خدایی که سزاوار نیست پرستشش کنید
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ گاهی اوقات سوال میشود، چرا باید با گارد بسته و منتقدانه نسبت به معنویتهای سرزمینهای دیگر برخورد کنیم؟ یا اساساً چرا آنها را تکفیر میکنیم؟
به عنوان مثال یوگا را ببینید. با ورود آیین معنوی یوگا با نام ورزش به کشورهای مختلف، آموزههای هندویی نیز که آموزههای مشرکانه است وارد شده است. در موارد متعدد دیده شده که اساتید یوگا در بین آموزشهای خود به تعلیم آموزههای هندویی میپردازند. یکی از آموزشها، بیان کردن آموزه راما است. در اساطیر هندی، راما هفتمین آواتار ویشنو و یکی از شاهان منطقه آیودیا (فیض آباد امروزی) است. در افسانههای هندوئیستی می خوانیم، کایکی یکی از مربیان راما، خواستار تبعید وی و همسرش میشود تا پسر خودش را بر تخت سلطنت بنشاند. بنابراین او و همسرش سیتا به مدت ۱۴ سال به جزیرۀ سرندیب (سریلانکای امروزی) تبعید شدند. در زمان اقامت راما و همسرش در سرندیب، راوانا (اهریمن ده سر) همسر او را از دستش گرفته و وی برای رهایی زن خویش از فرمانروای میمونها (نایلا)، درخواست کمک کرده و با کمک لشکر میمونها، راوانا را کشته و زن خود را نجات میدهد. حال چنین خدایی سزاوار پرستش است؟ و آیا میتوان از وی کمک خواست، درحالیکه خود محتاج میمونها میشود تا بتواند همسر خویش را از دست اهریمن نجات دهد؟ اهریمنی که حداقل ۵ معبد بزرگ و فعال در هند دارد و مورد احترام هندوها است!
یا اساتید یوگا مانتراهایی را برای شاگردان خود تعریف و بیان میکنند که این نیز مشکل جدی است. مانترا یا ذکر، وقتی شخصی در وضعیت مراقبه یا همان مدیتیشن قرار میگیرد، با گفتن یک ذکر از منابع هندویی، از خدایان هندی استمداد میطلبد. مانترای «شری راما جیا راما کوداندا راما» به معنی «جناب رام آقا و قابل احترام است» یکی از همین اذکار است که با گفتن آن میتوان از راما استمداد طلبید؛ رامایی که خود نیازمند لشکر میمونها بوده است.
حال سوال این است که آیا بهتر نیست به جای چنگ زدن به ریسمان پوسیدۀ هندویی از مضامین عمیق و متعالی ادعیه و اذکار اسلامی که خدایی شکست ناپذیر و مسلط بر عالم را تمثیل میکنند، استفاده کرد؟
افزودن نظر جدید