اسناد

واضح‌ترین دلیل بر ایمان ابوطالب
01/02/1399 - 17:58

محکم‌ترین و واضح‌ترین دلیل بر ایمان ابوطالب، سخنانی است که در حال احتضار بیان کرد. او به بزرگان قريش که نزد او جمع شده بودند، فرمود: «اى گروه قريش!

اسلام آوردن ابوطالب و گفتن شهادتین
01/02/1399 - 17:58

با سندهای فراوان؛ برخی از عباس بن عبدالمطلب و بعضی دیگر از ابوبکر بن ابی قحافه، روایت شده که ابوطالب از دنیا نرفت تا این که: لا اله الّا الله، محمّد رسول الله » گفت.
شرح نهج البلاغه، ابن ابی‌الحدید، ج13و14، ص255.

جزای شک در ایمان ابوطالب
01/02/1399 - 17:56

امام رضا (علیه‌السلام) در جواب ابان بن محمود که به حضرت نامه نوشته بود و سؤال کرده بود که فدایت شوم، من در اسلام ابوطالب شک دارم، نوشت:

پاداش ایمان ابوطالب
01/02/1399 - 17:56

امام صادق (علیه‌السلام) از رسول خدا نقل می‌کند که فرمودند: «همانا اصحاب کهف ایمان خود را مخفی کردند و اظهار کفر کردند؛ پس خدا به آن‌ها، دو پاداش داد و همانا ابوطالب نیز ایمان خود را مخفی و اظهار شرک کرد؛ پس خداوند به او دو پاداش داد، «پاداش ایمان» و «پاداش کتمان و تقیه».

ارزش ایمان ابوطالب از زبان امام باقر
01/02/1399 - 17:56

از امام باقر (علیه‌السلام) درباره‌ی این حدیث که در مورد ابوطالب نقل می‌کنند، «ابوطالب در گودالی از آتش است» سؤال کردند؛ ایشان در جواب فرمودند: «اگر ایمان ابوطالب در یک کفّه ترازو و ایمان این مردم در کفّه دیگر قرار گیرد، ایمان او سنگین‌تر است؛ آیا نمی‌دانید امیرالمؤمنین در زمان حیاتش دستور می‌داد

علت ایمان ابوطالب، از زبان امام سجاد
01/02/1399 - 17:54

از امام سجاد (علیه‌السلام) درباره‌ی ایمان ابوطالب سؤال شد، فرمودند: «تعجب می‌کنم، خداوند تعالی پیامبرش را نهی کرد از این‌که زن مسلمانی را در عقد ازدواج مرد کافر باقی گذارد، و فاطمه بنت اسد از زنانی بود که به اسلام سبقت گرفت و تا زمان وفات ابوطالب، همسر او بود.»

سخاوت و کرم امام کاظم (علیه‌السلام)
12/29/1398 - 17:59

خطیب بغدادی درباره کرم و سخاوت امام کاظم (علیه‌السلام) می‌نویسد: «او چنان بزرگوار و سخاوتمند بود که وقتی به وی اطلاع می‌دادند فردی درصدد اذیت شماست، کیسه زری که حاوی هزار دینار بود، برایش می‌فرستاد و او همیشه زرها را در کیسه‌های سیصد و چهارصد و دویست دیناری می‌گذاشت و میان اهل مدینه تقسیم می‌کرد

ضرب‌المثل شدن کیسه‌های زر امام کاظم (علیه‌السلام)
12/29/1398 - 17:59

ابن‌عنبه درباره کرم و سخاوت امام کاظم (علیه‌السلام) می‌نویسد: «همواره نزد او کیسه‌هایی از زر و طلا بود و به هر کسی‌که می‌رسید و یا به هر کسی‌که به احسان آن حضرت چشم‌داشت، از آن‌ها می‌بخشید به طوری‌که کیسه‌های زر او ضرب‌المثل شده بود.»
عمدة المطالب فی انساب آل ابی طالب، ابن عنبه، ص177.

نقل دیدار شقیق بلخی با امام کاظم (علیه‌السلام) در سفر حج، توسط ابن حجر هیتمی
12/27/1398 - 09:33

شقيق بلخى مى‌گويد: من در سال 149 هجرى، در قادسيه جوانى خوش‌چهره ديدم كه ظاهر صوفیان داشت؛ خواستم سرزنشش كنم، وقتى نزديك ايشان رفتم، آیه‌ای خواند و چون فکرم را متوجه شده بود، فهمیدم: بنده‌ی صالح است؛ خواستم معذرت‌خواهی کنم، آیه‌ای خواند كه دیدم دو بار از راز من خبر داد؛ بار دیگر در كنار چاهى او را

نقل دیدن کرامات امام کاظم توسط شقیق بلخی و نقل آن توسط علمای اهل سنت
12/27/1398 - 09:33

شقيق بلخى مى‌گويد: من در سال 149 هجرى، در قادسيه جوانى خوش‌چهره ديدم كه ظاهر صوفیان داشت؛ خواستم سرزنشش كنم، وقتى نزديك ايشان رفتم، آیه‌ای خواند و چون فکرم را متوجه شده بود، فهمیدم: بنده‌ی صالح است؛ خواستم معذرت‌خواهی کنم، آیه‌ای خواند كه دیدم دو بار از راز من خبر داد؛ بار دیگر در كنار چاهى او را

تعجب شقیق بلخی از کرامات امام کاظم (علیه‌السلام) و تبرک مردم به ایشان
12/27/1398 - 09:33

شقيق بلخى مى‌گويد: من در سال 149 هجرى، در قادسيه جوانى خوش‌چهره ديدم كه ظاهر صوفیان داشت؛ خواستم سرزنشش كنم، وقتى نزديك ايشان رفتم، آیه‌ای خواند و چون فکرم را متوجه شده بود، فهمیدم: بنده‌ی صالح است؛ خواستم معذرت‌خواهی کنم، آیه‌ای خواند كه دیدم دو بار از راز من خبر داد؛ بار دیگر در كنار چاهى او را

خبر دادن امام کاظم (علیه‌السلام) از سر شقیق بلخی
12/27/1398 - 09:32

شقيق بلخى مى‌گويد: من در سال 149 هجرى، در قادسيه جوانى خوش‌چهره ديدم كه ظاهر صوفیان داشت؛ خواستم سرزنشش كنم، وقتى نزديك ايشان رفتم، آیه‌ای خواند و چون فکرم را متوجه شده بود، فهمیدم: بنده‌ی صالح است؛ خواستم معذرت‌خواهی کنم، آیه‌ای خواند كه دیدم دو بار از راز من خبر داد؛ بار دیگر در كنار چاهى او را

تعجب شقیق بلخی از کرامات امام کاظم (علیه‌السلام)
12/27/1398 - 09:32

شقيق بلخى مى‌گويد: من در سال 149 هجرى، در قادسيه جوانى خوش‌چهره ديدم كه ظاهر صوفیان داشت؛ خواستم سرزنشش كنم، وقتى نزديك ايشان رفتم، آیه‌ای خواند و چون فکرم را متوجه شده بود، فهمیدم: بنده‌ی صالح است؛ خواستم معذرت‌خواهی کنم، آیه‌ای خواند كه دیدم دو بار از راز من خبر داد؛ بار دیگر در كنار چاهى او را

نقل داستان شقیق بلخی و امام کاظم (علیه‌السلام) توسط ابن‌جوزی
12/27/1398 - 09:32

شقيق بلخى مى‌گويد: من در سال 149 هجرى، در قادسيه جوانى خوش‌چهره ديدم كه ظاهر صوفیان داشت؛ خواستم سرزنشش كنم، وقتى نزديك ايشان رفتم، آیه‌ای خواند و چون فکرم را متوجه شده بود، فهمیدم: بنده‌ی صالح است؛ خواستم معذرت‌خواهی کنم، آیه‌ای خواند كه دیدم دو بار از راز من خبر داد؛ بار دیگر در كنار چاهى او را

Pages