ابن تیمیه
سخنان ابن تیمیه در رد فضایل امیرالمومنین علی (علیه السلام) چنان آشکار است که حتی صدای آلبانی محدث بزرگ وهابیت را نیز در آورده است. وی میگوید: «او در نقد احادیث، شتابزدگی کرده است تا جایی که به خاطر شتابزدگی حدیث غدیر را انکار کرده است.
سیاست اصلی بنیامیه و در رأس آنان معاویه، محو و نابودی اسلام محمدی از جامعه اسلامی و دفن نام و آثار پیامبر اکرم بود. پس از معاویه در راستای همین سیاست، حجاج بن یوسف ثقفی سعی داشت نام و آثار پیامبر اکرم را از بین ببرد از باب نمونه: حجاج بن یوسف پیامبر اکرم و قبر آن حضرت را مشتی چوب و استخوان پوسیده خوانده است.
محمد بن عبدالوهاب: هر کس که صحابه را ناسزا گوید کافر است همچنین کسیکه گمان کند که تعدادی از صحابه مرتد شده یا فاسق شدهاند او نیز کافر است و هر کسیکه در کفر چنین شخصی شک کند او نیز کافر است. این سخن در حالی است که حضرت علی (علیه السلام) هرگز در سخنانش خوارج را کافر نشمرد در حالیکه آنان حضرت علی را تکفیر کردند.
شاه ولی الله دهلوی در سال 1114 قمری در هند به دنیا آمد. وی در سال 1143 قمری به حجاز رفت و چهارده ماه نزد اساتید مکه و مدینه با افکار ابن تیمیه آشنا گردید. وی از زمانی که به حجاز رفت، تحت تأثیر افکار ابن تیمیه قرار گرفت و به همین جهت توجه به مشایخ و اولیاء الهی را مورد نقد قرار داد. همچنین توسل، استغاثه و شفاعت را شرک دانست.
وهابیت برای اینکه خود را در زمره مسلمانان جای دهند خود را به اهل سنت متمایل دانسته و داعیه آن را دارند که میخواهند سنت پیامبر را بر جامعه حاکم سازند. اما ایشان با وارد کردن بدعت در دین، اهل سنت را از خود راندند چنانکه بزرگان علمای اهل سنت سردمدارار وهابیت یعنی «ابن تیمیه» را در نظر مردم مجسِمه، زندیق، ملحد و منافق بر میشمرد.
«سبکی» از علمای اهلسنت در مورد ابن تیمیه گفته است: «او در پوشش پیروی از کتاب و سنت در عقاید اسلامی بدعت گذاشت و ارکان اسلام را در هم شکست. او با اتفاق مسلمانان به مخالفت برخاست، سخنی گفت که لازمه آن جسمانی بودن خدا و مرکب بودن ذات اوست.... شوکانی نیز گفته است: اگر کسی به ابن تیمیه شیخ الاسلام بگوید کافر است.
ابن حجر هیثمی، از علمای بزرگ اهل سنت درباره ابن تیمیه میگوید: «خدا او را خوار و گمراه و کور و کر کرده است و معاصرین وی از شافعیها و مالکیها و حنفیها بر فساد افکار و اقوال او تصریح دارند، اعتراض او حتی عمر بن خطاب و علی بن ابی طالب (علیهالسلام) را نیز در برگرفته است. ابن تیمیه بدعت گذار و گمراه است.»
زید بن علی معروف به زید شهید از فرزندان بلافصل امام سجاد (علیه السلام) است که قیامش بعد از واقعه عاشورا از جمله قیامهایی بود که بر علیه حکومت غاصب و ظالم شکل گرفت مثل قیام مختار و توابین و... او علیرغم سخن صریح امام باقر مبنی بر شهادتش قیام کرد و در این راه به فیض عظمای شهادت نائل آمد و به صلیب کشیده شد.
ابن تیمیه با ارائه طرحی نو از اندیشه های احمد بن حنبل مکتب سلفیگری را ابداع نمود و با ظاهر گرایی و نفی تقلید از ائمه اربعه باعث افتراق در بین مسلمین شد.
ابن تیمیه خداوند را محدود و مجسم فرض کرده و میگوید: خداوند بر بالای عرش در بالای آسمان ها قرار دارد... پس کسی که ادعا کند خدا حد ندارد، قرآن را انکار و هیچ فرض کرده است. زیرا قرآن برای خداوند حد معرفی کرده و فرموده است: خدای رحمان بر عرش قرار دارد.
ابن تیمیه از اشخاصی است که قائل به تشبیه و تجسیم است. وی اگر چه خود را مشبهه و مجسمه نمی داند ولی با مراجعه به سخنانش مشاهده می کنیم که وی صراحتا خداوند را تشبیه و تجسیم می کند.
وقتی به کتابهای ابن تیمیه مراجعه شود، مشاهده خواهی کرد که وی به گونهای در رابطه با انبیا و اولیا سخن گفته است که از مقام انبیا و اولیا بسیار کاسته است. وی هیچ تفاوتی بین انبیا و اولیا با مردم عادی قائل نیست.
ابن تیمیه از اشخاصی است که سرسختانه مخالف با توسل به انبیا و اولیا است. اما وی به صورت ضمنی توسل سلف به قبر پیامبر را میپذیرد. وی میگوید: عدهای از مردم، جواب سلام پیغمبر را از قبر ایشان یا دیگر قبور صالحین شنیدهاند و یا اینکه سعید بن مسیب صدای اذان را از قبر میشنید و امثال این قضایا؛ همه اینها حقیقت دارد ودرست است!