سلفیت
آیه سیف یا همان آیه پنج سوره توبه درباره دستور اسلام نسبت به کفار است. این آیه را برخی مانند گروههای تکفیری نسخ کننده تمام آیاتی می دانند که به برخوردهایی مانند عفو و صفح با مشرکان دستور داده است. این در حالی است که شخصیتی مانند رشید رضا به عنوان یکی از سرسلسلههای تفکر سلفی، ناسخ بودن این آیه را قبول ندارند.
گروههای تکفیری به دلیل اینکه اسلام برای کفار ارزشی قائل نیست و جان و مال آنان احترامی ندارد، اینگونه تصور کردهاند که باید این حکم را که یک دستور مباح است، به مرحله عمل برسانند. این در حالی است که کفاری که با ما در حال جنگ نیستند و امنیت مسلمانان را به خطر نمیاندازند، خداوند به عدالت و احسان به آنان تشویق میکند.
سلفیه جهادی معتقدند مسلمانان باید از دارالکفر به دارالاسلام هجرت کرد تا دینشان در امان باشد. مراد آنان از دارالکفر، کشورهای اسلامی و منظورشان از مسلمانان، داعشیان و سلفیه تکفیری هستند.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نسبت به امر توحید اهتمام ویژهای داشت و این امر را در رأس امور تبلیغی خود قرار داده بود و از آن هیچگونه کوتاهی نکرد، اما در مورد یکی از صحابه که به پیامبر سجده کرد (که این کار در نظر سلفیها عبادت غیر خدا و شرک است)، چون از روی جهل و عدم اطلاع بود، مورد تکفیر ایشان قرار نگرفت.
سید جمال الدین اسدآبادی در درجه اول یک مسلمان بود و بعد پیرو یک مذهب. وی با نگاهی که به اسلام داشت از بیان مذهبش و اینکه پیرو چه مذهبی است، خودداری میکرد.
عبدالله بن بریده میگوید: «روزی با پدرم نزد معاویه رفتیم. معاویه ما را بر روی فرش نهاد، سپس غذا برایمان آوردند. پس از آن به دستور معاویه شراب آوردند. معاویه از آن خورد و به پدرم نیز تعارف کرد. پدرم از خوردن آن امتناع کرد و گفت: بعد از تحریم شراب توسط پیامبر، از آن نخوردم.»
عقل انسان میتواند به خوبی درک کند، هر شخصی در برابر گناه انجام داده اگر جاهل باشد، و در جهلش مقصر نباشد، نباید مورد مؤاخذه قرار گیرد، البته شاید اثر وضعی گناه خود را به ناچار متحمل شود، ولی عذاب برای جاهل، خلاف فطرت انسانی است. این قانون فطری و الهی در عرف و ادبیات تکفیری فهمیده نمیشود.
برخی از مغرضین سلفی با تهمت و افترا تمام سعی و تلاش خود را میکنند تا در میان مذاهب اسلامی جایگاه شیعه امامیه را خراب کنند و با وارد کردن اشکالات واهی و خدشههای پوچ بر این مذهب حقی بتازند که در حقیقت اینان به خاطر جهل و ندانستن تاریخ اسلام، سخنان لغو و بیهوده بیان میدارند.
همیشه مذهب شیعه مورد هجمه و ناملایمات دینی و سیاسی قرار گرفته است، چرا که عقاید این مذهب همان تفکرات و عقاید امامان معصوم است که شیعه به آن متمایل است، اما برخی افراد مغرض مانند ابن تیمیه و همفکرانش با تهمتهای واهی، سعی در تخریب این مذهب را دارند.
برخی از سلفیان همیشه شیعه را مورد هجمه قرار میدادند، چرا که عالمان شیعه در رویارویی با آنان، با براهین واضح و استدلالات محکم ایشان را مغلوب میکردند؛ لذا اینان با حقد و کینه نسبت به شیعه موضع گیری میکردند تا به این وسیله، جلوی گسترش مذهب حقهی امامیه را بگیرند.
گروهی با استناد به آیه مودت به حسن ارتباط میان خویشان تاکید کرده و از اینروی، معنای "القربی" در آیه مذکور را حمل بر غیر اهلبیت (علیهمالسلام) میکنند و درخواست پاداش رسالت را ناسازگار با مقام نبوت میدانند. این در حالی است که روایات، "القربی" را اهلبیت (علیهمالسلام) دانسته و افزون بر آن، پاداش رسالت در این آیه، به سود مردم است و برای شخص نبی، اجری نیست.
مسلمانان گوش به سخنان علمای خود دارند، و بدون تحقیق و تفحص، مطالب آنان را میپذیرند، لذا مذاهب مخالف خود را مورد هجمه قرار داده و با تهمت و افتراهای واهی و باطل خود برخی نسبتهای ناروا را میزنند، از جمله نسبت غلو را به شیعه میدهند و بر آن اصرار و پافشاری میکنند.
سلفیها معتقدند که شیعه دربارهی حضرت علی (علیهالسلام) غلو میکند، در حالیکه شیعه معتقد است اهل بیت پیامبر صاحب کرامت هستند و خداوند به خاطر برتری ایشان نسبت به سایرین این عنایت را به ایشان کرده است، حال اگر مخالفین شیعه اینگونه فکر نکنند، برای شیعیان باکی نیست، چون برهان قاطع دارند.
حصنی دمشقی با خبیث و مریض القلب دانستن ابنتیمیه و بیسواد دانستن پیروان وی، به نمونههایی از انحرافات ابنتیمیه اشاره کرده و میگوید: «ابنتیمیه برای ایجاد فتنه و آشوب میان مسلمانان، محکمات قرآن و روایات را رها کرده و سراغ متشابهات قرآن و روایات رفته است.