مكارم و فضائل اخلاقى امام حسن مجتبی (ع) در منابع اهل سنت
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در نگاه نخست ممکن است اینطور بهنظر آيد که برخى فضايل و مكارم اخلاقى امام حسن (علیهالسلام) تنها در آثار شيعيان منعكس شده، درحالیکه بسيارى از اين موارد در منابع اهلسنت نيز يافت میشود. [1] فضايلى چون سخاوت و بخشندگى، زهد و عبادت، حلم و صبر، شجاعت و شهامت و مواردى از این دست، از ویژگیهایی است كه بخش زيادى از آن، در منابع اهلسنت نيز آمده است. در اين جا به نمونههایی از اين فضايل اشاره میشود:
۱ - سخاوت و بخشندگى
جود و سخاوت امام حسن (علیهالسلام) چنان بود كه با اندك بهانهای اموال بسيارى میبخشیدند. گفتهاند مردى خدمت آن حضرت آمد و حاجتى داشت. امام فرمود: «برو حاجت خود را روى كاغذى بنويس و بياور تا آن را برآورده كنيم! آن مرد حاجت خود را تقديم امام كرد و آن حضرت بيش از آنچه خواسته بود عطا فرمود؛ همراهان امام اظهار تعجب كردند و امام دليل كار خود را براى آنان بيان كرد. [2] يكى از كنيزان امام حسن (علیهالسلام) خدمت ايشان آمد و گلى به آن حضرت تقديم كرد؛ آن حضرت فرمود: «تو در راه خدا آزادى!» به ايشان گفتند: «اين كنيز يك گل براى شما آورد و شما او را آزاد كرديد!» [3] فرمود: خداوند متعالى میفرماید: « وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا؛ [نساء/۸۶] هرگاه به شما تحيت گفتند، شما به بهتر از آن تحيت بگوييد.» [3]
امام حسن (علیهالسلام) روزى در يكى از باغهای مدينه میرفتند، غلامى را ديدند كه در خوردن غذا با سگش مواسات میکند؛ آن حضرت از مولاى او جويا شدند، سپس نزد ارباب آن غلام رفته آن باغ و غلام را از اربابش خريدند. سپس به غلام فرمودند: «من اين باغ و تو را خریدهام؛ تو را در راه خدا آزاد میکنم و اين باغ نيز هديه من به تو باشد». [4]
بنا بر روايات مشهور و متواتر امام حسن (علیهالسلام) دو بار تمام اموال خود را در راه خدا بخشيدند و سه بار بخشى از آن را در راه خدا تقسيم كردند تا جايى كه يك كفش را براى خود نگه میداشتند و كفش ديگر را میبخشیدند. [5]
2 - زهد و عبادت
امام حسن (علیهالسلام) در عبادت چنان بودند كه گفتهاند: «وقتى نماز صبح را در مسجد پيامبر (صلیالله علیه و آله) میخواندند، در جاى نماز خود به ذكر گفتن میپرداختند تا آن كه خورشيد طلوع میکرد.» [6] درباره حج آن حضرت مشهور است كه ايشان پانزده مرتبه [7] و بنا بر نقلى بيست مرتبه [8] يا بيست و پنج مرتبه [9] با پاى پياده از مدينه به حج رفتند. آن حضرت براى اين عبادت خود چنين استدلال میکردند و میفرمودند: «من از پروردگارم حيا میکنم كه او را ملاقات كنم درحالیکه با پاى پياده به خانهاش نرفته باشم.» [10]
3 - حلم و صبر
حلم و بردبارى امام حسن (علیهالسلام) چنان شهرت دارد كه برخى از منابع اهلسنت، آن حضرت را در كنار ویژگیهای ممتاز ديگر، به اين خصيصه نيز معرفى کردهاند. سيوطى در این باره میگويد: «(امام) حسن، سرور، بردبار، داراى آرامش، بزرگى و وقار بود همچنان كه بخشنده و مورد ستايش بود و از فتنه و شمشير كراهت داشت.» [11]
بر پايه روايتى مشهور، روزى مردى از اهل شام به مدينه آمد و چون با امام حسن (علیهالسلام) روبهرو شد و ايشان را شناخت، به سبب کینهای كه از اميرمؤمنان على (علیهالسلام) داشت به آن حضرت و پدر بزرگوارشان، انواع دشنام و سخنان ناشايست را نثار كرد. اما آن حضرت نهتنها شكيبايى نشان دادند، بلكه به او فرمودند: «گمان میکنم غريب هستى!» و به گرمى از او پذيرايى كردند تا جايى كه آن مرد گفت: «در حالى از نزد امام حسن (علیهالسلام) بازگشتم كه در روى زمين هیچکس برايم از ايشان دوست داشتنیتر نبود.» [12]
نتيجه
فضايل و مناقب مطرح شده درباره امام حسن (علیهالسلام) منحصر در منابع شيعى نيست و بسيارى از منابع اهلسنت نيز اين فضايل را بيان کردهاند كه نشان از اهميت اين فضايل دارد. برخى فضايل كه در اين نوشته بيان شد، بهآسانی میتواند ما را به اين حقيقت رهنمون سازد كه با وجود تمام دشمنىها و با آن كه از قرنهای نخستين اسلام و ابتداى نگارش تاريخ اسلام، عوامل متعددى به كار گرفته شد تا فضايل اهلبیت(علیهم السلام)، بهویژه امام حسن (علیهالسلام) انعكاس نيابد يا به شكلى تحريف گردد و نادرست بيان شود، كثرت اين فضايل و شهرت بسيارى از آنها سبب شد تا اين تلاش شوم به نتيجه نرسد و پس از گذشت قرنها از تدوين منابع روايى اهلسنت و باوجود تحریفهای بسيار، اين منابع همچنان میتوانند از مهمترین و کهنترین منابع مربوط به فضايل و مناقب اهلبیت(علیهم السلام) و امام حسن (علیهالسلام) باشند.
پینوشت:
[1]. مجموعه مقالات همایش بین المللی سبط النبی امام حسن مجتبی(ع)، ج3، ص251
[2] بيهقي، ابراهيم بن محمد، المحاسن، ص ۵۵.
[3].صفورى شافعى، نزهه المجالس، ج ۲، ص ۲۰۸.
[4].خطيب بغدادى، ج ۶، ص ۳۳؛ ابن عساكر، تاريخ مدينه دمشق، ج ۱۳، ص ۲۴۶.
[5]. محمد بن سعد، طبقاتالکبری، ترجمه الامام الحسن، ص ۶۸؛ ابن عساكر، تاريخ مدينه دمشق، ج ۱۳، ص ۲۴۳.
[6].زمخشرى، الفائق، ج ۱، ص ۵۲۴.
[7]. محمد بن سعد، طبقاتالکبری، ترجمه الامام الحسن، ص ۶۸.
[8]. الأصبهاني، أبو نعيم، اخبار اصبهان، ج ۱، ص ۴۴.
[9]. الحاكم، أبو عبد الله، المستدرك على الصحيحين، دار الكتب العلمية، بيروت، ج ۳، ص 185.
[10]. الأصبهاني، أبو نعيم، اخبار اصبهان، ج ۱، ص ۴۴.
[11].سيوطى، تاریخالخلفا، ص ۷۳.
[12].ابن عساكر، ترجمه الامام الحسن، ص ۱۴۹.
دیدگاهها
محمدعلی
1403/01/15 - 21:44
لینک ثابت
با سلام خدمت شما
محمدعلی
1403/01/16 - 00:47
لینک ثابت
لطفا پاسخ دهید.
saman
1403/01/16 - 14:06
لینک ثابت
سلام. ممکن است بسیاری از این
افزودن نظر جدید