انتظار منجی در برخی ادیان غیر ابراهیمی
منجیگرایی ریشه در همهی ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی دارد؛ به عبارت دیگر اعتقاد به مصلح جهانی، انتظار رهایی و نجاتدهندهی ملتها وجه مشترک میان ادیان بوده و انتظار نجاتدهنده میکشند. این روند منجیگرایی گرچه بهطور کامل با مهدی موعود مسلمانان تطبیق نمیکند، لکن از حقیقت مسلّمی که اصل «انتظار مصلح جهانی» است، حکایت دارد.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اعتقاد به ظهور مصلح مقتدر، برای نجات انسانیت را میتوان در میان همهی اقوام و ملل یافت. اعتقاد به ظهور مصلح کل، منجی عالم، موعود نهایی آخرالزمان و جامعه آرمانی برای نجات انسانیت و دسترسی به بهترینها در آیینها، کیشها، فرهنگها، ادیان، اعم از ابراهیمی و غیرابراهیمی ریشه داشته است. این باور یا زاییدهی خردورزی اندیشمندان باستانی و برآمده از داوری عقل فطری و محدود به آن است و یا بقایا و نمادهایی از آموزههای پیامبران الهیست که صحف آسمانی آنها به کلی از میان رفته، تعالیم آنان با پندارهای بومی و افسانهها در همآمیخته و تنها نمادهایی از حقایق ادیان ابراهیمی در آنها باقیمانده و گرچه گرفتار برخی تعالیم غلط و غبارآلود بودهاند، اما بسیاری از آنها ریشه در فطرت انسانی داشته است. روند منجیگرایی و انتظار تا جاییست که میتوان رگ و ریشههایی از آن را در میان اقوام و ملتهای گذشته یافت که در زیر به برخی از آنها اشاره میکنیم:
- ایرانیان باستان معتقد بودند که مردی شجاع از آنان به نام «گرزاسپه» یا «گرزاسپر» در کمال سلامتی و در حالیکه صد هزار ملک او را پاسبانی میکنند، زنده است و در کابل خوابیده و روزی بیدار شده، قیام خواهد کرد و جهان را اصلاح خواهد نمود. گروهی دیگر از ایرانیان میپنداشتند که «کیخسرو» پس از تنظیم کشور و استوار ساختن شالودهی فرمانروایی، «دیهیم» پادشاهی را به فرزند خود داد و به کوهستان رفت و در آنجا آرمیده تا روزی ظاهر شود و اهریمنان را از گیتی براند.
- در فرهنگ «یونانیان باستان» نیز به حکومت جهانی مردی بر میخوریم که خواهد آمد و پس از جنگها و درگیریها، صلح و آرامش را برقرار میسازد و بر همه جهان تا ابد حکم میکند. همچنین در جای دیگر این باورها نوید پادشاهی را از شرق زمین میدهند؛ کسیکه از شرق قیام خواهد کرد و صلح را برای همهی بشریت به ارمغان میآورد.
- در عرصه ادبیات حماسی ایران شخصیتهای رویینتن، بیمرگ و جاودانی، چون پشوتن، کیخسرو، گیو، گودرز... به شکلهای مرموز و ابهامآمیزی از چشم همعصران خود محو میشوند و بهرام ورجاوند (یاری دهنده هوشیدر در آخرالزمان در باور پیروان کیش زرتشت) مجددا به این جهان برمیگردند تا او را یاری کنند.[1]
- تژاد «اسلاو» بر این عقیده بودند که از مشرق، شخصی برخیزد و همهی قبیلههای اسلاو را متحد سازد و آنها را بر دنیا مسلط گرداند. همچنین نژاد «ژرمن» معتقد بودند که فاتحی از طوایف آنان قیام نماید و ژرمن را بر دنیا حاکم گرداند.[2]
- برهماییان از دیرزمان بر این عقیده بودهاند که در آخرالزمان «ویشنو» ظهور نماید و سوار بر اسب سفید و شمشیر آتشین بر دست، مخالفان را بکشد، تمام دنیا «برهمن» گردد و به این سعادت برسد. در کتاب «ریک» آمده: «ویشنو» در یک دست شمشیری به مانند ستاره دنبالهدار و در دست دیگر، انگشتری درخشنده دارد، هنگام ظهور وی، خورشید و ماه تاریک خواهد شد و زمین خواهد لرزید.
- ساکنان جزایر انگلستان از چندین قرن پیش، آرزومند و منتظرند که «ارتور» روزی از جزیرهی آوالون ظهور نماید و نژاد ساکسون را در دنیا غالب گرداند و سعادت جهان نصیب آنها گردد.[3]
- «اسنها» معتقدند که پیشوایی در آخرالزمان ظهور کرده، دروازههای ملکوت آسمان را برای آدمیان خواهد گشود. همچنین «سلتها» گویند: پس از بروز آشوبهایی در جهان، «بوریان بور و یهیم» قیام کرده، دنیا را به تصرف درخواهد آورد.[4]
- «اسکاندیناویها» معتقدند که برای مردم بلاهایی میرسد، جنگهای جهانی اقوام را نابود میسازد، آنگاه «اودین» با نیروی الهی ظهور کرده و بر همه چیره میشود. همچنین اقوام «اروپای مرکزی» در انتظار ظهور «بوخص» هستند.
- اقوام «آمریکای مرکزی» معتقدند که «کوتزلکوتل» نجاتبخش جهان، پس از بروز حوادثی در جهان، پیروز خواهد شد. همچنین «چینیها» معتقدند که «کرشنا» ظهور کرده، جهان را نجات میدهد.[5]
- گروهی از «مصریان» که در حدود 3000 سال پیش از میلاد در شهر ممفیس زندگی میکردهاند، معتقد بودهاند که «پادشاهی در آخرالزمان» با نیروی غیبی بر جهان مسلط میشود، اختلاف طبقاتی را از بین میبرد و مردم را به آرامش و آسایش میرساند.[6]
موارد بالا گزیدهای بود از انبوه مطالب در موضوع بشارت منجی در دیدگاه اقوام و ملل و گرچه آنچه بسیاری از آنها با مهدی موعود اسلام، بهطور کامل تطبیق نمیکند، لکن از حقیقت مسلّمی که اصل «انتظار مصلح جهانی» که خواست همهی ملتها و اقوام بوده است، حکایت دارد.
پینوشت:
[1]. مجموعه آثار سومین همایش بینالمللی دکترین مهدویت، ج 1، ص 218.
[2]. او خواهد آمد، علی اکبر مهدیپور، ص 138.
[3]. مجموعه آثار سومین همایش بینالمللی دکترین مهدویت، ج 1، ص 368.
[4]. ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام، مذاهب و ملل جهان، اسدالله هاشمی شهیدی، ص 44.
[5]. مجموعه مقالات سومین اجلاس مهدویت، ج 1، ص 368.
[6]. ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام، مذاهب و ملل جهان، اسدالله هاشمی شهیدی، ص 45.
افزودن نظر جدید