یوگا ورزش یا معنویت انحرافی!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب- «یوگا» یکی از ورزشهای رایج در باشگاههای پایتخت و پر طرفدار میان بانوان است. یوگا مانند «ریکی» به عنوان ورزشی آرامبخش مطرح میشود، هر چند که بسیاری بر بعد عرفانی و فلسفی آن تأکید میکنند. آیا یوگا واقعا یک ورزش است یا نوعی از معنویت انحرافی؟ و اگر معنویت انحرافی است انحرافات آن کدام است؟
یوگا یک مکتب عرفانی یا فلسفی نیست، بلکه طریقی آزاد و مرتاضانه، جهت تقویت اراده، با هدف ناچیز کردن و عاجز نمودن جسم یوگی میباشد.[1] عارف در بینش خود به شهود حقیقت نائل میشود و به مقام قرب الاهی و فنا در ذات خداوند میرسد و فیلسوف به فهم جهان و داشتن تصویری جامع و كامل از جهان در ذهن خویش میپردازد؛ به عبارت دیگر؛ در بینش عرفانی سخن از سلوك و شهود یا «شدن» و در بینش فلسفی سخن از «شناختن» و«فهمیدن» است.[2] به عبارت دیگر؛ روش عرفانی مبتنی بر تزكیه و تهذیب نفس و نورانیت باطنی و اشراق انوار الهی است و روش فلسفی بر عقل و استدلال و برهان تكیه دارد. ابزار معرفتی عارف «قلب و دل» و ابزار معرفتی فیلسوف «عقل و ذهن» است و در یوگا هیچ طریقی جهت رسیدن به این دو روش و دو ابزار نیست، از این رو، یوگا بیشتر به یک مکتب «تن گرا» و ورزشی با تمایلات روانشناسانه میماند تا به یک مکتب عرفانی یا فلسفی.[3]
حذف خدا از مسیر کمال
هرچند که مکتب یوگا، برخلاف سایر مکاتب هندو خدا باور است، اما با این حال، (پتنجلی) پذیرش وجود خدا را برای حل هیچ یک از مسائل فلسفی لازم ندانسته و برای اثبات نظریاتاش، باور پیشین به وجود خدا را ضروری نمیداند.[4] بطوری که تمامی دستورالعملها و حتی مبانی نظری مطرح شده از طرف وی، به هیچ وجه با امور وحیانی مرتبط نبوده و صرفاً یافتههای تجربی و شخصی میباشند. برخی بر این باورند که آموزههایی همچون؛ خضوع، اخلاص و تسلیم در برابر خداوند که بخشی از یوگا را تشکیل داده و یکی از راههای نیل به سامادهای-یوگا(یعنی توقف و بازداشتن ذهن) محسوب میگردند،[5] نقاط مشترک بین اسلام و مکتب یوگا را تشکیل میدهد و مسئله خداباوری یوگا را تقویت مینمایند، در حالیکه فرجام این دو باور در دو مکتب متفاوت هستند. مکتب اسلام، علاوه بر تأکید بر این امور، به دنبال رشد عقلی و عدم توقف ذهن در زندگی انسان میباشد و همواره، تعالی انسان را در مسیر انتخاب صحیح و عقلانی، با استعانت از آموزههای عرفانی و وحیانی میداند. اما یوگا، با تأکید بر این آموزهها، در پی تعطیلی عقل و ذهن میباشد. تا جایی که این مسئله به عنوان هدف یوگا در رساله (پتنجلی) مطرح شده است.
دوری از تفکر
هدف یوگا حذف مراتب ذهنی، نفسانی و عقلانی است.[6] بنابراین یوگا تلاش میکند تا با استفاده از روشهای ریاضتی، عقل را از کارکرد اصلی خود یعنی فکر کردن دور سازد. دين اسلام علاوه بر نفی این بینش ناصحیح، ساختارهای عملی و نظری خود را مطابق با عقل قرار داده و بخش اعظم نائل شدن به ايمان را در تعقل وتفكر جستجو میكند. چنانكه آيات متعددی از قرآن كريم به اهمیت این مقوله اشاره دارد:« أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلاَفًا كَثِيرًا[نساء/82] آيا درباره قرآن نمیانديشند؟! اگر از سوی غير خدا بود، اختلاف فراوانی در آن میيافتند.»حضرت على(علیه اسلام) میفرمايد: «ولو فَكَّروا فِى عَظِيمِ القُدرَةِ وَ جَسِيمِ النِّعمَةِ لَرََجَعُوا الى الطَّريقِ وَ خَافُوا عَذابَ الحَريقِ وَ لكِنِ القُلُوبُ عَلِيلَةٌ وَ البَصائِرُ مَدخُولَهٌ، » [7] «اگر در عظمت قدرت الهى میانديشيدند و همچنين در فراوانى نعمتهاى حق تأمّل میكردند به راه راست برگشته و از عذاب سوزان میترسيدند. ولى چه بايد كرد كه دلها مريض و چشمها معيوب گشته و( از ديدن و درك كردن حقايق بازماندهاند!)»
سرکوبی غرائز و امیال نفسانی
آنچه در میان نظریات و آموزههای یوگا به چشم میخورد، سرکوبی غرائز انسانی است. بهطوری که بر این مسئله تاکید کرده و گفتهاند: به هراندازه، غرائز و تمایلات طبیعی تضعیف شوند، میدان برای غرائز و نیروهای عالیتر، بیمانعتر میشود.[8]دین اسلام، با سرکوبی غرائز مخالف است و در آیات متعددی، بر ارضاء صحیح آن تاکید کرده است. قرآن کریم میفرماید: «قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُواْ بِاللّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ[اعراف/33] بگو پروردگار من فقط زشتكاریها را چه آشكارش[باشد] و چه پنهان، و گناه و ستم ناحق را حرام گردانيده است و [نيز] اينكه چيزى را شريك خدا سازيد كه دليلى بر (حقّانيّت) آن نازل نكرده و اينكه چيزى را كه نمیدانيد به خدا نسبت دهيد.»
اعتقاد به تناسخ
باور به تناسخ در فرقه یوگا از جایگاه ویژهای برخوردار است. این باور که از هندوئیسم به ارمغان آمده است، در مراحل مختلف یوگا کاربرد اساسی دارد.
پینوشت:
[1]. ر.ک. ادیان و مکتبهای فلسفی هند، داریوش شایگان، ترجمهناظر زاده، ج 2، نشر مرکز مطالعات ادیان و مذاهب، ص625.
[2]. جمله معروف: عارف می گوید: «دیدم»، فیلسوف می گوید: «شناختم».
[3]. یوگا معتقد است که باید جهت رسیدن به آزادی و اهداف یوگا، کار ویژه های بدن، حواس، ذهن و عقل و همچنین نفس، محدود و سرکوب گردیده و نادیده انگاشته شود. ر. ک. معرفی مکتبهای فلسفی هند، ساتیش چاندرا،دریندراموهان داتا، ناظر زاده، نشر مرکز مطالعات ادیان و مذاهب، ص 548-549
[4]. تمامی مبانی نظری و عملی یوگا، حول محور تن و بدن انسان میباشد. که بیشتر آنهم، در قالب تمرینات ورزشی نمود یافته است.
[5]. گرایش به یوگا، یعنی؛ شناخت ساخت روانی انسان. از این رو است که میتوان یوگا را روانشناسی نام نهاد.» منبع: ادیان و مکتبهای فلسفی هند، داریوش شایگان، ج 2، نشر فرزان روز، ص625.
[6]. همان، ص 571.
[7]. همان
[8]. ادیان و مکتب های فلسفی هند، داریوش شایگان، ج2، نشر فرزان روز، ص630.
[9]. همان.
[7]. نهج البلاغه، خطبه 185.
[8]. معرفی مکتب های فلسفی هند، ساتیش چاندرا، نشر مرکز مطالعات ادیان و مذاهب، ص 555.
افزودن نظر جدید