تصوف
دراویش گنابادی ازجمله فرقههایی هستند که قائل به صلح کل هستند و همیشه ادعا میکنند که به تمام افکار و عقاید ادیان دیگر هم احترام میگذراند. دراویش گنابادی در فضای مجازی نیز همواره از محبت و احترام به افکار و عقاید یکدیگر میگویند ولی بعد از مرگ نورعلی تابنده پرده از چهره حقیقی آنها برداشته شد. طرفداران جذبی با فحاشی، مخالفین جناب جذبی را مورد شماتت و انتقاد قرار دادند.
رنگ و بوی عرفانی بزرگان فرقهها ازجمله عللی است که باعث می شود مردم به سمت این فرقه های ضاله ولی به ظاهر معنوی روی بیاورند. مردم ساده دل وقتی با چهره زاهدانه و عبادات و القاب عرفانی این افراد مواجه میشوند بهصورت ناخودآگاه چشم بر انحرافات آنها میبندند و مفاسد و کجروی آنها در دین را نمیبینند، چراکه این افراد، ذات و حقیقت واقعی خویش را پشت چهره بهظاهر مقدس و القاب جذاب و اصطلاحات زیبا مخفی کردهاند.
مشایخ صوفیه با توصیفات عرفانی و غیرواقعی خود از قطب سبب تحریک عواطف مریدان میشوند و از همین جاست که دیگر مرید نمیتواند قوه مخیله خویش را کنترل کند و از همین رو دیگر نمیتواند مقامی انسانی برای قطب خویش متصور شود. لذا همین میشود که برخی از دراویش گنابادی در صفحات شخصی از نورعلی تابنده به حضرت مهدی (عج) تعبیر میکنند و حتی برخی نعوذبالله شهادت به یکتایی و خدایی ایشان میدهند.
بزرگ کردن یا قدیس ساختن از افراد، در فرقههای صوفیه هم که بر مبنای مرید بازی است امری کاملاً مشهود است. توصیف و معرفی قطب در فرقه های صوفیه همواره با جملات غلوآمیز همراه بوده است. کما اینکه در فرقه صوفیه گنابادی زیارت نامهای از اقطاب ساختهاند که مشتمل بر الفاظ سنگین و در راستای همان قداست بخشی است. درحالیکه دین مبین اسلام مخالف تقدس بخشی به افراد است.
مشایخ و مریدان صوفی از قطب خود قدیسی میسازند صاحب کمالات و صفاتی که حتی اهلبیت (ع) نیز آن صفات را برای خود قائل نیستند. صفاتی مانند الوهیت و خالقیت که منحصر در ذات پروردگار است را نهتنها در وصف برخی از اهلبیت (علیهم السلام) از زبان دراویش میشنویم، بلکه در برخی موارد آن صفات را در حق اقطاب خویش نیز بکار میبرند. درحالیکه پیامبران اصحاب خویش را از این چنین غلوی در حق آنها برحذر داشتهاند.
دراویش گنابادی از تعبیرات مختلفی مانند هادی، انسان کامل، ولی خدا یا خلیفة الله برای معرفی قطب خویش استفاده می کنند. اما برخی از دراویش این فرقه بلاهت را به حدی رساندهاند که شهادت به الوهیت و یکتایی قطب پیشین خود مجذوب علیشاه میدهند. اگر بزرگان صوفیه تعریف صحیحی از جایگاه خود میداشتند و حدومرز خود را نسبت به شأن و جایگاه انبیاء و اهلبیت (علیهم السلام) مشخص میکردند، بدون شک مریدان این فرقه دچار این انحرافات و غلوگوییهای کفرآمیز و شرک آلود نمیشدند.
در مسلک تصوف سرسپردگی و تبعیت محض مریدان از اقطاب و مشایخ، یک اصل اساسی و خدشه ناپذیر است اما گویا جانشین نورعلی تابنده یعنی سید علیرضا جذبی آنچنان موردپسند گروهی از دراویش این فرقه نیست و نه تنها تابع ایشان نیستند بلکه روی خوش نیز به ایشان نشان نمیدهند. چراکه دعوت جذبی به مشارکت در انتخابات را امری خلاف رویه اقطاب سلف این فرقه میدانند.
محمد اسماعیل صلاحی که این روزها با جذبی بر سر دعوت وی از دراویش برای شرکت در انتخابات به شدت درگیر است و هر روز بیانیه و انتقادی تازه برعلیه وی منتشر میکند، به دعوت سید محمد خاتمی از مردم برای شرکت در انتخابات نیز واکنش نشان داده و به ایشان شدیداً گلایه و وی را سرزنش کرده است.
درحالیکه حتی سران فتنه ازجمله مهدی کروبی و سید محمد خاتمی هم مردم را برای شرکت در انتخابات دعوت کردند ولی محمد اسماعیل صلاحی درویش خودشیفته که خود را قطب برحق این فرقه میداند در این روزها برخلاف جریان انقلاب و همراه و همصدا با منافقین و دشمنان ایران، در حال تخریب و غیرمشروع خواندن نظام و انتخابات است.
ازجمله علمایی که حتی از آبروی خود نیز برای حفظ اسلام گذشتند خاندان مجلسی بود. حضرت آیتالله محمدتقی مجلسی با گذشتن از آبروی خویش و نزدیک شدن به دراویش، درصدد برآمد از ایجاد انحراف بیشتر آنان در دین مبین اسلام جلوگیری کند. ملاعبدالله مجلسی نیز بهمانند پدر خویش با ایثار و فداکاری در راه مبارزه با انحرافات تصوف قدم برداشت و حاضر شد حتی از جان خود نیز بگذرد و در آخر هم مجبور شد جلای وطن کند.
شرکت در انتخابات ازجمله مواردی است که دارویش گنابادی همواره در آن تصمیمات جدیدی میگیرند. از طرفی سلطان حسین تابنده ادعای عدم ورود به انتخابات را دارد و از طرفی دیگر نورعلی تابنده علی رغم شعار عدم ورود به انتخابات، در اازای دریافت مبلغی حاضر میشود در انتخابات شرکت کند و از کروبی حمایت کند. اما امروز محمد اسماعیل صلاحی قطب خود خوانده و متکبر این فرقه شرکت در انتخابات را کمک به ظلم خوانده است!!!
دراویش گنابادی از سال 88 ورود جدی به عرصه انتخابات داشتند و امروز که در آستانه انتخابات سرنوشتساز ریاست جمهوری 1400 هستیم بازهم جذبی قطب فعلی این فرقه عموم دراویش را بهعنوان یک شهروند و یک ایرانی به انتخابات دعوت کرده است. اما این کار جذبی با واکنش شدید صلاحی مواجه شده و او معتقد است که این کار جذبی خلاف رویه اقطاب سابق خصوصا نورعلی تابنده بوده است.
محمد اسماعیل صلاحی درویش جاه طلب و متکبر، همراه و هم سو با دشمنان ایران در صفحه مجازی خود تمام پیروان فرقه صوفیه گنابادی را از شرکت انتخابات باز داشت و با گستاخی تمام اعلام کرد که این انتخابات نه مشروعیت شرعی دارد و نه مشروعیت قانونی. دراویش این فرقه گویا فراموش کردند چطور در سال 88 و 92 از کاندیدای جریان اصلاحات اعلام حمایت کردند!
اقطاب و بزرگان فرقه صوفیه گنابادی درحالی علامه مجلسی را موافق و متمایل به تصوف نشان میدهند که علامه مجلسی ید طولایی در مبارزه با صوفیگری و انحرافات ایشان دارد و اساس تصوف و حتی بزرگان آنها مثل معروف کرخی را از اساس منکر میشود و نقدهای جدی بر آن وارد میکند و به نوعی سلسله سازی صوفیه را از هم میپاشد.