نفی توسل در نگرش طاهری
توسل و شفاعت، یکی از شعبات توحید به حساب میآید و از بدیهیترین مسائلی است که در قرآن به وضوح از آن یاد میشود؛ ولی محمدعلی طاهری، سرکردهی عرفان حلقه با تفسیر و برداشتی غلط از آیات قرآن، همسو با وهابیت، مخاطبین خود را از توسل به اهل بیت منع میکند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در اسلام توسل به غیر خدا و استمداد از آنان با این اعتقاد که آن غیر، همچون انبیا و اولیای الهی، مستقیماً حاجت برآورده میکنند و در برآوردن حاجت، نیازمند خدا نیستند، شرک محسوب میشود؛ ولی اگر اعتقاد این باشد که این بزرگان حاجتها را با اذن خدا و با قدرتی که خداوند به آنان عنایت فرموده است، برآورده میسازند، این نه تنها شرک نیست؛ بلکه عین توحید است و هیچ اشکالی ندارد.
سرکردهی عرفان حلقه با ردّ توسل، همسو با وهابیت و با تفسیری اشتباه از آیات قرآن کریم، انسانها را بدون اینکه به رسولان الهی متوسل شوند و خود را به آنان نيازمند بدانند، مستقيماً به خود خدا ارجاع میدهد و میگويد: «هنگامی که انسان از خدا درخواستی داشته باشد، مستقيماً از خدا درخواست میكند: «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُوحَى إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِیمُوا إِلَیْهِ [فصلت/6] بگو من بشرى چون شمايم، جز اينكه به من وحى مىشود كه خداى شما خدايى يگانه است، پس مستقيماً به سوى او بشتابيد و از او آمرزش بخواهيد.» پس مستقيم به سوی او برويد و از او استغفار کنید و وای بر مشركين (كسانی كه فاستقيموا اليه را نقض میكنند)؛ اما درخواست انسان از طريق هوشمندی الهی و يا به طور قراردادی، از طريق شبكهی شعور كيهانی پاسخ داده میشود.»[1]
تناقضاتی که بر گفتههای طاهری وارد است عبارتاند از:
1. تناقض با قرآن:
معنای صریح آیهی ۶ سورهی فصلت «فَاسْتَقِیمُوا إِلَیْهِ» که طاهری آن را مبنای رد توسل قرار داده است، روی آوردن و راست قامت شدن به سوی خداوند و بندگی اوست، نه مستقیم با خدا صحبت کردن و از او درخواست نمودن. كسی كه اندکی با زبان قرآن آشنا باشد، میداند كه استقامت همانند آیهی مشهور «فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ. [هود/112] پس همانگونه که فرمان یافتهای، استقامت کن.» به معنای پايداری و ثبات قدم است، نه بیواسطه به سمت خدا رفتن.
وی بدون توجه به ادامهی آيه که میفرمايد: «وَ وَيْلٌ لِّلْمُشرِكِينَ الَّذِينَ لا يُؤْتُونَ الزَّكوةَ وَ هُم بِالاَخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ [فصلت/7] واى بر مشركان؛ همان كسانى كه زكات نمىدهند و آنان كه به آخرت باور ندارند.» که آیه «وَيْلٌ لِّلْمُشرِكِينَ» را به كسانی كه «فَاسْتَقِیمُوا إِلَیْهِ» را نقض میكنند، تفسير میكند و مشرک را کسی میداند که به طور مستقیم به خدا رجوع نکند، مانند اینکه ائمه و حتی پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) را واسطه قرار دهد، در حالی که در ادامهی آيه، مشركين را كسانی كه اهل زكات نيستند و به انكار معاد میپردازند، معرفی میکند.
2. تناقض با روایات:
بر خلاف روایاتی که در آنها به توسل توصیه شده و معصومان(علیهمالسلام) خود را به عنوان وسیلهای برای تقرّب به خداوند معرفی کردهاند، عرفان حلقه توسل به اولیای الهی را رد کرده است، و جواب درخواست انسان از خدا را نیز از طريق شبكهی شعور كيهانی معرفی میکند. در حالی که حضرت زهرا(علیهاسلام) میفرماید: «وأحمد اللّه الذی بعظمته و نوره یبتغی مَن فی السموات و الأرض إلیه الوسیلة و نحن وسیلته فی خلقه. [2] تمام آنچه در آسمان و زمین هستند، برای تقرب به خداوند به دنبال وسیله هستند و ما وسیله و واسطه خداوند در میان خلقش هستیم.»
3. تناقض با خود:
طاهری، در حالی «فَاسْتَقِیمُوا إِلَیْهِ» را مستقيم به سوی خدا رفتن معنی میکند که خود، شبكهی شعور كيهانی را به عنوان واسطه بین خدا و شخص اتصالگیرنده معرفی کرده و آن را جايگزين انبيا و رسولان الهی میداند.[3]
پینوشت:
[1]. محمدعلی طاهری، انسان از منظری دیگر، نشر ندا، اشجع، تهران، چاپ 1387، ص 88
[2]. جوهری بصری، السقیفة و فدک، تهران نشر مکتبه نینوی، بیتا، صص100-101.
[3] . سعید صدری، رهزن عرفان، نشر ذکری، 1395، ص 107.
افزودن نظر جدید