فضائل زید شهید و تهمتهای ناروا به شیعه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ زید بن علی معروف به زید شهید، از بزرگان فقهای اهل بیت پیامبر، از جمله کسانی است که ظلم و ستم را نمیپذیرفت و در برابر حکومت وقت قیام میکند. او در تقوا و دانش علوم نبوی و شرافت و مجد علوی و سیادت و روح دلیری حسینی به مرتبه بلندی دست یافت که همگان را به خضوع و خشوع در مقابلش وادار کرد و شیعیان همگی درباره ی او چیزی جز قداست و پاکی نمیگویند و بر خود واجب میدانند.
احادیثی که دربارهی او از پیامبر و ائمه معصومین (علیهمالسلام) صادر شده حاکی از این مدعاست. از جمله سخن پیامبر به امام حسین (علیهالسلام) است که فرمود: «یخرج من صلبک رجل له زید یتخطی هو و اصحابه رقاب الناس، یدخلون الجنه بغیر حساب.[1] از صلب تو مردی خارج میشود که به او زید گفته میشود، او و اصحابش از فراز سر و گردن مردم – روز محشر- عبور کرده و بدون حساب وارد بهشت میشوند.» و از حضرت امیرالمومنین (علیهالسلام) نقل شده که روزی در جایگاه به صلیب کشیدن او در کوفه ایستاد و گریه کرد، پس اصحاب گفتند چه چیزی تو را گریانید؟ فرمود: «انّ رجلاً من ولدی یصلب فی هذا الموضع، من رضی ان ینظر الی عورته کبّه الله علی وجهه فی النار.[2] همانا مردی از اولاد من در این جایگاه و مکان به صلیب کشیده میشود، هر کس راضی شود که به عورت او نگاه کند، خدا او را به رو در آتش میاندازد.» و یا امام صادق میفرماید: «انّ زیداً کان عالماً، و کان صدوقاً، و لم یدعکم الی نفسه و انّما دعاکم الی الرضا من آل محمد، و لو ظفر لوفی بما دعاکم الیه، و انّما خرج الی سلطان مجتمع لینقضه.[3] همانا زید عالم و بسیار راستگو بود، و شما را به خود دعوت نکرد بلکه تنها به رضای از آل محمد دعوت نمود، و اگر پیروز میشد حتماً به آنچه شما را به آن دعوت کرد وفا میکرد، و همانا بر سلطانی که نیروهایش را جمع کرده بود خروج کرد تا او را درهم شکند.»
با این احادیث وارده، جای بسی تعجب است که افراد مغرضی مانند ابن تیمیه اینگونه تهمت ناروا و باطلی را میگویند که رافضیان زید بن علی بن حسین و هر که او را دوست بدارد را خارج از دین دانسته و علیه او به کفر و فسق گواهی میدهند.[4] و یا در کتاب دیگری اینگونه مینویسند که: «مثل رافضیان مثل یهود است، آنها افراد زیادی از اولاد فاطمه را دشمن میدارند و به آنان دشنام میدهند مثل زید بن علی ...»[5]
پینوشت:
[1]. عیون الاخبار االرضا، شیخ صدوق، انتشارات مسجد جمکران، قم، ایران، (1389ق)، باب 25 ج1 ص226 حدیث2.
[2]. کتاب الملاحم و الفتن، سید بن طاووس، نشر بین الملل، تهران، ایران، باب 31 ص84.
[3]. روضه الکافی، مرحوم کلینی، علمیه اسلامیه، تهران، ایران، ج8 ص264 حدیث 381.
[4]. منهاج السنه، ابن تیمیه، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج2 ص126.
[5]. السنه و الشیعه، محمد رشید رضا، دارالمنار، قاهره، مصر، ص52.
افزودن نظر جدید