یوگا
یکی از مؤثرترین راههایی که فرقهها و آیینهای مختلف برای تبلیغ خود انجام میدهند. ایجاد نماد و نشانهای برای خود است. آیین یوگا نیز از این ویژگی استفاده کرده و برای خود نمادهای مختلفی دارد. یکی از این نمادها چرخهای درون است که نوع قرار گرفتن و جایگاه چاکراها در بدن است.
هدفی که یوگیستها برای تودهی مردم مطرح میکنند بازی بیش نیست و قبول این که یوگا فقط یک ورزش بدنی است که به کار چاقی و لاغری یا بدنسازی میپردازد کوته نظری است. آنچه حقیقت یوگاست، پوچی و تهیشدن است؛ زیرا یوگا تنها به دنبال ذهنی نظارهگر است که در آن هیچگونه ادراک و عقیدهای وجود ندارد.
باور به تناسخ یکی از اعتقادات شبهعرفانهای شرقی مانند یوگاست. علیرغم تعارض با پندارهای ما در مورد معاد، مشاهده میکنیم این پندار در جامعه ما رو به افزایش است. هدفی که جامعهی لیبرالسرمایهداری با ترویج آن به دنبالش این است که بتواند بهراحتی به اهداف خود دست یابد.
جریان یوگا که به عنوان ورزش در کشور ما مرسوم است؛ تنها 100 سال است که به عنوان ورزش معرفی شده است و تا پیش از آن به عنوان مسلکی عرفانی شناخته میشد. اولین باشگاه یوگا در ایران در سال 1345 توسط سیاست مدار فراماسون پهلوی به نام «مجید موقر» افتتاح شده است.
معمولاً کسانی که با یوگا آشنا میشوند، در مراحل اولیه آن را به صورت حرکات جسمی میشناسند و ممکن است برای لاغری یا زیبایی اندام و حتی رسیدن به آرامش از آن استفاده کنند، اما به تدریج آن را به عنوان یک ورزش ذهنی و سپس به عنوان یک راه معنوی به کار میگیرند و به مسیری وارد میشوند که از ابتدا تصوری از آن نداشتهاند و بهتر است بگوییم آن را آگاهانه انتخاب نکردهاند.
یکی از توصیههایی که وین دایر برای عبادت به مخاطبین خود میدهد، یوگا و مدیتیشن است. وقتی جامعهی غربی با خلاء معنوی مواجه شد، سردمداران غربی یوگا و مدیتیشن را در قالب عرفان به خورد مردم خود دادند. این درحالی است که غایت چنین مراقبهای تعالی معنوی و رشد ابعاد مختلف روح نیست و ارتباطی با معنویت ندارد.
چندی پیش در برنامهی سیمای خانواده مشاور زنان رئیس سازمان میراث فرهنگی طی سخنان عجیبی گفت: «دانشمندان خارجی برای کسب انرژی و آرامش میگویند «یوگا»، «هیپنوتیزم» و «مدیتیشن»، ما پکیج کامل آن را در قالب «نماز» داریم.» این درحالی است که مقام نماز، مقام الهی است و قیاس آن با یوگا و غیره کاری ناپسند است...
یکی از اهدافی که برای یوگا درنظر گرفته شده، رهایی از رنج و درد و رسیدن به آرامش است. و این کار را با خاموش کردن ذهن و اندیشه انجام میدهد. ولی نظر اسلام بر این است که رنج درد همیشه در زندگی انسان وجود داشته و راه فراری برای آن نیست و این مشکلات باید در زندگی مدیریت شود...
حرکات یوگا همراه با دستوراتی برای تمرکز و کنترل ذهن انجام میشود و هدف از انجامشان، فراوری از جسم و ذهن است. وضعیتهای بدنی دروازهی ورود نیرویی است که گفته میشود در بدن انسان نهفته (کندالینی) و بیداریش انسان را به آگاهی برتر میرساند. این آگاهی معمولاً به صورت نمادین در قالب خدایان شیطانی نشان داده میشود.
در منابع یوگا و در بیان اساتید برجسته یوگا این وضعیتهای بدنی عبادت محسوب میشوند. حرکات و حالات بدنی در یوگا شامل حالات نشستن (باندا) حالات دست (مودرا) و سایر وضعیتهای بدنی مناسک و عباداتی هستند که برای نیایش خدایان انجام میشود.
سرّ وجود مشکلات و بحرانهای زندگی این نیست که با خلسههای یوگایی آنها را کمرنگ کنیم و به زندگی اضطرابزا باز گردیم، بلکه راز بزرگی که در بلاها و رنجهای زندگی نهفته، بازگشت به خدا و تکیهکردن به او در همه شرایط است. اینکه قلب ما بفهمد هیچ نیرویی غیر از خدا گره گشای زندگی نیست.
برخلاف یوگا که اهمیت زیادی به توقف کامل ذهن میدهد؛ از منظر اسلام آنچه اهمیت دارد توقف فکر نیست. بلکه پاک کردن فکر از افکار آلوده و درست اندیشیدن و درست دیدن خوبیها و بدیها و درست تصمیم گرفتن و با اختیار و اراده به سوی خوبی و زیبایی حرکت کردن است.
متأسفانه در بین اقشار جامعه از جمله هنرمندان رفتن به کلاس یوگا و ترویج آن بین نزدیکان و دوستداران خود به مُد و فخر فروشی تبدیل شده است. این در حالی است که دیدگاه عموم افراد این است که یوگا نهایت یک ورزش است؛ و غافل از اینکه حقیقت یوگا چیز دیگریست و آنهم طریقت عرفانی شرقی است که با فرهنگ و مذهب ما همخوانی ندارد.
یکی از مبانی که در مکتب یوگا یا مدیتیشن دنبال میشود، بحث مراقبه است. هدفی که این آیین به دنبال آن است، تنها برای کسب آرامش است. و این درحالی است که هدف از مراقبه یا همان حضور قلب در عرفان اسلامی هدف بسیار بالایی دارد و آن خالی کردن دل از غیر خداست و تنها یاد اوست که موجب آرامش میشود.