شخصیت امام سجاد (ع) در میان علمای اهل سنت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ علی بن الحسین (علیهما السلام) معروف به زین العابدین و امام سجاد، همانند پدر بزرگوارشان و اجداد طاهرینش (علیهم السلام)، شخصیتی والا و بینظیر داشت و همچون آنان انسانی کامل و وارسته بود، بهطوریکه میتوان او را بهعنوان الگوی یک انسان تمام نمای ممتاز برای همگان معرفی کرد، چرا که شخصیت آن حضرت را در ابعاد گوناگون میتوان قابل بررسی قرار داد، لذا این چکیده مختصر از حالات این امام همام را با بررسی از کتب علمای اهل سنت پی میگیریم و شخصیت وجودی او را از میان کتب آنان مورد بررسی قرار میدهیم.
زهری یکی از محدثین و فقهای بزرگ تابعی در مدینه بود که محضر چندین تن از صحابه پیامبر را درک کرده است و علوم هفتگانه فقهای اهل سنت را در ذهن و خاطر داشت و علمای اهل سنت بیش از حدّ او را ستودهاند.[1] در حالات این شخص، علمای اهل سنت نوشتهاند که او شیفته عظمت علمی و تقوایی امام سجاد (علیه السلام) بوده و درباره آن حضرت گفته است: «ما رایت احداً افقه من زین العابدین.[2] کسی را داناتر از زین العابدین ندیدم».
و در سخنی دیگر میگوید: «کان اکثر مجالستی مع علی بن الحسین و ما رایت احداً کان افقه منه.[3] بیشترین همنشینی من با علی بن حسین بود، ولی هیچ کس را فقیهتر از او ندیدم.» مالک بن انس درباره حضرت میگوید: «لم یکن فی اهل بیت رسول الله مثل علی بن الحسین.[4] علی بن حسین در میان اهل بیت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بینظیر بود».
با این اوصاف علمی که اینان از حضرت بیان میکنند، میتوان تجلّی علمی حضرت را، در کتاب صحیفه سجادیه، که میراث گرانقدر چهارمین امام شیعیان است، یافت، این کتاب آنقدر اهمیت بالایی برای شیعیان دارد که علاوه بر شیعه، علمای اهل سنت هم ادعیه و اوراد آن را در کتابهای خود آوردهاند، از جمله میتوان به کتاب شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید معتزلی استناد کرد.[5]
و در یک جمله این صحیفه یک دائره المعارف علوم بشری است که شامل اصول اعتقادات، احکام و فروعات دین، معارف توحیدی، و عرفانی، اخلاقیات، و مسائل روزمره اجتماعی و سیاسی و ... را در برگرفته است. ابن حجر هیثمی در کتاب صواعق المحرقه میگوید: «زین العابدین جانشین پدرش در علم و زهد و عبادت بود و چون برای نماز وضو میگرفت، رنگش زرد میشد، در اینباره از او سئوال شد، فرمود: هیچ میدانید در مقابل چه کسی میایستیم.[6] و یا درباره او گفتهاند که در شبانهروز هزار رکعت نماز میخواند و گاهی از ترس خداوند از هوش میرفت.[7]
و یا عبد ربه اندلسی مالکی یکی دیگر از بزرگان اهل سنت در کتاب عقدالفرید خود مینویسد: «چون علی بن الحسین (علیه السلام) به نماز میایستاد لرزش شدیدی تمام بدن او را فرا میگرفت و وقتی علت را از آن حضرت سئوال میکردند میفرمودند، وای بر شما، مگر نمیدانید در برابر چه کسی ایستادهام؟ و با چه کسی مناجات و راز و نیاز دارم.»[8]
و همچنین سخن سفیان بن عیینه در ارتباط با خلوص و بندگی حضرت بسیار شنیدنی است، او میگوید: علی بن الحسین به قصد زیارت حج راهی مکه شد، زمانی که احرام بست و بر مرکب خود سوار شد رنگ حضرت زرد شد و لرزه بر اندامش افتاد و نتوانست لبیک بگوید، به او گفته شد چرا لبیک نمیگویی؟ فرمود: «از آن میترسم که من لبیک بگویم و در جواب من گفته شود لالبیک.»[9]
سبط بن جوزی از بزرگان اهل سنت درباره آن حضرت مینویسد: «آن حضرت بهخاطر اینگونه روحیات بینظیرش به القابی مانند زین العابدین، سجاد و ذوالثفنات و سیّد العابدین مشهور است، او پدر امامان و کنیهاش ابوالحسن و ملقب به زین العابدین است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) وی را سیّد العابدین نامید، او ملقب به سجاد، زکیّ، امین، ذوالثفنات بود.»[10]
و یا ابن طلحه شافعی با کلامی زیبا حضرت را مورد تحسین قرار میدهد و میگوید: «این است زین العابدین، پیشوای زاهدان و سیّد متقیان و امام مومنان، اخلاف او گواهی دهند که او از سلاله رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است و طریق روشن او، مقام و تقرب و نزدیکی او به خدا را ثابت میکند و پینههای پیشانی او، بسیاری نماز و شب زندهداری او را مسجّل میسازد و روگردانی او از دنیا بیانگر زهد او است.»[11]
حسن بصری که از اهالی بصره و از بزرگان تابعین است که فیض ملاقات اکثر اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را دریافته است، او در نزد بزرگان اهل سنت به زهد و تقوا معروف است و صوفیان نیز او را دست پرورده نبوّت و خو گرفته فتوّت و کعبه علم و عمل و فضیلت و خلاصه حلم و ورع میدانند و به نقل از او میگویند که بوسه میزند و زهد و تقوای خود را در مقابل زهد و تقوا و عظمت روحی زین العابدین هیچ میداند، یعنی (قطرهای در مقابل آبهای اقیانوسها میبیند).[12]
پینوشت:
[1]. الوافی بالوفیات، صفدی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج5 ص24.
[2]. شذرات الذهب، ابن عماد حنبلی، داراحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج1ص105.
سیراعلام النبلاء، ذهبی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، ج4 ص387. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. سیراعلام النبلاء، ذهبی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، ج4 ص387. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. سیر اعلام النبلاء، ذهبی، موسسه الرساله، بیروت، ج4 ص389. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
تهذیب التهذیب، ابن حجر عسقلانی، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج7 ص269.
[5]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، داراحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج6 ص178.
[6]. الصواعق المحرقه، ابن حجر هیثمی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، ص119.
[7]. صفوه الصفوه، ابن جوزی حنبلی، دارالفکر، بیروت، لبنان، چاپ اول، ج2 ص52. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[8]. عقد الفرید، عبد ربه اندلسی، منشورات دار و مکتبه الهلال، بیروت، لبنان، ج3 ص169.
[9]. کفایه الطالب، گنجی شافعی، دار احیاء التراث اهل بیت، تهران، ایران، تحقیق محمد هادی امینی، ص450.
[10]. تذکره الخواص، سبط بن جوزی، انتشارات شریف رضی، قم ، ایران، (1376ش)، ص291. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[11]. مطالب السئوال، ابن طلحه شافعی، موسسه ام القری، بیروت، لبنان، ج2 ص84. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[12]. تذکره الاولیاء، عطار نیشابوری، نشر جدید، تهران، ایران، ج1 ص34.
دیدگاهها
اسد عالم
1397/11/25 - 17:53
لینک ثابت
جونم به فدایت ای سید ساجدین
افزودن نظر جدید