جهل مقدس!!!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از عللی که باعث میشود مردم به سمت افراد شیاد و منحرف کشیده شوند و جذب فرقههای ضاله ولی بهظاهر معنوی شوند، رنگ و بوی عرفانی است که لیدرها و بزرگان آن فرقه به خود گرفتهاند. تصوف ازجمله مسلکهایی است که مردم زیادی بهخاطر شکل و شمایل عرفانی آن جذب آنها میشوند. مردم ساده دل وقتی با چهره زاهدانه و عبادات و القاب عرفانی این افراد مواجه میشوند بهصورت ناخودآگاه چشم بر انحرافات آنها میبندند و مفاسد و کجروی آنها در دین را نمیبینند، چراکه این افراد، ذات و حقیقت واقعی خویش را پشت چهره بهظاهر مقدس و القاب جذاب و اصطلاحات زیبا مخفی کردهاند. کما اینکه امام خمینی (ره) به این روش اقطاب صوفیه اشاره کرده و میفرماید: «این افراد فهمیده یا نفهمیده پارهای از اصطلاحات جاذب را به خورد عوام بیچاره داده و گمان کردهاند به لفظ مجذوب علی شاه یا محبوب علی شاه حال جذبه و حب دست میدهد و گاه وقاحت را از حد گذرانده و خود را دارای مقام ولایت کلیه دانستهاند که منشأ آن تکبر، جهل و بیاستعدادی آنان است.» [1]
چنانچه در روایتی به این دسته از انسانهای ظاهرفریب اشاره کرده و میفرماید: «قَصَمَ (قَطَعَ) ظَهری اثنانِ: عالِمٌ مُتَهَتِّک و جاهِلٌ مُتَنَسِّک، هذا یصُدُّ النّاسَ عَن عِلمِهِ بِتَهَتُّکهِ و هذا یصُدُّ النّاسَ عَن نُسُکهِ بِجَهلِهِ [2] دو نفر پشت مرا شکستند: دانشمندِ پرده در و عابدِ نادان. آنیکی با زشت کاریهای خود، مردم را از علمش بازمیدارد و اینیکی با نادانی خود، آنها را از عبادتش بازمیدارد. یا شهید مطهری حدیث را اینچنین معنا کرده است که: «دو نفر پشت مرا و پشت دین مرا شکستند: نادان متعصب و زاهد و دیگر عالم لاابالی» [3] برخی از صوفیه "عالم متهتک" را به عالمی که بدون اجازه فتوا میدهد معنا کرده و جهل در روایت را به معنای عدم وجود اجازه گرفتهاند. درحالیکه "متهتک" به کسی گفته میشود که از رسوا شدن باکی ندارد. [4] طبیعتاً کسی که از رسوا شدن، ترسی نداشته باشد، از انجام هیچ خطا و گناهی ابایی ندارد. چنین افرادی، با اعمال ناشایست خود، موجب بدبینی مردم نسبت به علم و دین میشوند و آنان را دینگریز میکنند. همچنین منظور از "جاهل متنسک" یعنی شخص نادانی که اهل زهد و انجام عبادات است [5] و در انجام عباداتش سختکوش است. [6]
چنین افرادی، ظاهری زیبا و فریبنده دارند ولی باطنی تاریک و خالی از نور علم و معرفت دارند. برخی گفتهاند که منظور از باطل، همان جهلی است که یک عابد دارد و مردم بهخاطر عباداتی که از او میبینند، به جهل او رغبت پیدا میکنند و آن را امر مثبتی تلقی میکنند. [7] برخی دیگر گفتهاند که منظور این است که این فرد جاهل، بهخاطر جهلش، موجب ایجاد بدعت در عبادات و دین میشود و مردم هم از او پیروی میکنند و به باطل کشیده میشوند. بزرگان متصوفه مصداق بارز همین مطلب هستند چراکه مردم در طول تاریخ بهخاطر نگاه کردن به عبادات و زهد دراویش از سخنان و اعمال جاهلانه و انحرافات آنها غافل شدند.
پینوشت:
[1]. امام خمینی، چهل حدیث، نشر موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران،1391، ص 91
[2]. محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمه، نشر موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم، 1386، ج 8، ص 90 ح 2846
[3]. مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ص 50
[4]. بستانی، فؤاد افرام، فرهنگ ابجدی عربی-فارسی، نشر انتشارات اسلامی، تهران، 1375 ش، چاپ دوم، ص 780
[5]. همان، ص 265
[6]. فیض کاشانی، محمد محسن، نوادر الأخبار فیما یتعلق بأصول الدین، مصحح انصاری قمی، نشر مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران، 1371 ش، چاپ اول، ص 30
[7]. آقا جمال خوانساری، محمد، شرح بر غررالحکم و درر الکلم، محقق حسینی ارموی محدث، نشر دانشگاه تهران، 1366 ش، چاپ چهارم، ج 6، ص 98
افزودن نظر جدید