اعتقادات
سیره زندگانی و سفارشاتی که امام کاظم (علیهالسلام) انجام دادهاند، گواه روشنی بر مشروعیت توسل به ذات اولیاء الهی است؛ چنانکه آن حضرت به نقل از پدر بزرگوارشان، دعایی را برای ورود به مسجد، توصیه میفرمایند که در بخشی از آن، توسل به ذات رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و امیرالمومنین (علیهالسلام) صورت گرفته است که نشان از مشروعیت توسل به ذات اولیاء الهی دارد.
برای حضرت علی (علیهالسلام) القاب بسیار زیادی است؛ اما در بین این القاب لقبِ امیرالمومنین لقب اختصاصی ایشان است که تنها مختص حضرت بوده و حتی سایر ائمه نیز بدین لقب خوانده نمیشوند.
داود بن سلیمان نقشبندی، عالم سنی مذهب قرن 13 هجری، از قائلین علم غیب اولیاء الهی بوده و در برخی از آثارش، ادله فراوانی را در جهت اثبات آگاهی اشخاص صالح از امور غیبی، بیان میکند. به باور وی، اولیاء الهی از امور غیبی مطلعند، ولیکن اطلاع ایشان ازغیب، استقلالی نبوده، بلکه منوط به اذن الهی است.
جمعیت قابل توجهی از جامعه آماری اهل سنت، نظیر بسیاری از پیروان تصوف، معتقدند که در باطن وواقعیت، امیرالمومنین جانشین بلافصل رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) بوده است؛ البته اینان در رابطه با خلافت ظاهری، دیدگاه دیگری دارند و معتقدند که خلافت ظاهراً به ابوبکر، عمر، عثمان و حضرت علی (علیهالسلام) تعلق داشته است.
طبق روایات شیعه، امام هادی (علیهالسلام) به برخی اصحاب خویش دستور فرمودند تا برای زیارت قبر مطهر امام حسین (علیهالسلام) به کربلای معلی مشرف شوند؛ زیارت بارگاه سیدالشهدا، بدون سفر کردن ممکن نیست، مشخص است که امام هادی (علیهالسلام) خلاف وهابیون و ابن تیمیه، قائل به مشروعیت سفر به نیت زیارت قبور بودهاند.
کتاب «التعجب» علامه کراجکی (رحمهاللهعلیه) از جمله آثار شیعیان است که در جهت اثبات خلافت بلافصل امیرالمومنین (علیهالسلام) نوشته شده است که با حکایات تاریخی و مباحث مُتقَن، بر اتقان و استحکام استدلالات افزوده است و از مطالب پیچیده کلامی پرهیز کرده است.
گاردین انگلیس (The Guardian) در یک بررسی علمی پیرامون مسئله اِلحاد نوشت: ملحدان (خداناباوران، دین ناباوران) تمایل دارند "غیراخلاقی" تلقی شوند، حتی توسط سایر ملحدان. بر اساس تحقیقات جدید، اعتقاد مذهبی به طور گستردهای به عنوان محافظ در برابر "رفتار غیراخلاقی" شناخته میشود.
چون بامداد فرا رسيد، على (ع) گفت: ديشب پيامبر را در خواب ديدم. و بدو گفتم: اى پيامبر خدا! چهها كه من از امت تو ديدم. پيامبر گفت: از خدا بخواه تا تو را از دست ايشان آسودگى بخشد. گويند على به مسجد آمد و خفتگان را بيدار كرد. با پايش به ابن ملجم زد و او خود را در عبايى پيچيده بود. بدو گفت: برخيز! مىبينم كه تو همان كسى باشى كه به گمانم مىرسد و دو ركعت نماز بامدادى را آغاز كرد. ابن ملجم آمد و بر فرق او زد.
امام خمینی رحمة الله میفرماید: «اگر بعد از ماه مبارک رمضان، تغییرى در حالات خود یافتید، به همان نسبت وارد ضیافت الهى شدهاید؛ ولى اگر دگرگونى در شما پدید نیامد، از آن بیبهره ماندید».این جاست که انسان باید با توبه به آغوش الهی باز گردد و زیباترین آشتی را از افق حیات خود طلوع دهد.
بر حسب آنچه ما میفهمیم، بخشی از بیانات حضرت امیر (علیه السّلام) ناظر به این است که چون هدف خدای متعال از آفرینش انسان، این بود که موجودی با اختیار و انتخاب خود، راه سعادت و شقاوتش را انتخاب کند و این انتخاب، به آگاهیهایی احتیاج دارد که یا به طور کلی از دسترس ادراکات افراد عادی دور است، یا غالبا از آن غفلت میشود؛ برای اینکه این هدف تأمین شود، یعنی انسان بتواند راه سعادت خودش را بشناسد...
اتمام حجت بر مردم که در کلام حضرت امیرالمؤمنین (علیه السّلام) به منزلۀ راز بعثت مطرح شده این میباشد که اگر کسانی در وجود خدا شک داشتند و یا او را انکار میکردند و یا عقاید انحرافی دیگر داشتند، پیامبران با آنها احتجاج و حجت را بر آنان تمام میکردند و حجت را تبلیغ میکردند: «قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ [انعام/149] بگو حجت رسا فقط از آن خداست.» حجت خدا...
امام صادق (علیهالسّلام) میفرمودند: «کسی که پیاده به زیارت قبر حسین (علیهالسّلام) برود خداوند متعال به هر قدمی که بر میدارد هزار حسنه برایش ثبت و هزار گناه از وی محو میفرماید و هزار درجه مرتبهاش را بالا میبرد». سپس فرمودند: «وقتی به فرات وارد شدی ابتدا غسل کن و کفشهایت را آویزان نما و با پای برهنه و مانند بنده ذلیل راه برو و وقتی به درب...
امام سجاد(علیه السلام) همچون دیگر امامان(علیهم السلام)، حکومت امویان را نامشروع و غاصبانه میدانستند و روش حکومتی آنان را مردود اعلام کرده بودند با درایت، زمانشناسی و تدبیرهای حکیمانه امام سجاد(علیه السلام)، حضرت و بسیاری از شیعیان را از گزند عبدالملک و عاملانش حفظ کرده و خطر آنان را در حد امکان برطرف ساخت. این نوشتار به بیان مواضع امام سجاد(علیه السلام)...
سند حدیث کساء، کتاب مفاتیح نیست، تا بگوییم چون در مفاتیح درست نقل نشده پس حدیث، سند ندارد. زیرا سند حدیث کساء، آیهی تطهیر قرآن است و چه سندی بالاتر از آیه قرآن. زیرا به اتفاق شیعه و سنی وقتی آیهی تطهیر نازل شد پیامبر(ص) حسن، حسین، علی و فاطمه (صلوات الله علیهم اجمعین) را در زیر عبایش جای داد و آیه تطهیر را تلاوت فرمود.