گوشه ای از آثار و بركات معنوی امر به معروف و نهى از منكر

  • 1393/10/03 - 14:37

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ هرکدام از فرامین الهی در اسلام دارای آثار و برکات متعددی در زندگی مادی و معنوی انسان است که انسان در اثر عمل به آن دستورات می‌تواند از آن آثار برخوردار شود. امر به معروف و نهی از منکر از واجباتی است که اگر به صورت صحیح و درست در جامعه صورت پذیرد همه افراد جامعه هم به صورت فردی و هم به صورت گروهی از برکات آن بهره‌مند خواهند شد. به‌طوری‌که می‌توانند جامعه‌ای پویا و رو به رشد ساخت که دائماً از بدی‌ها پالایش و به‌سوی نیک‌بختی حرکت می‌کند. البته نیل به این مقصود میسر نخواهد بود مگر در یک چهارچوب صحیح اخلاقی برخاسته از تعالیم روح‌بخش اسلام که پس از مطالعات دقیق و کارشناسی و یافتن جامعه هدف در هر معروف و منکری، تا بتوان امر و نهی سازنده درباره آن داشت.
یکی از مسائلی که در انجام هر کاری باید مورد توجه قرار گیرد توجه به منافع آن کار است به‌طور مثال اگر یک کشاورز بداند با کاشت محصول خاصی می‌تواند ثمرات خود را بالا ببرد قطعاً به آن محصول رغبت پیدا می‌کند و اگر ما هم به آثار و فواید حقیقی امر به معروف و نهی از منکر پی ببریم در انجام این فریضه الهی اهتمام بیشتری خواهیم داشت نوشتار حاضر قصد دارد با استفاده از تعالیم اسلامی مقداری از آثار این فریضه الهی را پیش روی خوانندگان قرار دهد.
احیای سایر تکالیف الهی و شرکت در ثواب آن‌ها
ما در اسلام واجبات و فرایضی داریم که از لحاظ فردی و اجتماعی بسیار مهم هستند اما تأثیری در واجبات دیگر ندارند. به عبارت دیگر، نفع انجام و ضرر ترک این واجبات محدود به همان دایره خودشان است؛ اگر به آن‌ها عمل شود فواید و آثاری که در محدوده آن‌ها است ظاهر می‌شود و اگر ترک شوند آن آثار و فواید فوت می‌شود. اما برخی دیگر از فرایض به گونه‌ای هستند که در انجام سایر فرایض و واجبات نیز تأثیر دارند و به برکت عمل به آن‌ها به فرایض دیگر نیز عمل خواهد شد. امر به معروف و نهی از منکر از این جمله از فرایض‌اند. مثلاً مسلمانی به مسلمان دیگر می‌گوید، فلان واجب، مثل نماز، را انجام بده یا فلان حرام، مثلاً غیبت، را ترک کن؛ یعنی به برکت امر به معروف و نهی از منکر، نماز خوانده می‌شود و غیبت ترک می‌گردد. بنابراین اصلاً شأن امر به معروف و نهی از منکر شأن احیای واجبات دیگر و ازاله و ریشه‌کن کردن محرّمات است. [۱]
امام محمد باقر (علیه السلام) می‌فرماید:
«إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ سَبِیلُ الْأَنْبِیَاءِ وَ مِنْهَاجُ الصُّلَحَاءِ فَرِیضَةٌ عَظِیمَةٌ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِض وَ تَأْمَنُ الْمَذَاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَکَاسِبُ وَ تُرَدُّ الْمَظَالِمُ وَ تُعْمَرُ الْأَرْضُ.[۲] همانا امر به معروف و نهی از منکر راه پیامبران و روش صالحان است. آن، واجبی است بس بزرگ که به وسیله آن، واجبات بپا داشته می‌شود راه‌ها ایمن می‌گردد و کسب و کارها حلال می‌شود و مظلمه‌ها و حقوق مالی به صاحبانشان باز می‌گردد و زمین آباد می‌شود.»
در روایات متعدد دیگری می‌خوانیم: هر کس مردم را به کار خیر راهنمایی، سفارش و دعوت کند و مردم به خاطر دعوت او آن کار را انجام دهند، دعوت کننده در پاداش شریک می‌شود در این مورد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: «مَنْ أَمَرَ بِمَعْرُوفٍ أَوْ نَهَی عَنْ مُنْکَرٍ أَوْ دَلَّ عَلَی خَیْرٍ أَوْ أَشَارَ بِهِ فَهُوَ شَرِیک. [۳]؛ هر کس به کار نیکی امر کند یا از گناهی نهی نماید یا اینکه به سوی نیکی راهنما باشد یا به سوی آن اشاره کند در ثواب آن شریک است.» و به این ترتیب شخص آمر به معروف و ناهی از منکر هم به احیای شعائر الهی کمک کرده و هم پس از تحقق هر یک از این شعائر در ثواب آن شریک است.
نجات از قهر خدا و بهره‌مندی از الطاف پروردگار و قرار گرفتن در زمره بهترین‌ها
در یک کلام، این دو واجب پشتوانه انجام سایر تکالیف هستند. امر به معروف و نهی از منکر به واجب یا حرام خاصی اختصاص ندارد و همه تکالیف را شامل می‌شود. از این رو اگر مردم به این دو تکلیف عمل کنند، سایر تکالیف نیز مورد عمل قرار می‌گیرد. به همین لحاظ هم هست که در برخی روایات، امر به معروف و نهی از منکر، از همه اعمال و فرایض مهم‌تر دانسته شده است؛ نظیر این فرمایش امیرالمؤمنین (علیه السلام) که می‌فرماید: «الاَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ أَفْضَلُ أَعْمَالِ الْخَلْقِ.[۴] همانا امر به معروف بهترین کارهای مردمان است». البته باید توجه داشته باشیم که وقتی در برخی روایات، مقایسه‌ای بین ارزش‌ها و اعمال صورت می‌گیرد، این مقایسه مطلق نیست، بلکه به لحاظ جهتی خاص، یکی بر دیگری ترجیح داده می‌شود. به‌ندرت اتفاق می‌افتد که ما بتوانیم دو ارزش و دو عمل را از جمیع جهات مقایسه کنیم. هر عمل و ارزشی ممکن است از حیث یکی از آثار و نتایجش بر سایر اعمال و ارزش‌ها برتری داشته باشد. از همین رو است که می‌بینیم در روایات گاهی نماز، گاهی جهاد، گاهی امر به معروف و نهی از منکر یا سایر اعمال مهم‌تر و بافضیلت‌تر از اعمال دیگر معرفی شده است.
با توجه با اینکه امام علی (علیه السلام) امر به معروف و نهی از منکر را برترین اعمال انسان‌ها دانسته است مسلماً در پرتو عمل به آن مردمان می‌توانند از عذاب الهی نجات یابند و در جوار رحمت پروردگار سکنی گزینند و امام علی (علیه السلام) در جای دیگری می‌فرمایند: «مَنْ رَأَی عُدْوَاناً یُعْمَلُ بِهِ وَ مُنْکَراً یُدْعَی إِلَیْهِ فَأَنْکَرَهُ بِقَلْبِهِ فَقَدْ سَلِمَ وَ بَرِئَ وَ مَنْ أَنْکَرَهُ بِلِسَانِهِ فَقَدْ أُجِرَ.[۵] هر کس تجاوزی را بنگرد، و شاهد دعوت به منکری باشد، و در دل آن را انکار کند خود را از آلودگی سالم داشته است، و هر کس با زبان آن را انکار کند پاداش آن داده خواهد شد.»
در اینجا انکار قلبی که اولین مرحله از امر به معروف و نهی از منکر است و ما باید ابتدا در دل خود از هر گناهی  بیزاری جسته تا موجبات پاکی خود را از آلودگی مهیا سازیم و مرحله بعدی که انکار زبانی و یا تذکر لسانی است و انسان باید با گفتار خود منکر گناهان شود و این انکار را تحت عنوان تذکری مشفقانه به دیگران منتقل کند تا رحمت الهی شامل حال او دیگران شود.
در اثر تکرار و مداومت بر این فریضه هر یک از مؤمنین می‌توانند در زمره پاکان و بندگان برگزیده خداوند نیز قرار بگیرند. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) در بیان ویژگی‌های برترین بندگان خداوند می‌فرماید: «خیر النّاس أقرؤهم و أفقههم فی دین اللَّه و أتقاهم للَّه و آمرهم بالمعروف و أنهاهم عن المنکر و أوصلهم للرّحم.[۶] بهترین مردم کسانی هستند که قرآن بهتر خوانند و در کار دین داناتر باشند و از خدا بیشتر ترسند و به نیکی بیشتر امر کنند و از بدی بیشتر جلوگیری کنند و با خویشاوندان بیشتر نزدیک شوند».

پی‌نوشت‌ها:

[۱]. آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی، پیام مولا از بستر شهادت، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ چهارم، قم، زمستان ۱۳۸۸، ص ۲۷۵-۲۷۴.
[۲]. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، تصحیح، علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، دار الکتب الإسلامیة، سال چاپ چهارم، تهران، ۱۴۰۷ ق، ج ۵، ص ۵۶.
[۳]. شیخ صدوق، الخصال، ترجمه: غفاری، علی اکبر، جامعه مدرسین، قم، ۱۳۶۲. ج ۱، ص ۱۳۸.
[۴]. عبدالواحد تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، تصحیح رجائی، سید مهدی، ناشر: دار الکتاب الإسلامی، قم، ۱۴۱۰ قمری، ص ۱۰۹‌.
[۵]. نهج‌البلاغه، ترجمه، محمد دشتی، انتشارات پارسایان، چاپ سوم، قم، ۱۳۸۰، حکمت ۳۷۳.
[۶]. نهج الفصاحة، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ناشر دنیای دانش، چاپ چهارم، تهران، ۱۳۸۲ ش، ص ۴۶۹-۴۶۸.

تولیدی

دیدگاه‌ها

با سلام و خسته نباشید مطلب خوبی بود ممنون

خیلی مطلب آموزنده ای بود، از نویسنده این مطلب واقعا تقدیر می کنم

خیلی ممنون به خواست خدا مطالب به‌زودی جدیدی ارسال می‌شود

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.