شبه معنویت های بومی
احمد بصری تقلید را جایز ندانسته و به پارهای از آیات تمسک میکند. اما غافل از اینکه این آیات توسط معصومین (علیهمالسلام) بر تقلید مردم یهود از علمایشان تفسیر است و تقلید از فقیه جامعالشرایط جایز بوده و اگر فقیهی که از شرایط اخلاقی مذکور در روایت برخوردار نباشد، قابل تقلید نمیباشد.
در عرفان حلقه برای نفی توصیف خداوند در همهجا از جملهی «به نام بینام او» استفاده میکنند. اما این برخلاف آیات و روایات است. و درثانی حقیقت چیز دیگری است؛ آنها در واقع فرد را از ذکر و یاد اسماء خداوند منع میکنند تا به راحتی بتوانند به وسیلهی قوای شیطانی بر فرد غالب شده و آن را تسلیم محض شبکه شعور کیهانی یا همان شیطان کنند.
اجتهاد یکی از مسائلی است که احمد بصری آن را رد کرده و حرام دانسته است! این در حالی است که چه در زمان معصومین (علیهمالسلام) و چه در زمان غیبت، علمای شیعه اجتهاد را برای تحصیل حکم شرعی جایز دانستهاند و کتابهایی را در اینباره تألیف کردهاند. بله ائمه اطهار (علیهمالسلام) اجتهاد به رأی را جایز ندانستهاند و بین ایندو اجتهاد تفاوت بسیار است.
احمد بصری تقلید را برای اتباع خود ممنوع کرده و آن را فعلی حرام دانسته است. اما تقلید از راههای زیادی قابل اثبات است. مثلا؛ شخص مکلف در زمان غیبت یا به اجتهاد خود و استنباط احکام شرعی عمل میکند و یا تقلید میکند، راه اول برای عموم مردم میسر نیست، پس عقل حکم میکند که باید تقلید کرد و به مجتهد رجوع نمود.
احمد بن اسماعیل بصری ادعا دارد که تعداد امامان و اوصیاء پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) بیش از 12 نفر است. او حتی خود را امام سیزدهم معرفی میکند. اما این در حالی است که تعداد امامان معصوم توسط پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) طبق دستور خداوند متعال به مردم ابلاغ شده است. و در تمام روایات مربوطه بر جانشینی 12 وصی اشاره شده است.
یکی از مهمترین اعتقادی که بر هر مسلمانی واجب است آن را قبول داشته باشد، بحث شاهدان اعمال است، که خود این در سورهی توبه به روشنی ذکر شده است. طاهری در شبهه عرفان خود با تکذیب شاهدان اعمال آنها را جزء شبکهی منفی قلمداد میکند و این عمل را خلاف اخلاق ذکر میکند.
از دیرباز دشمنان اسلام براین بودهاند تا با طرحهای مختلف ازجمله ایجاد جریانهای منحرف به این دین ناب آسیب برسانند. لذا عرفان کیهانی (حلقه) نیز جزء این جریانهای شبه معنوی است که با ممزوج کردن حق و باطل با استفاده از ظواهر دینی و نمایشهای جذاب، موجب گمراهی و بهرهگیری از عدهای شده است.
متاسفانه یکی از مدعیانی که همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد، و افراد سادهلوح زیادی را به دور خود جمع کرده است، آقای علی یعقوبی است. وی خود را جزء یکی از کسانی میداند که از امام زمان انتفاع خاص میبرد و بر همین اساس ادعاهای خاصی را برای خود مطرح میکند.
یکی از مسائلی که به صورت پررنگ در سخنان علی یعقوبی دیده میشود، مباحثی است که وی مدعی آن است: از جمله دعای او برای تنبیه مردم ترکیه یا انتفاضه فلسطین و غیره... سخنانی که وی مطرح میکند هیچگونه سندیتی ندارد و صرفاً ادعا میباشد که هرشخصی به راحتی میتواند آن را مطرح کند.
احمد بصری با شریعتی جدید و اوامری جدید آمده است. اما باور به شارعیت قائم (علیهالسلام) نادرست بوده و با انبوهی از آیات و روایاتی که دین اسلام و شریعت نبوی ابدی دانسته و آن حضرت را ختم رسولان معرفی کردهاند و در تقابلی آشکار میباشد.
یکی از خصائص امام (علیهالسلام) بسط ید در مسائل است و او فعل، کلام و تقریر او مطابق آنچیزی است که شارع از ما خواسته است، و همچنین هیچکدام از امامان (علیهمالسلام) مخالف دیگری نظری نخواهند داد. اما مدعی یمانی احمد بصری، ادعاهایی برخلاف نظرات معصومین(علیهالسلام) دارد.
احمد الحسن بصری مدعی است که ائمه (علیهمالسلام) را در رؤیا دیده و به حقانیت او شهادت داده است. بر فرض محال، اگر حقانیت احمدالحسن با کتاب و سنت موافق بود (که نیست) و خواب او صادقه بود، باز هم اطاعت از او واجب نبوده و تکلیف ساز نمیباشد.
برخی از اتباع احمد بصری براین باورند که احمدالحسن را در رؤیای صادقه دیدهاند، اما باید گفت؛ حتی در صورتی که فردی وی را در رؤیای صادقه دیده باشد. بازهم برای آن فرد تکلیفساز نخواهد بود، و نهایت چیزی که میتوان برای رؤیای صادقه قائل شد، مبشرات و عتابهایی است که در خواب حاصل میشود.
هیچکدام از پیامبران توسط خواب و رؤیا به مردم معرفی نشده و رسالت هیچ پیامبری، در خواب به وی اعطا نگردیده است. اما با نگاهی به تاریخ، وقتی دلایل مدعیان دروغین را بررسی میکنیم، از خواب و رؤیا به عنوان اثبات ادعاهای خود استفاده کردهاند.