل گرفت و هنوز هم کموبیش به حیات خود ادامه میدهد و دایرهی فعالیت خود را گسترش داده و به برخی شهرستانها نیز کشانده، جریانی است که با محوریت آقای علی یعقوبی شکل گرفت. بخشی از سخنانی که وی در مورد خودش گفته، عبارتاند از:
من رجعت میکنم!؟
یعقوبی در یکی از سخنرانیهای چهل شب با کاروان حسینی دربارهی خود میگوید: «تمام سعی من این است که بدوم، بهسوی مولای خودم بتازم، دوست دارم. معلمم به من گفته است: تو باید اولین کسی باشی که در صبح ظهور به او میرسی. گفته: بدو. من میخواهم بدوم، میخواهم بتازم، اولین کسی باشم که اولین ساطعهای طلوع خورشید پرفروغ مهدی(عجلاللهتعالیفرجه) را احساس کنم و نور بگیرم و گرما بگیرم و اثر بگیرم؛ هرچند که او فرموده: امضا کردهام که قبل از ظهور بروی، نمانی؛ ولی باز قبل از ظهور قرار داده است که دوباره در دنیا بیایم، بیایم و در رکاب مولای خودم بمانم... ماها میرویم؛ ولی رفتنی که -انشاءالله- هستم. چه اینجا باشم، چه آنجا، بدانید از دست من خلاصی ندارید، حتی اگر شماها زودتر بروید، باز از دست من خلاصی ندارید؛ هرکدامتان هرکجا بروید. هر طبقهای که بروید، خلاصی ندارید. قبل از اینکه شما برسید، میبینید که من آنجا هستم تا بیایید بگویید: مولا جان! من دنبال امیرالمؤمنین هستم. میگویم: بلند شو، جمعش کن! تا امیرالمؤمنین تشریف بیاورند، فعلاً من هستم. بگو که فلان جا چرا این کار را کردی؟ یکی دو تا مشت میخوری. مثلاً تا امیرالمؤمنین تشریف بیاورند و اگر من آنجا بروم، بدانید باز خلاصی ندارید. کسی فکر نکند یا بگوید که تا وقتی زنده بود از دستش سختی میکشیدیم، حالا که رفته نجات پیدا کردیم. نه، الآن هم همینطور هست. تا طرف شیطانی میکند میگویم که: سنگِ دیوار بگیرش. چند قدم رفته، میگوید: آخ. میگویم: چه شد؟ میگوید: نمیدانم پایم محکم به سنگ دیوار خورد، آنهم به لبهی سنگ.»[1]
هنگام احتضار مرا خواهید دید!؟
وی از شرکتکنندگان در جلسه و مریدان خود میخواهد ریسمان ارتباط میان افراد باشند و دعواها را اصلاح کنند؛ در غیر این صورت نخواهد گذاشت دعای آنها به هدف اجابت برسد و سپس میگوید انشاءالله او را هنگام مرگ خواهند دید. کسی که -هرچقدر عبادت داشته باشد- بین زن و شوهر بخواهد اختلاف بیندازد، من یکی نمیگذارم دعایش بالا برود. بین فامیل وصله کنید، بین دوستان وصله کنید... توی اطرافیانتان بگردید، کجاها را میتوانید وصله کنید. همین امشب بگردید! فردا بشود، شاید پسفردا عمرتان تمام شود. در لحظات احتضار هی میخواهی دعا کنی. علی آقا نگذاشته دعایتان بالا برود. آنوقت درد میکشید. آقا کوتاه بیا، نمیشود، کوتاه نمیآیم. چرا وصله نکردید؟ انشاءالله موقع احتضار مرا میبینید، زبانتان بند میآید.[2]
سرانجام کار یعقوبی از نگاه خودش
آقای یعقوبی برای خود سرنوشتی را پیشگویی کرده که شنیدنی است. وی ادعا میکند که محل شهادت خود را میداند[3] و بهزودی چند جنگ میان حق و باطل رخ خواهد داد که او در سری چهارم این جنگها کشته خواهد شد. «جنگهای مختلفی -حدود پنج سری جنگ- بین لشکر حق و لشکر باطل انجام میشود که بنده انشاءالله در سری چهارم این جنگها از دنیا رفع حضور میکنم... از اواخر سری پنجم جنگهای بین دو جبههی حق و باطل با رجعت عیسی(علیهالسلام) بهصورت مادی، رجعتها شروع میشود.[4] وعدهی او (امام حسین) به ما رفتن در جنگ چهارمی است که با صهیونیستها واقع میشود.[5] او (استاد) فرموده: امضا کردهام که قبل از ظهور بروی؛ نمانی. ولی باز قبل از ظهور قرار داده است که دوباره در دنیا بیایم و در رکاب مولای خودم بمانم. انشاءالله در سومین حمله از حملات جنگ با اسرائیل، بین حملهی سوم یا حملهی چهارم، حالا یکی از این دو تا، بنده میروم با یکی دو تا دوستان در یک صحنهای با چیزی مثل خمپاره که منفجر میشود، ماها میرویم.»[6]
ظاهراً خود وی هم نمیداند که در جنگهای سری چهارم کشته خواهد شد یا سری سوم؛ بهطوریکه گاهی میگوید در این جنگ چهارم کشته میشوم و زمانی میگوید در آن جنگ سوم.[7]
پینوشت:
[1] . علی یعقوبی، چهل شب با کاروان حسینی؛ تهران: جشنوارهی ظهور، 1380، ص 500
[2] . سخنرانی 31/4/78.
[3] . علی یعقوبی، نظام عالم، جلسهی 6، (جزوه)، بیجا، بیتا، ص 13.
[4] . علی یعقوبی، به سوی ظهور، (جزوه)، جلسهی 3، بیتا، بیجا، ص 14.
[5] . علی یعقوبی، به سوی ظهور، (جزوه)، بیتا، بیجا، جلسهی 4.
[6] . علی یعقوبی، چهل شب با کاروان حسینی، تهران: جشنوارهی ظهور، 1380، ص 500.
[7] . حسین حجامی، جریانهای انحرافی مهدویت، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، ص 349.
افزودن نظر جدید