یوگا
یوگا هرچند دارای سابقه هزاران ساله است، به جهت رویکرد جدید و بازتولید نوین آن، میتواند مورد مداقه قرار گیرد. مکتب یوگا خدا را به عنوان نفسی متعالی میشناسد که از همهی نفوس متمایز بوده و در جایگاه قدسیت قرار دارد.
روشهايی که عرفان مدرن برای کسب آرامش و معنويت روحی پيشنهاد میکند، آن چنان سهل و ممتنع است که همه مردم از هر فرهنگ و قوم و سن و سالی با به کارگيری آنها میتوانند ادعای عارف بودن داشته باشند. امروزه همه ادعای معرفت و کشف حقيقت دارند.
در حال حاضر یوگا در ذهن بسیاری از مخاطبان بهعنوان یک ورزش ذهن–بدن معرفی شده است؛ و اغلب افکار عمومی آن را به عنوان ورزش و فنون کسب آرامش تصور میکنند. اما محققان و پژوهشگران عرصه یوگا، بر این باورند، یوگا در اصل یک معنویت و آئین عرفانی است. افراد مبتدی و تازه کار، با تصور اینکه یوگا، یک سری فنون و اعمالی است که بیشتر برای زیبایی اندام و کسب آرامش روحی و جسمی مفید است میشناسند. به همین دلیل بدون هیچ گونه تحقیق عالمانه، ناخواسته وارد یوگا میشوند.
اخیرا در اسرائیل نیز طرحی به نام «دیوارهای بین خود را بشکنید» در حال اجرا است که همان طرح فرقهی هنر زندگی با سرکردگی «راوی شانکارا» است. در این برنامه سعی میشود جوانهای فلسطینی و جوانهای اسرائیلی را درکنار هم قرار دهند تا شرایط موجود را بپذیرند و همدیگر را دوست داشته باشند.
یکی از مشکلات در مواجهه با عرفانهای نوظهور، نداشتن علم دقیق عموم جامعه و حتی بعضی مروجین این فرقهها از مبانی و اصطلاحات آن فرقه است. ما در جامعه در برخورد اولیه با فردی که از یوگا دفاع میکند پی میبریم وی با اصطلاحات یوگا و مکتب آن هیچ آشنایی ندارد.
برای درک مفاهیم یوگا، باید با نگاه مجموعهای و منظومهای، آموزههای آن را مورد بررسی و تحلیل قرار داد. معمولاً عکسالعمل طبیعی هر انسانی، در مقابل ظلم و افراد ظالم، این است که از خود دفاع کرده و تمامی تلاش خود را برای ریشه کن کردن ظلم انجام دهد. بنابراین اگر فردی دارای سلامت روحی و روانی باشد، از ظلم بیزار بوده و در مقابل ظالم، سکوت نخواهد کرد.
تمامی مبانی نظری و عملی یوگا، حول محور تن و بدن انسان میباشد که بیشتر آنهم در قالب تمرینات ورزشی نمود یافته است. از اینرو، یوگا بیشتر به یک مکتب «تنگرا» و ورزشی با تمایلات روانشناسانه میماند تا به یک مکتب عرفانی و فلسفی.
چندسالی است که در کشورهای اسلامی دیده میشود که مراکزی معنوی و آیینهایی عرفانی ترویج میشود. این آیینها که با هدف ضربه به اعتقادات اسلامی مردم به کشورهای اسلامی وارد شده است، مردم را با بهانههایی همچون ورزش و آرامش ذهن جذب میکنند. اما واقعیت، غیر از این است.
یوگا یک آیین معنوی هندویی است و حتی مسلمانان در هند از آن پرهیز میکنند؛ اما سازمانهای هندی نظیر مرکز فرهنگی سوامی ویوکاناندا و سایر مراکز آموزش یوگا که با هندوستان در ارتباط هستند، در هر شرایطی و از هر راهی میکوشند یوگا را در ایران تکریم و ترویج نمایند.
از جمله معنویتهای کاذب در کشور ما یوگا میباشد. بعضی افراد تصور میکنند یوگا ورزش است و حتی برای این مکتب معنوی کاذب لیگ برگزار میکنند. مربیان و مروجین یوگا صراحتا میگویند که این مکتب، یک طریقت معنوی و اعتقادی است.
با ورود آیین معنوی یوگا با نام ورزش به کشورهای مختلف، آموزههای هندویی نیز که آموزههای مشرکانه است به آن کشورها وارد شده است. همچنین در موارد متعدد دیده شده که اساتید یوگا کشور در بین آموزشهای خود به تعلیم آموزههای هندویی میپردازند.
یوگا آئین معنوی است که از دهه 40 شمسی به صورت رسمی وارد ایران شد. این آئین معنوی بهطور چشمگیری در سالهای اخیر با توسل به رسانهها مخصوصا فضای مجازی محبوبیت یافته است. این تبلیغ رسانهای در حالی صورت میگیرد که اگر به این افراد گفته شود یوگا یک آیین معنوی هندویی و مشرکانه است سریعا موضع گرفته و آن را به ورزشی برای بدن و ذهن تقلیل میدهند.
یوگا یک مکتب عرفانی یا فلسفی نیست، بلکه طریقی آزاد و مرتاضانه، جهت تقویت اراده، با هدف ناچیز کردن و عاجز نمودن جسم یوگی میباشد. هرچند که مکتب یوگا، برخلاف سایر مکاتب هندو خدا باور است، اما با این حال، (پتنجلی) پذیرش وجود خدا را برای حل هیچ یک از مسائل فلسفی لازم ندانسته و برای اثبات نظریاتاش، باور پیشین به وجود خدا را ضروری نمیداند.
برخی معتقدند یوگیستهای بزرگ زیادی در مدیتیشن، مکاشفاتی در مورد کالبدهای مختلف انسان در ادوار گذشته کردهاند که این خود حقیقتی بر اثبات تناسخ است. ولی با اندکی توجه در مورد ماهیت مکاشفه و رؤیا و پیچیدگی آن نمیتوان به آن استناد کرد و حجیت و دلیلی محسوب نمیشود.