علل باقی ماندن در فرقه انحرافی
انسان فطرتا دنبال حقیقت است. اگر به این ندای فطری و رسول باطنی گوش دهد به مکتب و دین حقیقی می رسد، یا حداقل به آن نزدیک می شود. در فرقه های انحرافی به علل مختلف این فطرت و قوه حق جویی و الهی زیر پا گذاشته می شود؛ یا علل روان شناختی مثل ترس یا عدم اعتماد به نفس کافی باعث می شود فرد از فرقه جدا نشود.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ گرایش به معنویت امری فطری است یعنی ساختار وجودی انسان طوری شکل گرفته است که میل به امر ماورایی و معنویت دارد. خداوند متعال در این باره چنین می فرماید:
«فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ (روم/30) پس روى خود را با گرایش تمام به حقّ، به سوى این دین کن، با همان سرشتى که خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خداى تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار، ولى بیشتر مردم نمیدانند».
آیت الله جوادی آملی در تقریر برهان فطرت می فرمایند: «فطرت امری حضوری است و انسانها براساس آن ارتباط مستقیم و حقیقی با خدا برقرار میکنند، لذا منظور از خداشناسی و خداگرایی فطری در نظر ایشان، همان خداشناسی و خداگرایی حضوری و بیواسطه است که انسان با علم حضوری حق را مییابد.»(1) تقریر دیگری که از این برهان میتوان برداشت کرد این است که انسان معلول علتی(خدا) است و به آن علت علم دارد و مثل محصولی که لوگو و آرم کارخانه خود را دارد آرم خدا را دارد.
شبه معنویت های جدید از این میل درونی سوء استفاده می کنند و خود را به عنوان همان امر فرا مادی و معنوی معرفی می کنند. یعنی برای یک گرایش صحیح و طبیعی، مصداقی غلط معرفی می کنند. مخاطبین بعد از مدتی متوجه می شوند که این معنویت و مسیری که به آنها معرفی شده است با میل های دیگر انسان در تعارض است؛ مثلا معنویت (الف) با میل به حقیقت جویی و تسلیم حقیقت بودن، کارهای خیر و انسان دوستی و... تعارض دارد. در این موقعیت تعدادی متوجه می شوند که این معنویت (الف) اشکالاتی دارد و از آن جدا می شوند. «انجمن نجات از حلقه» مؤید یکی از همین جریانات است، بدین بیان که به علت تناقضات درونی آموزه های عرفان حلقه و تعارضات بیرونی با دین و عقلانیت، افراد داخل این فرقه پی به باطل بودن عرفان حلقه بردند و از آن خارج شدند و لذا انجمن فوق را برای هم افزایی و کمک به آسیب دیدگان تشکیل دادند.
گروهی دیگر آموزه های فرقه باطل را به علت های مختلف بر می گزینند و این انتخاب خود را هم بسیار عالی و درست می دانند. در این هنگام شیطان بیکار نمی نشیند؛ خداوند می فرماید: «وَإِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ (انفال/48) و (یاد آر) آن گاه که شیطان کردار (زشت) آنان را در نظرشان زیبا نمود.» «الوین کارل پلانتینگا» اندیشمند و فیلسوف دین برجسته آمریکایی این مطلب را چنین تبیین می کند: «در بدن انسان یک قوه وجود دارد که در موقعیت های خاصی باور به خداوند و امور فرا طبیعی و حق جویی را ایجاد می کند، وقتی انسانی خیلی گناه می کند(2) کم کم این قوه از کار می افتد لذا منحرف می شود و معمولا بازگشتی از این انحراف نیست.»(3)
بخشی دیگر از افرادی که دچار انحراف معرفتی شده اند؛ از لحاظ استدلال عقلی و دقت مباحث نظری، ضعف دارند و توانایی درک اشکالات را ندارند.(4) بخشی هم بخاطر مسائل مادی وکسب درآمدی که از فرقه دارند حاضر به ترک فرقه نیستند.
علت دیگری که می شود در همین زمینه اشاره کرد، هویت بخشی فرقه و مکتب انحرافی است، مثلا شخصی که در یک فرقه انحرافی به عنوان مسؤل هماهنگی مُریدان چند منطقه انتخاب می شود، حس تعلق و جایگاه داشتن به او دست می دهد و حاضر نیست از این جایگاه دست بکشد. بعضی از افرادی که جذب فرقه انحرافی و باطل شدند اعتماد به نفس کافی برای جدایی از فرقه را ندارند یا بخاطر ترس برخورد سایر اعضا فرقه باخود در فرقه باقی می مانند، اما دیگر دلبسته این فرقه نیستند و می دانند آموزه هایشان اشکال دارد.
پینوشت:
1. بررسی تطبیقی فطرت از دیدگاه آيتالله جوادي آملی و باورهای پایه آلوین پلانتینگا، حسن قره باغی و محمد جعفری
2. منظور گناه شرعی نیست. بلکه مراد گناه معرفتی و زیر پا گذاشتن حقیقت هایی هست که انسان قطعا می داند آن حق است ولی باز به آن عمل نمی کند.
3. خبرگزاری فارس، کد خبر: ۱۳۹۶۰۳۲۶۰۰۰۵۰۴
4. اصطلاحا به آنان مستضعف فکری می گویند.
افزودن نظر جدید