هجوم سلجوقیان حنفی مذهب به میراث مکتوب شیعه
خلاصه مقاله
حوزه بغداد که در عصر آل بویه با مرجعیت علمی شیخ مفید، سید مرتضی، و شیخ الطائفه به اوج شکوفایی رسیده بود، متاسفانه با حمله سلجوقیان حنفی مذهب و ورود طغرل سلجوقی به مقابله با تشیع پرداخته، و به دنبال حمله سلجوقیان، مدارس، مساجد، و کتابخانههای شیعیان مورد هجوم قرار گرفت و بخش اعظم میراث مکتوب شیعه از میان رفت. کتابخانه «شاپور بن اردشیر» (تاسیس 381 قمری) وزیر بهاء الدوله دیلمی، با افزون بر دههزار جلد کتاب به آتش کشیده شد. که عالم سنی «ابن اثیر» در گزارش خود این واقعه را نقل میکند و این اتفاق باعث مهاجرت اجباری علمای شیعه شد.
متن مقاله
اسنادی تلخ از صفحات تاریخی که حقایق را گاهی کتمان و گاهی آشکار میکند؛ مظلومیتی که قابل درمان و ظلمی که قابل جبران نیست. با هم صفحهای از تاریخ شهر بغداد را ورق میزنیم. بغدادی که پایتخت فرهنگی و علمی ممالک اسلامی بود و چهار راه و مدخل اندیشهها و جریانهای فکری بود.
حوزه بغداد که در عصر آل بویه با مرجعیت علمی شیخ مفید، سید مرتضی، وشیخ الطائفه به اوج شکوفایی رسیده بود. متاسفانه با حمله سلجوقیان حنفی مذهب و ورود طغرل سلجوقی به مقابله با تشیع پرداخته، به اهالی کرخ دستور داد که سحرگاهان در اذان صبحگاهی بگوید: «الصلاه خیر من النوم»[1] به دنبال حمله سلجوقیان، مدارس، مساجد، و کتابخانههای شیعیان مورد هجوم قرار گرفت و بخش اعظم میراث مکتوب شیعه از میان رفت. کتابخانه «شاپور بن اردشیر» ( تاسیس 381 قمری) وزیر بهاء الدوله دیلمی، با افزون بر دههزار جلد کتاب به آتش کشیده شد. که عالم سنی «ابن اثیر» در گزارش خود این واقعه را نقل میکند.[2]
این اتفاق باعث مهاجرت اجباری علمای شیعه شد؛ ازجمله شیخ طوسی که قبل از ورود طغرل و سپاهش به بغداد برای زیارت مرقد امیرالمومنین، علی (علیهالسلام) به نجف رفته بود ناگزیر از اقامت در همان شهر شد. این مهاجرت اجباری پایان درخشش حوزه علمیه بغداد و آغاز شکلگیری حوزه نجف بود.[3]
خواننده عزیز این فقط یک نمونه از ظلم و غارت و قتل و جنایت بر علیه شیعیان بود. ورق به ورق صفحات تاریخ بازگوی مظلومیتهای شیعیان است.
پینوشت:
[1]. ابن اثیر جزری، (م 630 قمری) تاريخ كامل بزرگ اسلام و ايران، ترجمه: عباس خليلى، ابو القاسم حالت، مؤسسه مطبوعات علمی، ج22، ص317.
[2]. همان، ج22، ص360
[3]. تاریخ کلام امامیه حوزه ها و جریانهای کلامی، رسول رضوی، چاپ 1396، قم، موسسه فرهنگی دارالحدیث، ص254-279
افزودن نظر جدید