مکاتب اهل سنت
روایاتی در کتب معتبر حدیثی اهل سنت نقل شده است که مضمون عقیده طینت در آن بیان شده است؛ این روایات فقط بدین جهت مطرح شده که مشخص گردد آنانی که عقیده طینت را خاص شیعه میدانند، باطل است.
بررسی رویدادهای اخیر استان سیستان و بلوچستان که همراه اغتشاشات در سراسر کشور بود، حاکی از قربانی شدن مذهب اهل سنت در سیاست بازی ها بود.
ابوذر اسراف و بخشش هاى عثمان را برنتابید و تحریف و توجیهاتى که مىخواستند براى پشتوانه این حاتم بخشىها درست کنند را تحمل نکرد؛ به شام تبعید شد و معاویه او را تحمل نکرد؛ پس از بازگشت از شام، با کلامش عثمان را رسوا میکرد. تطمیع و تهدید او کارساز نشد؛ به ربذه تبعيد شد و در همان سرزمين جان سپرد.
در دوران خلافت عثمان، جلوگیری از نشر و نقل احادیث نبوی مانند دوران خلیفه قبل از خود ادامه یافت. عثمان بر منبر می رود و جایز نبودن نقل روایات را مگر در مواردی محدود اعلام میکند. وی صحابه بزرگی چون عمار یاسر، ابوذر و ... را از نقل حدیث باز میدارد.
معاویه و یكى از فرزندان عمر لباس نو و زیبایی بر تن کردند؛ خلیفه با تازیانه به آنان كتك زد و علت آن را غرور پیدا نکردن آنان عنوان کرد. همچنین شخصی که گفته شد، رئیس و بزرگ قبیله است، خلیفه او را با تازیانه زد و گفت: ترسیدم با شنیدن سخن آن مرد، احساس غرور در تو پیدا شود، خواستم این احساس را از سر تو خارج سازم.
در منابع تاریخی آمده که خلیفه از بیان برخی احادیث اکراه داشت و از نقل احادیث منع می کرد و برخی صحابه را به خاطر نقل زیاد حدیث از پیامبر (ص) زندانی کرده، از مدینه ممنوع الخروج كرد و این ممنوعیت تا زمان مرگ خلیفه ادامه یافت.
یکی از خلفا، تازیانه ای داشت و تازیانه او چنان ترس و وحشتى در دلها ایجاد كرده بود كه برخى از بزرگان اهل سنت آن را به شمشیر حجّاج تشبیه كردند؛ نخستین كسیكه با خود تازیانه برمىداشت و افراد را با آن مىزد، این خلیفه بود. خلیفه اگر مىدید كسى از صف جلو یا عقب ایستاده، او را با شلاّق مىزد.
ابوهریره در زمان یکی از خلفا جرأت نمی کرد برخی از احادیث را نقل کند و می گفت اگر این احادیث را در زمان آن خلیفه مى گفتم، سرم را مىشكست! ابن عباس نیز مىگوید: یك سال منتظر ماندم تا شاید بتوانم از خلیفه درباره یك آیه قرآن، سؤال بپرسم، ولى نتوانستم.
شرایط در این زمان که اوضاع کشور توسط بیگانگان به اغتشاش کشیده شده و قصد طراحان این اغتشاشات، تجزیه ایران و شکست دادن انقلاب اسلامی است، هرگونه همراهی با این شورشها، در حکم محاربه با حکومت اسلامی است. در این زمان، بصیرت لازم است و آن جدا کردن خط معترضین از خوارج است.
درخواست رفراندوم توسط عبدالحمید، نه بر طبق اسلام و مذهب اوست، نه در عرف بین الملل، یک کشور در چنین شرایطی، رفراندوم برگزار می کند؛ حکومت هایی که از لحاظ مذهبی با عبدالحمید قرابت دارند، دیکتاتورترین حکومت ها بوده و بیشترین تبعیضات را در عمل دارند!
اغتشاشات اخیر در کشور سبب شده تا افراد بسیاری که جزء خواص جامعه هستند، دچار لغزش های فراوانی شوند. آشوب های اخیر در زاهدان که بعد از خطبه های نماز جمعه مولوی عبدالحمید صورت گرفته، منجر شد تا بسیاری از مردم، فریب اغتشاشگران و گروهک های تروریستی را بخورند و آسیب های غیر قابل جبرانی به جامعه اهل سنت وارد شود.
مخالفین نظام جمهوری اسلامی ایران با ایجاد بهانه در کشور و ساماندهی شورش هایی، تجزیه ایران و سقوط نظام را طلب کردند. بصیرت در این زمان، دور کردن مردم از اغتشاش و عدم دعوت به آن است، نه اینکه با بیانات احساسی و مطالبات همیشگی در این زمان حساس، جوانان اهل سنت را به اغتشاش و خشونت بکشانی.
اگر نظام اسلامی در جریان خانم امینی مقصر است، این واقعه شبیه جریانی است که در زمان خلیفه دوم اتفاق افتاد؛ حکم اسلامی طبق نظر صحابه این است که چیزی بر عهده نظام اسلامی نیست و بنا بر نظر امیرالمؤمنین (ع) باید دیه این خانم پرداخت شود.
علی بن الحسین (علیهما السلام) معروف به زین العابدین و امام سجاد، همانند پدر بزرگوارشان و اجداد طاهرینش (علیهم السلام)، شخصیتی والا و بینظیر داشت و همچون آنان انسانی کامل و وارسته بود، بهطوریکه میتوان او را بهعنوان الگوی یک انسان تمام نمای ممتاز برای همگان معرفی کرد، چرا که شخصیت آن حضرت در تمام ابعاد کامل و تام بود.