اعتراف به تواتر حدیث غدیر در کلام علمای اهل سنت
مقبلی در مورد حدیث غدیر می گوید: «أسناد حدیث جداً بسیار است؛ لذا برخی اضافه بر تواتر معنوی این حدیث، معتقد به تواتر لفظی آن شده اند.»
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ خداوند در حجة البلاغ جبرئیل را نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرستاد و این آیه را از جانب خدای تعالی نازل فرمود: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ.[مائده/67] ای پیامبر! آنچه به تو از جانب پروردگارت نازل شده است را تبلیغ کن و اگر انجام ندهی، رسالت خدا را انجام ندادهای.» پس آن حضرت اصحاب را جمع کردند و خطبه خواندند و در ضمن خطبه غدیر خم حدیث ثقلین را بیان فرمودند و سؤالاتی از صحابه در اولویت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بر نفس شان پرسیدند، سپس فرمودند: «من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه، هر کس من مولای او هستم، پس علی مولای اوست. خدایا! دوست بدار هر کس او را دوست بدارد و دشمن بدار هر کس او را دشمن بدارد.»
واقعه غدیر خم در کتب فریقین به صورت مختصر یا مفصل، به صورت متواتر در احادیث صحیح و حسن بیان شده است.
کثرت شرکت کنندگان در اجتماع روز عید غدیر خم
در برخی کتب اهل سنت، کثرت شرکت کنندگان در روز غدیر و تعداد افراد بیان شده است. سبط بن جوزی حنفی میگوید: «علمای تاریخ بر وقوع جریان غدیر اتفاق دارند و همراه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از صحابه و اعراب و ساکنین اطراف مکه و مدینه، 120 هزار نفر شرکت داشتند.» (1) حلبی نیز در مورد تعداد شرکت کنندگان در خطبه غدیر خم میگوید: «تعداد جمعیت آنان را غیر از خداوند نمیداند؛ گفته شده 40 هزار، 70 هزار، 90 هزار، 114 هزار، 120 هزار و گفته شده بیش از این تعداد بودهاند.»(2)
در دایرة المعارف قرن بیستم نیز آمده است که در سال ده هجری پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) حج به جا آورد. خطبه جامعی ایراد فرمود و با مردم وداع کرد و در آن سال حدود 90 هزار نفر با پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بودند.(3)
کثرت سندهای حدیث غدیر خم در کلام علمای اهل سنت؛
غزالی میگوید: «جمهور علما بر متن حدیث غدیر از خطبه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در روز عید غدیر بالاتفاق اجماع کردهاند.»(4) ذهبی می گوید: «طبری سندهای حدیث غدیر را در 4 جلد جمع آوری کرد؛ من بخشی از آن را دیدم؛ از کثرت روایات متعجب شدم و به وقوع این اتفاق یقین پیدا کردم.»(5) و نیز میگوید: «من یک جلد از طرق حدیث غدیر که طبری جمع کرده، دیدم؛ نسبت به این واقعه و کثرت طرق آن مدهوش شدم.»(6)
ابن کثیر هم کتابی که طبری در آن اسناد حدیث غدیر را جمع کرده بود، دیده و میگوید: «کتاب طبری که در آن روایات غدیر جمع شده بود، دیدم که در دو جلد ضخیم بود.»(7) او از ذهبی نقل میکند: «حدیث غدیر متواتر است و من به اینکه آن را پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرموده یقین کردم و قسمتی که به حدیث غدیر اضافه شده (اللهم وال من والاه) سندهای قوی دارد.»(8)
ابن حجر عسقلانی در مورد تواتر حدیث غدیر می گوید: «این حدیث توسط ترمذی و نسائی نقل شده و طریق و سند حدیث جداً زیاد است و ابن عقده در کتابی مستقل آنها را جمع آوری کرده و بسیاری از این سندها، صحیح و حسن هستند.»(9)
او در کتاب دیگر خود میگوید: «ابن عقده به جمع کردن اسناد حدیث غدیر اهتمام ورزید؛ پس این حدیث را از 70 صحابی یا بیشتر نقل کرد.»(10)
ابن جزری شافعی نیز در کتابش آورده است: «سند صحیح بسیاری دارد، از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) متواتر است؛ گروه زیاد از گروه زیاد نقل کردهاند (در هر طبقه راوی تعداد زیادی وجود دارند.)»(11) مناوی در شرح کتاب سیوطی، به نقل از او میگوید: «حدیث غدیر متواتر است.»(12)
فقیه ضیاء الدین مقبلی در مورد حدیث غدیر می گوید: «اسناد حدیث، جداً بسیار است؛ لذا برخی اضافه بر تواتر معنوی این حدیث، معتقد به تواتر لفظی آن شدهاند.»(13) میرزا محمد بدخشانی در مورد حدیث غدیر می گوید: «اسناد حدیث، جداً بسیار است؛ ذهبی بسیاری از سندها را صحیح دانسته و صحابه بسیاری این حدیث را نقل کردهاند.»(14)
پینوشت:
1. سبط بن جوزی حنفی، شمس الدين أبوالمظفر يوسف بن فرغلی، تذکرة الخواص، ص37.
2. حلبی، علی بن إبراهيم بن أحمد، السيرة الحلبية (نسان العيون في سيرة الأمين المأمون)، دار الكتب العلمية، 1427 ق، ج3، ص361.
3. فرید وجدی، محمد، دائرة معارف القرن العشرين، دار الفکر، ج3، ص542.
4. غزالی، أبوحامد محمد بن محمد طوسی، مجموعة رسائل الامام غزالی، سر العالمین، المکتبة التوفیقیة، ص483.
5. ذهبی، شمس الدين أبوعبدالله محمد بن أحمد، سير أعلام النبلاء، مؤسسة الرسالة، 1405 ق، ج14، ص277.
6. ذهبی، شمس الدين أبوعبدالله محمد بن أحمد، تذکرة الحفاظ، دار الكتب العلمية،، 1419 ق، ج2، ص203.
7. ابن كثير، أبوالفداء إسماعيل بن عمر، البداية والنهاية، دار هجر، 1418 ق، ج14، ص849.
8. همان، ج7، ص681.
9. ابن حجر عسقلانی، ابوالفضل أحمد بن علی، فتح الباری، دار المعرفة، 1379، ج7، ص74.
10. ابن حجر عسقلانی، ابوالفضل أحمد بن علی، تهذیب التهذیب، مطبعة دائرة المعارف النظامية، هند، 1326 ق، ج7، ص339.
11. ابن جزری، شمس الدین ابوالخیر محمد بن محمد بن یوسف، اسنی المطالب، مکتب الامام امیرالمؤمنین، ص48.
12. مناوی، زين الدين محمد بن علی، فیض القدیر شرح جامع الصغیر، المكتبة التجارية الكبرى، 1356 ق، ج6، ص217.
13. مقبلی، صالح بن مهدی بن علی ربیعی، الأبحاث المسدّدة فی الفنون المتعدّدة، مکتبة الجیل، ص336.
14. بدخشانی، محمد بن معتمد خان حارثی، نزل الابرار، مکتبة الامام امیرالمؤمنین، ص53.
مهدی منصورسمائی
افزودن نظر جدید