آسيب شناسي مشترك
فرقه هائی که از نیروهای ماورائی استفاده می کنند باعث می شوند آسیب های مختلفی به اعضا و افرادی که با آن ها مرتبط هستند وارد شود. اما رعایت بعضی از مسائل، باعث درمان این آسیب ها می شود. همچنین باعث پیشگیری شده و نمی گذارد به سایر افراد آسیب برسد. یا آسیب ها را به حداقل می رساند.
نیروهای ماورائی و کارهای خارق العاده از دو مسیر به دست می آید: یک روش الهی است و روش دیگر غیر الهی می باشد. تشخیص اینکه این کار خارق العاده از کدام مسیر به دست آمده است نیاز به بررسی و تحقیق عالمانه دارد ولی ملاک های عام و کاربردی وجود دارد که با کمک این ملاک ها می شود نیروهای الهی از غیر الهی تشخیص داد، مانند اهداف شرورانه که باعث می شود بدانیم این نیرو الهی نیست.
آموزه های هر مکتب و آئینی مبتنی بر یک سری مبانی است و شناخت دقیق یک مکتب، زمانی محقق می شود که بتوانیم مبانی آموزه ها، اعمال و عقاید یک مکتب را بشناسیم. برای شناخت یک مبنای پایه و اصلی در یک مکتب، چند راه وجود دارد. خود بزرگان فرقه و مکتب تصریح کنند بر یک مبنای خاص یا دقت در آموزه های فرقه متوجه می شویم این آموزه برگرفته از مبنای خاصی است؛ سپس با نقد مبنا، آموزه هم نقد می شود.
همه انسانها دچار مشکلاتی در زندگی خود هستند و با تحمل سختی و صبر و خود سازی به زندگی معنوی دست می یابند اما نکته اینجا است که هیچ وقت اساتید معنوی واقعی در مقابل مشکلات شکست نمی خورند. آن ها سختی های زندگی را پله های رشد معنوی قرار می دهند ولی اکثر پدیدآورندگان شبه معنویت های جدید در سختی های زندگی شکست خورده و دچار یأس و نامیدی شده اند و مشکلات روحی و روانی برایشان پیش آمده است.
در شبه معنویت های جدید جای خیر و شر عوض می شود و آنچه موجب تقبیح است تحسین می شود. پائولو کوئلیو یکی از مدعیان ارائه سبک زندگی معنوی جدید است که از طریق کتاب هایی که به نگارش در می آورد، سعی می کند سبک زندگی باطلی را ترویج کند. مثلا یکی از اختلالات جنسی را به عنوان یک سبک زندگی معرفی می کند.
برای بعضی انسان های عصر مدرن یک تغییر مبانی ادراکی اتفاق افتاده است. مانند اصلی که می گوید صحیح وغلط را رها کن از مکتبی پیروی کن که حال روحی تو را خوب می کند حتی اگرغلط باشد. یا از مکتبی که نتیجه آنی و نقد دارد پیروی کن یا هر مکتبی تبیین ساده از جهان دارد را بپذیر(اصل سویین برن).لذا باید توجه شود، مبانی معنویت های نوپدید با مبانی معنویت های ادیان گذشته تفاوت دارد.
افرادی که واقعاً به کمال رسیده اند و حقایق عالم برایشان مکشوف شده است می دانند که با ارزش ترین چیز در عالم هستی، وجود انسان است(انسان اشرف مخلوقات است). پس همه انسان ها را از این باب که خلقت انسانی دارند با ارزش می دانند و کمال الهی با اضرار به غیر و منافع دنیوی سازگار نیست. می شود با این ملاک ها بعضی از عرفان های کاذب را تشخیص داد.
انسان به صورت فطری دنبال حقیقت و امور فراطبیعی است. حال سوال این است که چرا انسان ها با این قوه حق جویی دچار انحرافات فرقه ها می شوند. انسانی که سعی کند قوه حق جویی را فاسد نکند و ملتزم به آن باشد همیشه در راه حق است. در مسیر حق بودن مهم است. عوامل مادی و کسب درآمد و عدم اعتماد به نفس و ترس از واکنش های سلبی فرقه، ازعلل دیگر باقی ماندن افراد در فرقه می باشد.
پس از انقلاب، دشمنان ایران اسلامی برنامه های مختلفی برای از بین بردن نظام چیدند یا طرح ریزی کردند. از جمله برنامه ها، سست کردن بنیان خانواده و ارزش های موجود در بین خانوادهاست. فرقه ها و رهبران مکتب های انحرافی بهترین سرباز برای پیاده سازی این نوع تفکرات است.
در اینجا به بحث تاثیر اجنه و نیروهای غیرارگانیک بر انسان می پردازیم و روزنه هایی که باعث ورود اجنه می شود را بیان خواهیم کرد و همچنین راه کارهای برطرف کردن این نیروها برای از بین بردن افسردگی، اضطراب و استرس را بیان خواهیم کرد.
یک لبخند ساده می تواند به افزایش روحیه شما کمک کند. کاری کنید که شما را به خنده وادارد، با یک دوست شوخ صحبت کنید، فیلم کمدی تماشا کنید، داستان سرگرم کننده بخوانید. گرچه ممکن است احساس خوشحالی پس از این ها نداشته باشید ولی با این لبخندها و خنده ها تنش های ذهنی آزاد خواهد شد و احساس آرامش بیشتری می کنید.
یکی از مضرات و آسیب های شبه معنویت های نوظهور پیچیدن نسخه های آسیب زا و تخریب کننده یا دارای آثار موقت است. فرقه های معنوی کاذب برای اینکه بتوانند افراد را به خود جذب کنند نسخه هایی ساندویچی برای رسیدن به آرامش افراد می پیچند که بعضاً آسیبزا است.
رهبران فرقه های معنوی نوظهور برای جذابیت مکتب خویش آمیزهای از آموزههای ادیان و مذاهب را در میان جملات خود آمیختهاند و «ایمان دینی» را که متعلق آن، خداوند و رسولان او هستند را در حدّ ایمان شاگرد و مرید به استاد و مراد، تنزل دادهاند. در این میان، شاگرد هیچ اراده و اختیاری از خود ندارد، جز تسلیم شدن بیچون و چرا در برابر استاد.
اندیشههای اومانیستی و ماتریالیستی دنیای مدرن، انسان را به پوچی و فرسایش روحی رسانده است. از همین رو انسان امروزی به سمت معنویت گرایش پیدا کرده تا به وسیله آن زندگی بیروح و مادی خود را حیاتی دوباره بخشیده و مسیری را برای نزدیک شدن به خدا پیدا کند. یکی از شگردهای مشترک عرفانهای کاذب، در رسیدن به اهداف استفاده حداکثری از اعمال سحر و جادو است.