مباحث تاریخی
یکی از روشهای تاثیرگذار در اثبات حقانیت خود، بعد از روشنگری و بیان حقایق و نپذیرفتن آن توسط مخالفان، دعوت آنان به مباهله است؛ که هم سفارش قرآنی و هم سفارش روایی دارد. مباهله بهمعنی نفرین دو طرف مخاصمه است در حق یکدیگر؛ به اینصورت که اگر ادعایشان دروغ باشد، نفرین و عذاب خداوند شامل حال شخص دروغگو شود.
صفدی درباره امام هادی (علیهالسلام)، داستان نذر متوکل و ابن صباغ داستان نذر مادر متوکل، و هیثمی داستان پرداخت بدهی یکی از دوستداران و شبلنجی داستان غیبگویی امام در زمان به خلافت رسیدن متوکل را که نشان از کرامات امام است، بیان کردهاند.
خطیب بغدادی، حکایتی از امام هادی (علیهالسلام) نقل میکند که پاسخ سؤالی را علمای دربار واثق نمیدانستند و ایشان آن را گفت و سبط ابن جوزی نیز حکایت دیگری از درماندگی علمای دربار متوکل، که ایشان، آنان را از تحیر درآوردند.
برخی از علمای اهل سنت، در خلال یکی از ظلمهای متوکل به امام هادی (علیهالسلام)، داستان شرابخواری وی در حضور امام را نقل کردهاند که با خواندن اشعاری توسط امام، جلسه دگرگون شده و اشک حاضرین سرازیر میگردد.
امام هادی (علیهالسلام)، امام دهم شیعیان، شخصیتی است که علمای اهل سنت مانند باقی اهل بیت، از ایشان به بزرگی یاد کرده، و ایشان را یکی از علمای دارای فضیلت و از زهاد و پرهیزکاران شمردهاند.
کارهای شگفت و خارقالعادهای که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) برای اثبات رسالت خویش انجام داده، بیش از هزار مورد عنوان شده است که یکی از آنها شق القمر است که خلاف قوانین عادی و جاری طبیعت صورت پذیرفته است، و اکثر مفسرین و علمای مسلمان از آیات ابتدایی سوره قمر و روایات به آن قائل شدهاند.
بیعت امام علی (ع) با خلفا از جمله مسائلی است که هنوز طراوت خاص خود را از دست نداده است. این مساله به بیعت و کیفیت بیعت امام با دیگر خلفاء میپردازد. آنچه میتوان گفت این است که در میان علمای شیعه، این بیعت با اجبار صورت گرفته است و علمای اهلسنت نیز به این امر اشاره کردهاند.
ابن حجر هیثمی مینویسد: وقتی مأمون در مقابل شکایت بنیعباس در انتخاب کردن امام جواد (علیهالسلام) به دامادی قرار گرفت، گفت: او را به خاطر برتری در علم و دانش و حلم بر همه دانشمندان زمان، در حالیکه کودکی بیش نیست، انتخاب کرده است.
در میان اهل بیت، امام صادق (علیهالسلام) جزء کسانی بود که شاگردانی را تربیت کرد که هر یک خود مدافع مهم برای اهل بیت بودند و تمام مردمی که طالب کسب علوم اهل بیت بودند از راه دور و نزدیک رنج سفر از اقصی نقاط مختلف اسلامی را به جان میخریدند و عازم شهر مدینه میشدند.
میرزای شیرازی مرجع بزرگ شیعیان، در سالهای پایانی سده سیزدهم و دهه نخست سده چهاردهم، دروس حوزوی را در زادگاه خود شیراز آغاز کرد و برای ادامه تحصیل، رهسپار اصفهان و سپس نجف اشرف شد. پس از درگذشت شیخ انصاری مرجعیت شیعیان جهان به میرزای شیرازی رسید و ایشان، شاگردان بسیاری را در نجف و سامرا تربیت کردند.
در کتب حدیثی اهل سنت، روایتی به پیامبر نسبت داده شده که ایشان در مجلس عروسی، اگر لهو غنا نبود، اعتراض میکرد و میگفت: انصار با لهو شادمان میشوند، چرا نباید آوازخوان همراه داشته باشند؟! آیا توهینی سخیفتر، زشتتر از اینگونه روایت وجود دارد؟ چرا باید پیامبر را به گونهای تصویر کنیم که دشمنان از همین روایات سوء استفاده کنند؟
در بین روایاتی که طبق نظر اهل سنت معتبر است آمده است که پیامبر اکرم به لهو و لعب، و خواندن کنیزکان و دف زدن آنان تشویق کرده و آن را مورد تایید قرار دادهاند؛ این مطالب با روح اسلام سازگار نیست و نسبتی سخیف به پیامبر اکرم است.
از دیرباز مساله گنبد و بقعهسازی برای انبیاء، بزرگان و اوصیاء الهی وجود داشته است و صرفاً مخصوص تاریخ اسلام نیست، وقتی خلیفه دوم، بیت المقدس را فتح کرد اقدامی برای تخریب بقاع آن صورت نگرفت، در فرهنگ ایران و مصر هم بزرگان خود را در مکانهایی خاص دفن میکردند، در اسلام مقبره بزرگان دین به دلیل شان و جایگاهی که دارند مورد تکریم و احترام مردم است.
با اینکه در طول سالیان متمادی نه تنها نقل فضایل مولا علی (علیهالسلام) ممنوع، بلکه لعن آن جناب واجب بود و حتی از نامگذاری فرزند به نام آن حضرت جلوگیری میشد، و از آن طرف در دوران اموی و غیره چقدر حدیث در مدح و فضیلت سایر خلفا و دیگران جعل گردید، ولی شهرت فضائل و مناقب امیرالمؤمنین به حدی است که کسی را توان انکار آن نیست.