اسناد
اقوال علماء در مورد طحاوی:
ابن یونس او را ثقه، فقیه، عاقل دانسته و گفته جانشینی مانند او پیدا نشد.
محمد زاهد کوثری ضمن اشاره به بغض و کینه ابنتیمیه نسبت به امیرالمؤمنین میگوید:
عباس محمود عقّاد، از شخصیتهای برجسته و معاصر مصری، مینویسد: «حضرت علی (علیهالسّلام) درون کعبه به دنیا آمد و خداوند بدینوسیله بر او کرامت کرد تا در برابر بتهای کعبه سجده نکند. گویا ولادت او در کعبه، عهد و میثاق جدیدی برای کعبه و عبادت پیرامون آن است.
حلبی در مورد ولادت امیرالمؤمنین میگوید: «هنگامیکه سنّ رسول خدا (صلیاللّهعلیهوآله) سی سال بود، امیرالمؤمنین داخل کعبه متولد شد.»
السیرة الحلبیة (انسان العیون فی سیرة الأمین المأمون)، علی حلبی شافعی، ج3، ص520.
مسعودی شافعی درباره ولادت امیرالمؤمنين میگوید: محل تولد علی (علیهالسّلام) خانه کعبه است.
مروج الذهب، مسعودی، ج2، ص273.
مقاله: «تواتر روایات اهلسنت در ولادت امیرمؤمنان در کعبه»
ابن صباغ مالکی مینویسد: «علی (علیهالسّلام) در مکه مشرّفه در داخل بیت الحرام (کعبه) در روز جمعه سیزدهم ماه خدا، یعنی ماه رجب سال سیام عام الفیل، و بیست و سه سال پیش از هجرت به دنیا آمد...؛ پیش از او هیچکس در کعبه متولد نشد و این فضیلتی است که خداوند به جهت بزرگداشت و بالا بردن مقام و اظهار کرا
ابن عساکر در کتاب خود نقل میکند که: «عبدالله فرزند احمد بن حنبل میگوید، روزی در خدمت پدرم بودم، گروهی از اهل کرخه نزد پدرم آمدند، و از ابوبکر و عمر و عثمان شروع به صحبت کردند و مبالغه میکردند و سپس دربارهی خلافت علی (علیهالسلام) سخن گفتند و اطالهی کلام کردند، پدرم ساکت بود تا اینکه سر بلن
وقتی مأمون به بغداد آمد، روزی به شکار میرفت. امام جواد (علیهالسلام) در کناری ایستاده بود و کودکان مشغول بازی با دیدن مأمون فرار کردند، ولی امام بر جای خود ایستاد، مأمون پرسید: چه شد تو فرار نکردی؟
نام و کنیه امام جواد (علیهالسلام) با جدشان، امام باقر (علیهالسلام) یکسان بود و لذا امام جواد (علیهالسلام) به «ابوجعفر ثانی» شناخته شد، و اگرچه خردسال بود، قدر و منزلتش بزرگ بود، و بعد از پدرش، امام رضا (علیهالسلام) به وصیت ایشان، عهدهدار امر امامت شد.
احسان الهی ظهیر، درسخوانده عربستان، با تفکر وهابی، در کتاب «الشیعه والسنه»، در نقل روایتی از کتاب کافی، قسمت اول حدیث را که در مورد امین بودن پیامبر است حذف کرده، تا مشخص نگردد، امام رضا (علیهالسلام) همان مقام امین بودن که در پیامبر (صلىاللهعليهوآله) بود را، به همه امامان اهل بیت، به عنوان و
دکتر صابر طعیمه، در مورد معرفی چند فرقه از فرق اسلامی، در کتابش در مورد شیعه اینگونه میگوید که شیعه نه تنها در مورد امیرالمؤمنین غلو میکند، بلکه این غلو را به همهی امامان دوازدهگانهی خود سرایت میدهد؛ وی از کتاب کافی نقل میکند که امام رضا (علیهالسلام)، در ضمن نامه خود به شیعیان، چنین نوشت
محمد ابوزهره مینویسد: در قرن دوازدهم هجری در شبه جزیره عربستان، محمد بن عبدالوهاب، تفکرات «ابن تیمیه» را احیاء کرد که وهابیان همچنان تا امروز منادی این افکارند و مردم را به مذهب سلف فرا میخوانند.
تاریخ المذاهب الاسلامیه، ابوزهره، ص199.
وهابیان با اینکه مدیون «محمد بن عبدالوهاب» هستند، اما دوست ندارند وهابی نامیده شوند، و خود را سلفی مینامند و بر این نام اصرار و پافشاری میکنند.
السلفیه الوهابیه افکارها الاساسیه، حسن بن علی السقاف، ص19 و 20.
وهابیت معتقدند که اولیاء و انبیاء الهی ولایتی در تکوین ندارند و به تبع این اعتقاد، درخواستهای فراتر از قدرت بشر عادی از انبیاء و اولیاء را شرک میخوانند،