مهدویت
اکنون، پرچم آزادی و شرف با نام حسین (ع) در دنیا برافراشته است. آنجایی که رنگ مقاومت و بوی شرافت و انسانیت باشد، نور حسین میدرخشد. و این حسین تربیت شده دامان فاطمه (س) بود. فاطمه (س) بدون اغراق، الگوی همه آزادگان در آینده بشریت خواهد بود و چادر مشکی فاطمه (س) پرچم ظهور و عَلَم حکومت عدل در جامعه انسانی خواهد شد.
در فرهنگ قرآن به کسی «مرده» گفته میشود که با خدا و ولی خدا، آشنا نباشد، هر چند از حیات ظاهری برخوردار باشد و نفس بکشد. از اینرو امام معصوم میفرماید: اگر انسانی بمیرد در حالیکه امام زمان خود را نشناسد تا مطیع ولیّش باشد، به مرگ جاهلی از دنیا رفته است، زیرا در حقیقت چنین فردی هم اکنون مرده و از حیات بیبهره است.
خواهد آمد روزی که مردم، خداوند و توحید را نمیشناسند، به گونهای که موجبات خروج دجال فراهم آید، در این هنگام خداوند حضرت عیسی (ع) را از آسمان فرستاده و دجال به دست او کشته میشود. سپس عیسی با اینکه از پیامبران اولوالعزم است، بر مردی از ما اهل بیت در نماز اقتدا میکند، که این افضلیت اهل بیت بر پیامبران را نشان میدهد.
نامهایی که برای مادر امام زمان (علیه السلام) نقل شده، نرجس، ریحانه، صقیل و سوسن است، و نام حکیمه که برای مادر امام ذکر شده که نام عمه امام عسکری (علیه السلام) و دایه امام زمان بوده، توسط ابن طلحه شافعی که احتمالاً در روايات ولادت ديده و بين این دو نام خلط كرده است، وارد کتب شده است.
قیام امام حسین و مهدی موعود، دو قیام با یک هدف و آن اصلاحگری و ضرورت نبرد با باطل میباشد. شباهتهای این دو قیام: 1- دشواری حفظ دین در زمان خود، 2- یارانی خاص با ویژگیهای مشترک،3- امداد الهی همچون یاری فرشتگان برای قیام هر دو امام، یکی با «یاد مهدی» قیام کرد و دیگری با نام «یالثارات الحسین» قیام میکند.
آمدن روزی در دنیا که در آن خبری از جنگ و فساد و خونریزی و غیره نباشد را همه اُمم در آیین خود دارند و به آن نوید دادهاند. خداوند در آیاتی از قرآن به آن اشاره نموده و مذاهب قبل، از جمله یهود نیز به آن خبر داده است و اینکه موعود بر اساس باطن افراد که همان واقعیت پنهان شده است حکم خواهد راند و بالهای وی از شفا خواهد بود.
مهدیان دروغین به پشتوانه عقاید راستینی که در امر مهدویت وجود دارد و پیامبران الهی آن را به مردم نوید دادهاند برای کسب مطامع دنیوی فعالیتهایی را در جهت مرید پروری و با شگردهایی همچون برگزاری جلسات محرمانه، معرفی مدعی توسط واسطهها و دوری گزیدن از مردم برای فرار از پرسش گری انجام میدهند و در جهت گراهی مردم گام بر میدارند.
در ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی اعتقاد به نجاتدهندهای است که عدالت را در عالم برقرارسازد، اما عدهای خود را به دروغ جای آن منجی جا میزنند که برای شناخت مدعی دروغین باید بدانیم که امام معصوم و دارای علم و وقار بوده و دارای معجزه و یا کرامت خاص است، همچنین باید بتواند با هر لغت و زبانی سخن بگوید و در جواب سؤالات در نماند.
منجیگرایی ریشه در همهی ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی دارد؛ به عبارت دیگر اعتقاد به مصلح جهانی، انتظار رهایی و نجاتدهندهی ملتها وجه مشترک میان ادیان بوده و انتظار نجاتدهنده میکشند. این روند منجیگرایی گرچه بهطور کامل با مهدی موعود مسلمانان تطبیق نمیکند، لکن از حقیقت مسلّمی که اصل «انتظار مصلح جهانی» است، حکایت دارد.
منجیگرایی ریشه در همهی ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی دارد؛ به عبارت دیگر اعتقاد به ظهور منجی، در بسیاری از اقوام اروپایی قدیم نیز پیدا میگردد، که نمونههایی از آن در میان سرخپوستان آمریکایی، و در مکاتب کنفوسیوس، دائو و مانی بیان شده است، که این گرایشات نیز به دنبال منجی موعود، برای رسیدن به آرمانهای خود در آخرالزمان هستند.
منجیگرایی ریشه در همهی ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی دارد چرا که بر اساس بشارتهای فراوانی که در کتابهای چهارگانه انجیل آمده، حضرت مسیح برخواهد گشت و طبق نظر مسلمانان، به یاری حضرت مهدی (عجل الله فرجه) خواهد شتافت تا یهودیان و مسیحیان و پیروان وی تکلیف خویش را بدانند و به اسلام بگروند و حامی حضرت مهدی گردند.
در بخشهای متعدّدی از کتاب مقدّسِ یهودیان به فوائد ظهور منجی اشاره شده و جهان پس از ظهور منجی موعود، ترسیم شده است. عدالت منجی موعود و فراگیر شدن عدالت او در جهان، یکی از شاخصهای فوائد ظهور منجی موعود در آیین یهود است. از جمله اینکه در کتاب مقدس چنین آمده: «امّا برای شما که از اسم من میترسید، آفتاب عدالت، طلوع خواهد کرد و بر بالهای وی شفا خواهد بود.»
اگر چه غیر از قرآن مجید، همهی دیگر کتابهای آسمانی مورد دستبرد و تحریف قرار گرفته، ولی باز هم مطالبی در آنها یافت میشود که از دستبرد تحریفگران مصون مانده و در آنها عبارات و جملاتی از آمدن «مصلح جهانی» به چشم میخورد و این خود برای اثبات حقانیت دین مبین اسلام و حقانیت اهلبیت (علیه السّلام) بسیار مورد استفاده است.
پس از حادثهی فاجعهآمیز منا که سال گذشته (دوم مهرماه سال 1394) رخ داد و به کشته شدن حدود هفت هزار حاجی که حدود پانصد نفر از آنها زائران عزیز ایرانی بودند، برخی از اصحابِ تطبیق (از جمله پیروان احمد الحسن مدعی دروغین یمانی)، با برداشتهای مغرضانه و ناپخته تلاش نمودند، از آن حادثه به سود خود بهرهبرداری کرده و آن را نشانهای بر حقانیت خود معرفی کنند!!!