مباحث تاریخی
أحمد بن حنبَل، یکی از امامان چهارگانه فقهی اهل سنت است، او از خواص اصحاب شافعى بوده و پيوسته ملازم وى بود. نَسَب او به ذُوالثدیه رئيس خوارج منتهى مىگردد، دو مورد از عقاید احمد بن حنبل که در بین باقی عقایدش شاخص است، یکی جریان قدم و حدوث قرآن و دیگری نقش او در عقیده تربیع خلفا در بین اهل سنت.
بعد از رحلت پیامبر اکرم، برخی از اصحاب خلافت را از دستان بهترین فرد این امت که همگان و حتی دشمنانش به آن اقرار داشتند ربودند و چنان ضربه ای را بر پیکره دین اسلام زدند که تا به الان و شاید تا روز قیامت هم کمر بلند نکند. بهخاطر چند صباحی حکومت کردن که در آخر پشیمانی به بار آورد.
برخی مدعیان اهل سنت با تهمتهای ناروا بر علیه شیعه سعی میکنند شیعه را طرد و منزوی کنند، فلذا با سخنان باطل از قبیل غلو کردن شیعیان در مورد امامان معصوم خود، قصد ضربه زدن به آنان دارند و این در حالی است که اگر قدری فکر کنند خواهند فهمید که پیشوایانشان جز اولین غالیان بودند.
اسنادی تلخ از صفحات تاریخی که حقایق را گاهی کتمان و گاهی آشکار میکند. مظلومیتی که قابل درمان و ظلمی که قابل جبران نیست. هجومی که باعث مهاجرت اجباری علمای شیعه شد و شهر بغداد خالی از بحث و مناظره و جریانهای فکری شد. با این همه ظلم و جنایت، همچنان مکتب شیعه در تمامی علوم حرف اول را میزند چرا که نور اهل بیت که همان نور حق است، خاموش شدنی نیست.
قتل عثمان نقطه مهمی در تاریخ اسلام بود. این حادثه باعث شد که برخی از به ظاهر مسلمانها چهره واقعی خود را نشان دهند و به بهانه خونخواهی عثمان، دست به کشتار و قتل قاتلین عثمان زدند. کاملا واضح و آشکار است که این کشتار از روی دلسوزی نبود، بلکه برای نشستن بر کرسی خلافت و حکومت بود که این امر هرگز محقق نشد.
برای اثبات حقانیت حضرت علی (علیهالسلام) راههای بسیاری وجود دارد. روایات فراوانی در این خصوص در منابع روایی فریقین وارد شده است که کار را برای هر انسان منصفی آسان کرده است. یکی از مواردی که به حق بودن حضرت علی را ثابت میکند شهادت عمار یاسر در جنگ صفین است. چرا که رسول خدا فرموده بودند که عمار یاسر را گروه ستمکار و باغی خواهند کشت.
طبق آیات قرآن، جهاد از اوجب واجبات است و پاداش بسیار بزرگی دارد. از آن طرف هم کسیکه به لشکر اسلام پشت کند و در حین نبرد فرار کند، مبتلا به عذاب دردناکی خواهد شد. در تاریخ در مورد فرار برخی از صحابه در جنگهای مختلف مطالبی نوشته شده است که یکی از این جنگها غزوه حنین بود که در آن خلیفه دوم پا به فرار گذاشته و آن را مقدرات الهی میدانست.
صحابه پیامبر که او را از نزدیک دیده بودند، مهاجر یا انصار و یا کسانی بودند که بعدها به آنها ملحق شده بودند، البته صحابه بودن فضیلت نیست، چرا که برخی از ایشان متخلف بودند که در کتب فریقین نام ایشان و اعمال و کردارشان نوشته شده است و از طرف دیگر بودند صحابهای که رفتار خوب داشتند.
بعد از رحلت پیامبر اسلام مسیر جانشینی حضرت از محل اصلی خود منحرف شد و خلافت به دست کسانی افتاد که شایستگی و لیاقت آن را نداشتند، چرا که خود این خلفا در آخر عمر از عملکرد خود اظهار ندامت میکردند که چرا چیزی که شایسته آنان نبود را به خاطر هوا و هوس دنیایی آن را تصاحب کردند.
شجاعت صفتی است که خداوند متعال به هر کسی عطا نمیکند. طبق مبنای اسلام و شیعه، جانشین و خلیفه رسول خدا باید شجاع و دلیر باشد و در نبردهای تن به تن، پا به فرار نگذارد. تمامی این ویژگیها تنها و تنها در حضرت علی نمود دارد که تاریخ به روشنی آن را ثابت میکند. لذا اگر کسی باشد که شایسته وصایت و خلافت رسول خدا باشد، آن شخص حضرت علی است.
در برخی از آیات قرآن و روایات وارده از پیامبر اسلام و امامان معصوم موضوع سبّ و لعن وارد شده است. در قرآن کلمه لعن بهکار برده شده است و پیامبر و ائمه و... از این واژه استفاده میکردند و از سبّ دوری میجستند. این دو کلمه در میان فرق و مذاهب اسلامی نسبت به بزرگان هر گروه مورد استفاده قرار گرفت و اختلافات زیادی بین فرق وجود دارد.
ابوالفرج اصفهانی میگوید: «یکی از جنایات متوکل عباسی این بود که قبر شریف امام حسین (علیهالسلام) را تخریب نموده و تمامی آثار موجود در آن را از بین برد.
متوکل از زیارت قبر امام علی (علیهالسلام) جلوگیری کرد و زمانی که با مقاومت ارادتمندان آن حضرت رو به رو شد، دستور منع قبور سایر علویین را نیز صادر کرد و زمانی که این دستور نیز نتوانست مانع زیارت قبر آن حضرت و سایر علویین شود، دستور تخریب قبر امام حسین (علیهالسلام) و قتل زائرین را صادر کرد.
ولادت امام مهدی (علیه السّلام) از موارد اختلاف شیعه و سنّی است؛ گر چه تعداد بسیاری از علمای اهلسنت، همانند شیعهٔ امامیه معتقدند امام حسن عسکری (علیه السّلام) فرزندی به نام محمّد داشته است همچنین برخی از آنان، همانند شیعه معتقدند که او همان مهدی موعود است که...