مکاتب اهل سنت
عبدالحمید در سخنان انتخاباتی خود، نامزدهایی که به عنوان نامزد انتخاباتی نامنویسی کردهاند را ناتوان در اداره کشور خواند و گفت مردم امیدشان را از دست دادهاند و همان گونه که تاکنون کاری صورت نگرفته، این افراد هم نمیتوانند بحرانهای موجود را مدیریت کنند. این مطالب ناامید کننده و سیاه نماییها، نادرست و مخالف واقع است و این کار که در قالب دلسوزی بیان شده، به ضرر کشور و مردم است.
عبدالحمید که مردم را ناامید به آینده خوانده بود، سخنانی مطرح کرد با این معنا که انتخابات بیفایده است و کاری توسط رئیسجمهورها انجام نمیشود؛ در حالی که فقط اگر به کلام مردم و عالمان اهلسنت بنگریم، موجی از امید و اعتراف به پرکاری و خدمترسانی به ملت توسط رئیسجمهور فقید دیده میشود که نشان از عدم دلسردی مردم است.
یکی از جانشینان دوازده گانه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) حضرت امام علی بن موسی الرضا (علیهالسلام) است، که دارای فضائل اخلاقی و حامل علم الهی که به نبیّ اکرم اعطا شد و نسل به نسل این علم در میان اهل بیت منتقل گشت تا به ایشان رسید، و جایگاهی بس رفیع در میان دوست و دشمن داشته است.
توسل و تضرع عالم مشهور اهل سنت به حرم امام رضا (علیه السلام) خود نشانی از اعتراف به مقام بلند اهل بیت میباشد. راوی میگوید: من دیدم ابن خُزَیمه آنچنان در برابر بقعه و بارگاه امام رضا(علیه السلام) تعظیم میکند و آنچنان تواضع و تضرع میکند که همه ما حیرت زده شدیم.
عبدالحمید برای مباحث اخلاقی خود، (مثل حقالناس و ظلم) مثالهایی از مأموران دولت و قوه قضائیه میزند؛ اگر وی به دنبال اصلاح مخاطبان خود است، باید چند مثال از زندگی فردی این افراد بیاورد، نه اینکه اتهامهایی بزند که خود اثبات لازم دارد و بدون اثبات، همین مثالها از مصادیق ظلم باشد.
عبدالحمید در سخنرانی خود، سفارش به رعایت حقالناس کرده است و به عنوان مثال، موردی را عنوان کرده که بعضی توانایی تأمین مخارج بیمارستان را ندارند و توان ترخیص بیمارشان را ندارند؛ وی مثالی آورده که در آن حقالناس را برعکس جلوه داده و حقالناس را در حق بیمارستانها، نادیده گرفته است.
عبدالحمید ادعا کرد که زنان جهت مخالفت با نظام، بدحجاب بیرون میآیند. برای حل این معضل، علت آن را ریشهکن کنید؛ میگوییم درصد کمی از بیحجابها به علت مخالفت با نظام دست به چنین کاری میزنند و معضل بیحجابی نیز خود علت مشکلات دیگر است که باید حل شود.
عبدالحمید میگوید: اهلسنت، چون ایرانی هستند، خلاف عدالت است که نمیتوانند رئیسجمهور شوند. جمهوری اسلامی که به هدف اجرای عدالت و اسلام و روش پیامبر صلیاللهعلیهوآله و خلفای راشدین پایهریزی شد، تبعیض را قانونی کرده است؛ میگوییم هدف جمهوری اسلامی، ایجاد حکومت مردمی و اسلامی بر اساس اسلام ناب محمدی بود. سیره امیرالمؤمنین علیهالسلام نیز احترام به پیروان مکتب سقیفه بود، نه سپردن بالاترین پست حکومتی به آنان؛ بنابراین رئیس جمهور نشدن اهلسنت، همان عدالت علوی است.
عبدالحمید این گونه استدلال میکند که مخالفت با نظام باعث شده که زنان، بدحجاب بیرون بیایند؛ به جای مبارزه با بدحجابی، به علت این مشکل بپردازید؛ در پاسخ میگوییم اکثر بانوان به حجاب معتقدند ولی نیمی از آنان در مصداق آن اختلاف دارند؛ همچنین دلیل عبدالحمید کمترین تأثیر را در بدحجابی زنان دارد و این معضل علتهای دیگری میتواند داشته باشد.
عبدالحمید ورود نیروهای مسلح در مقابله با بدحجابی را صحیح ندانست و گفت: «نیروهای مسلح باید از تمامیت ارضی و امنیت و مرزهای کشور حفاظت کنند و نباید مردم را از نیروهای مسلح متنفر کنند». در پاسخ میگوییم این تنفر برای کسی است که فواید اجرای قوانین و معایب ترک آن را نداند، وگرنه کسی که بداند رعایت قانون حجاب، منجر به سلامت خانواده گشته، از طلاق جلوگیری میکند و ...، از اجرای این قانون تقدیر میکند.
عبدالحمید به مسئولین پیشنهاد میدهد که مشکل اقتصادی نیاز به مشورت دارد و مسئولین باید به جمهوریت و اسلامیت نظام برگردند و حرف مردم را بشنوند. این توصیه کاملاً واضح نیست و معلوم نیست که این سفارش، در کشوری که بیشترین مشورت با نخبگان را دارد، چه معنی میدهد! آیا نظر او، واقعاً مشورت با صاحبنظران و نخبگان است؟
عبدالحمید میگوید: اهلسنت، چون ایرانی هستند، خلاف عدالت است که نمیتوانند رئیسجمهور شوند؛ این قانون خلاف اسلام است و مجوزی بر این ممنوعیت از اسلام نیست. جمهوری اسلامی که به هدف اجرای عدالت و اسلام و روش پیامبر صلیاللهعلیهوآله و خلفای راشدین پایهریزی شد، تبعیض را قانونی کرده است؛ وی با این بیان، با اصل غیرقابل تغییر قانون اساسی در افتاده و در کلام امام خمینی آمده که قانون این افراد را قبول ندارد و آنها باید قانون را بپذیرند.
عبدالحمید میگوید ندادن مسئولیت به زنان تبعیض است؛ هیچ دلیلی از دین بر این امر وجود ندارد؛ میگوییم علمای مذاهب اسلامی، مسئولیت دادن به زنان که منجر به ولایت آنان بر مردان میشود را نمیپذیرند؛ در سیره حاکمان صدر اسلام نیز چنین نبوده و حکومتهای ایدهآل عبدالحمید ازجمله ترکیه، افغانستان و عربستان نیز چنین نمیکنند؛ فقه اهلسنت بیش از فقه شیعه، با زمامداری و مسئولیت زنان مخالفت دارد.
عبدالحمید میگوید ندادن مسئولیت به زنان تبعیض است؛ هیچ دلیلی از دین بر این امر وجود ندارد؛ میگوییم علمای مذاهب اسلامی، از شیعه و اهلسنت، مسئولیت دادن به زنان که منجر به ولایت آنان بر مردان میشود را نمیپذیرند؛ پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و خلفای اهلسنت نیز زنی را به عنوان والی یک شهر یا قاضی منصوب نکردهاند و این یک نظریه علمی است و باید در فضای علمی حل و فصل گردد.